۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ر.ك: ' به ' ر.ک: ') |
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
نويسنده کتاب در مقدمهاش كه زمان و مكان و مشخصات نگارش آن را معين نكرده - يادآور شده است: «اين کتابى است كه در آن، اعراب قرائات اهالى شهرهاى مكه، مدينه، بصره، كوفه و شام را شرح دادهام و از اين مطلب به مباحث مرتبط با اعراب مانند مشكلات اعرابى و تفسير و غريب و حروف با قرائات شاذّ و نادر نپرداختهام؛ زيرا در اين موضوعات، کتابى جداگانه و جامع آماده كردم و فقط به اين جهت اين انتخاب را انجام دادم كه جوينده بهزودى سود ببرد و براى دانشمند نيز يادآورى باشد و براى هركه بخواهد، حفظش آسان گردد؛ إنشاءالله...».<ref>متن کتاب، ج1، ص3-4</ref>سپس نويسنده به بيان توضيحاتى در مورد پيشوايان قرائت در هريك از شهرهاى مذكور پرداخته و نيز به اين پرسش پاسخ داده است كه آيا قرآن با يك قرائت نازل شده و يا با قرائتهاى گوناگون (هفتگانه) و.<ref>همان، ج1، ص4-46</ref> | نويسنده کتاب در مقدمهاش كه زمان و مكان و مشخصات نگارش آن را معين نكرده - يادآور شده است: «اين کتابى است كه در آن، اعراب قرائات اهالى شهرهاى مكه، مدينه، بصره، كوفه و شام را شرح دادهام و از اين مطلب به مباحث مرتبط با اعراب مانند مشكلات اعرابى و تفسير و غريب و حروف با قرائات شاذّ و نادر نپرداختهام؛ زيرا در اين موضوعات، کتابى جداگانه و جامع آماده كردم و فقط به اين جهت اين انتخاب را انجام دادم كه جوينده بهزودى سود ببرد و براى دانشمند نيز يادآورى باشد و براى هركه بخواهد، حفظش آسان گردد؛ إنشاءالله...».<ref>متن کتاب، ج1، ص3-4</ref>سپس نويسنده به بيان توضيحاتى در مورد پيشوايان قرائت در هريك از شهرهاى مذكور پرداخته و نيز به اين پرسش پاسخ داده است كه آيا قرآن با يك قرائت نازل شده و يا با قرائتهاى گوناگون (هفتگانه) و.<ref>همان، ج1، ص4-46</ref> | ||
نويسنده گاه وارد بحثهاى تفسيرى شده و به اظهار نظر در اين مسائل پرداخته است؛ از جمله در مورد آيه ''' «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ» '''.<ref>تكاثر: 8</ref>چنين نوشته است: در مورد آن نعمت مورد سؤال، ده قول است كه بهترينش اين است كه از ولايت [[امام على(ع)|على بن ابىطالب]] (رضىاللهعنه) پرسيده مىشود. مصحح در اينجا پاورقى نوشته و اين مطلب را نپذيرفته و افزوده است كه اين گرايش به تشيع كه بهصورت آشكار در او ديده مىشود، به خاطر اين است كه مى خواهد با استادان شيعى خودش مجامله و خوشزبانى كرده باشد و در مورد نويسنده (ابن خالويه) من معتقد به تشيع او نيستم، بلكه او از سنيانى است كه با شيعه مجامله مىكرده است.<ref>ر. | نويسنده گاه وارد بحثهاى تفسيرى شده و به اظهار نظر در اين مسائل پرداخته است؛ از جمله در مورد آيه ''' «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ» '''.<ref>تكاثر: 8</ref>چنين نوشته است: در مورد آن نعمت مورد سؤال، ده قول است كه بهترينش اين است كه از ولايت [[امام على(ع)|على بن ابىطالب]] (رضىاللهعنه) پرسيده مىشود. مصحح در اينجا پاورقى نوشته و اين مطلب را نپذيرفته و افزوده است كه اين گرايش به تشيع كه بهصورت آشكار در او ديده مىشود، به خاطر اين است كه مى خواهد با استادان شيعى خودش مجامله و خوشزبانى كرده باشد و در مورد نويسنده (ابن خالويه) من معتقد به تشيع او نيستم، بلكه او از سنيانى است كه با شيعه مجامله مىكرده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ج2، ص525 و پاورقى 3</ref>؛ ولى به نظر مىرسد كه بيان مصحح، صحيح نيست و تكلفآميز است. | ||
== وضعيت کتاب == | == وضعيت کتاب == |
ویرایش