۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اصطلاحها' به 'اصطلاحها') |
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
#هرچند در روى جلد و صفحه اول، نام کتاب بهصورت «اصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال» نوشته شده و اسمى از کتاب ابن عربى نيامده، ولى بعد از اتمام کتاب «اصطلاحات الصوفية» و قبل از آغاز کتاب «رشح الزلال»، کتاب «اصطلاح الصوفية» نوشته ابن عربى آمده است. اين مطلب به آن جهت است كه کتاب «رشح الزلال» در حقيقت شرحى بر کتاب «اصطلاح الصوفية» ابن عربى است.<ref>ر. | #هرچند در روى جلد و صفحه اول، نام کتاب بهصورت «اصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال» نوشته شده و اسمى از کتاب ابن عربى نيامده، ولى بعد از اتمام کتاب «اصطلاحات الصوفية» و قبل از آغاز کتاب «رشح الزلال»، کتاب «اصطلاح الصوفية» نوشته ابن عربى آمده است. اين مطلب به آن جهت است كه کتاب «رشح الزلال» در حقيقت شرحى بر کتاب «اصطلاح الصوفية» ابن عربى است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص4</ref>و به همين جهت در ابتدا، متن کتاب آمده تا مطالب شرح، روشنتر شود. | ||
#مصحح کتاب در مقدمه، يادآور شده است كه علم تصوف از مشكلترين علوم است و بهطور طبيعى تا اصطلاحات آن علم روشن نشود، مضامينش روشن نخواهد شد و همين مطلب نقش و اهميت کتاب حاضر را بيشتر روشن مىسازد.<ref>همان، ص3-5</ref> | #مصحح کتاب در مقدمه، يادآور شده است كه علم تصوف از مشكلترين علوم است و بهطور طبيعى تا اصطلاحات آن علم روشن نشود، مضامينش روشن نخواهد شد و همين مطلب نقش و اهميت کتاب حاضر را بيشتر روشن مىسازد.<ref>همان، ص3-5</ref> | ||
#عبدالرزاق كاشانى مباحث بخش اول کتاب اصطلاحات الصوفية را با واژههاى «الألف»، «الاتحاد»، «الاتصال»، «الأحد»، «الأحدية» و «أحدية الجمع».<ref>متن کتاب، ص11</ref>و... شروع كرده و آنگاه با واژههاى ديگرى همانند «التجلي» و «التجلي الأول».<ref>همان، ص17</ref>و... ادامه داده و با «الياقوتة الحمراء» و «اليدان» و «يوم الجمعة».<ref>همان، ص90</ref>، به پايان رسانده است. همو مباحث بخش دوم کتاب «اصطلاحات الصوفية» را با واژههاى «اليقظة».<ref>همان، ص92</ref>و... آغاز كرده و با واژههايى مانند «الصبر».<ref>همان، ص116</ref>و... ادامه داده و سرانجام با «التوحيد».<ref>همان، ص164</ref>به پايان رسانده است. | #عبدالرزاق كاشانى مباحث بخش اول کتاب اصطلاحات الصوفية را با واژههاى «الألف»، «الاتحاد»، «الاتصال»، «الأحد»، «الأحدية» و «أحدية الجمع».<ref>متن کتاب، ص11</ref>و... شروع كرده و آنگاه با واژههاى ديگرى همانند «التجلي» و «التجلي الأول».<ref>همان، ص17</ref>و... ادامه داده و با «الياقوتة الحمراء» و «اليدان» و «يوم الجمعة».<ref>همان، ص90</ref>، به پايان رسانده است. همو مباحث بخش دوم کتاب «اصطلاحات الصوفية» را با واژههاى «اليقظة».<ref>همان، ص92</ref>و... آغاز كرده و با واژههايى مانند «الصبر».<ref>همان، ص116</ref>و... ادامه داده و سرانجام با «التوحيد».<ref>همان، ص164</ref>به پايان رسانده است. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
#همچنين ابن عربى در مورد تحلى، اينگونه نوشته است: تحلى، دارا شدن صفات و اخلاق الهى است و در نزد ما به معناى آن است كه انسان، داراى اخلاق عبوديت شود و همين صحيح است؛ چون كاملتر و پاكيزهتر است.<ref>همان، ص180</ref> | #همچنين ابن عربى در مورد تحلى، اينگونه نوشته است: تحلى، دارا شدن صفات و اخلاق الهى است و در نزد ما به معناى آن است كه انسان، داراى اخلاق عبوديت شود و همين صحيح است؛ چون كاملتر و پاكيزهتر است.<ref>همان، ص180</ref> | ||
#عبدالرزاق كاشانى در مورد اصطلاح «نور الأنوار» چنين نوشته است: او حقّ تعالى است.<ref>همان، ص84</ref>و هيچ توضيح ديگرى اضافه نكرده است. در مورد اين اصطلاح پرسيدنى است كه آيا واقعاً اين تعبير (نور الأنوار) اصطلاحى عرفانى است؟! يعنى اصطلاح ويژه تصوف و عرفان است؟ پاسخ جاى تأمّل دارد؛ زيرا «نور الأنوار» از اصطلاحات شناختهشده شيخ اشراق سهروردى (متوفاى حدود 581-590ق) است كه دهها سال قبل از كاشانى (متوفاى 730ق) مىزيسته است و اصطلاحات حكمت اشراق معروف است. | #عبدالرزاق كاشانى در مورد اصطلاح «نور الأنوار» چنين نوشته است: او حقّ تعالى است.<ref>همان، ص84</ref>و هيچ توضيح ديگرى اضافه نكرده است. در مورد اين اصطلاح پرسيدنى است كه آيا واقعاً اين تعبير (نور الأنوار) اصطلاحى عرفانى است؟! يعنى اصطلاح ويژه تصوف و عرفان است؟ پاسخ جاى تأمّل دارد؛ زيرا «نور الأنوار» از اصطلاحات شناختهشده شيخ اشراق سهروردى (متوفاى حدود 581-590ق) است كه دهها سال قبل از كاشانى (متوفاى 730ق) مىزيسته است و اصطلاحات حكمت اشراق معروف است. | ||
#مصحح در برخى موارد، منابع برخى از روايات و مطالب منقول را در آثار و کتابهاى دانشمندان پيدا نكرده است.<ref>ر. | #مصحح در برخى موارد، منابع برخى از روايات و مطالب منقول را در آثار و کتابهاى دانشمندان پيدا نكرده است.<ref>ر.ک: همان، ص25، پاورقى 1</ref> | ||
== وضعيت کتاب == | == وضعيت کتاب == | ||
متأسفانه هيچ فهرستى جز فهرست تفصيلى مطالب، براى کتاب حاضر تنظيم نشده است. مصحح محترم نام و نشان سورهها و آيات مورد نظر را بهصورت درونمتنى مشخص كرده است. او در پاورقىها، گاه به استخراج منابع روايات پرداخته.<ref>ر. | متأسفانه هيچ فهرستى جز فهرست تفصيلى مطالب، براى کتاب حاضر تنظيم نشده است. مصحح محترم نام و نشان سورهها و آيات مورد نظر را بهصورت درونمتنى مشخص كرده است. او در پاورقىها، گاه به استخراج منابع روايات پرداخته.<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>و گاه افزون بر آن، متن كامل روايت مورد بحث را نيز آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص48، 54، 55، 56</ref>و گاه نام شاعرى كه ابياتى از او نقل شده را مشخص كرده و درباره وى يا شعرش توضيحى داده است.<ref>ر.ک: همان، ص72، پاورقى 1؛ ص80، پاورقى 1 و 2</ref>و گاه اختلاف نسخههاى خطى را مشخص كرده است.<ref>ر.ک: همان، ص76، پاورقى 1 و ص77 پاورقى1</ref>و گاه لغت يا لغاتى را توضيح داده است.<ref>ر.ک: همان، ص183، پاورقى 1 و ص184، پاورقى 1، 2، 3 و 4</ref>و گاه توضيحاتى در مورد شخصيتى تاريخى يا عرفانى و... عرضه كرده است.<ref>ر.ک: همان، ص186، پاورقى 1 و 2؛ ص187، پاورقى 1 و 2 و ص188، پاورقى 1</ref>و گاهى اصطلاحى را با استفاده از منابع ديگر توضيح بيشتر داده است.<ref>ر.ک: همان، ص188، پاورقى 2 و 3 و ص189، پاورقى 1 و 3</ref>و... | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش