۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نام ها' به 'نامها') |
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
كتاب حاضر، از مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل چهار مبحث اصلى و دهها بحث فرعى) تشكيل شده است. روش نويسنده در اين اثر، جدلى و كلامى است. | كتاب حاضر، از مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل چهار مبحث اصلى و دهها بحث فرعى) تشكيل شده است. روش نويسنده در اين اثر، جدلى و كلامى است. | ||
اين كتاب چون به زبان عربى جديد نوشته شده است، برخى از تعابير و اصطلاحات امروزى رايج در جوامع عربزبان، در آن مشاهده مىشود كه در عربى قديم وجود نداشته است؛ از جمله اين واژگان و اصطلاحات: «هوليوود»، «البترول» و «الجوكر».<ref>ر. | اين كتاب چون به زبان عربى جديد نوشته شده است، برخى از تعابير و اصطلاحات امروزى رايج در جوامع عربزبان، در آن مشاهده مىشود كه در عربى قديم وجود نداشته است؛ از جمله اين واژگان و اصطلاحات: «هوليوود»، «البترول» و «الجوكر».<ref>ر.ک: متن كتاب، ص57-59</ref>؛ به معناى «شركت سينمايى هاليوود»، «نفت» و «غول». | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
1. نويسنده در مقدمهاش كه تاريخ و مكان نگارش آن را مشخص نكرده، يادآور شده است: «در روايتى از حضرت رسول(ص) آمده است كه اصل دين من، عقل است. دين حضرت محمد(ص)، بر سه پايه استوار است: ايمان به خدا، نبوت و روز قيامت و امامت هم از نبوت منشعب مىشود؛ چون رياست عامه در امور دين و دنيا از جانب پيامبر(ص) است و مهدى منتظر(عج) مصداقى از امامت است؛ چون امامى است كه در آخرالزمان مىآيد. من مجموعهاى مشخص كردم و در آن دليل عقلى را بر اصول اسلام عرضه كردم و مطالب را با عبارات روشنى آوردم و سرانجام مباحث در چهار حلقه فراهم آمد و خدا را شكر كه موفق شدم و روحيه دينى را تقويت كردم و آن را با روش عقلى در جان مشتاقان استوار ساختم و اين مجموعه، موفقيت بزرگى نصيبش شد؛ بهطورى كه برخى از حلقاتش چهار بار و برخى سه بار و... منتشر گرديد».<ref>مقدمه كتاب، ص5-6</ref> | 1. نويسنده در مقدمهاش كه تاريخ و مكان نگارش آن را مشخص نكرده، يادآور شده است: «در روايتى از حضرت رسول(ص) آمده است كه اصل دين من، عقل است. دين حضرت محمد(ص)، بر سه پايه استوار است: ايمان به خدا، نبوت و روز قيامت و امامت هم از نبوت منشعب مىشود؛ چون رياست عامه در امور دين و دنيا از جانب پيامبر(ص) است و مهدى منتظر(عج) مصداقى از امامت است؛ چون امامى است كه در آخرالزمان مىآيد. من مجموعهاى مشخص كردم و در آن دليل عقلى را بر اصول اسلام عرضه كردم و مطالب را با عبارات روشنى آوردم و سرانجام مباحث در چهار حلقه فراهم آمد و خدا را شكر كه موفق شدم و روحيه دينى را تقويت كردم و آن را با روش عقلى در جان مشتاقان استوار ساختم و اين مجموعه، موفقيت بزرگى نصيبش شد؛ بهطورى كه برخى از حلقاتش چهار بار و برخى سه بار و... منتشر گرديد».<ref>مقدمه كتاب، ص5-6</ref> | ||
2. نويسنده، تأكيد كرده است: «ما اقوال دانشمندان تربيتى را در اين باب، از كتاب «اللّه و العلم الحديث» و «القرآن و العلم الحديث»، نوشته استاد عبدالرزاق نوفل، نقل كرديم و هر كسى كه اين دو كتاب را بخواند، خدا را شكر خواهد كرد كه اين مؤلف درهاى علم و مسيرش را برايش گشوده است».<ref>ر. | 2. نويسنده، تأكيد كرده است: «ما اقوال دانشمندان تربيتى را در اين باب، از كتاب «اللّه و العلم الحديث» و «القرآن و العلم الحديث»، نوشته استاد عبدالرزاق نوفل، نقل كرديم و هر كسى كه اين دو كتاب را بخواند، خدا را شكر خواهد كرد كه اين مؤلف درهاى علم و مسيرش را برايش گشوده است».<ref>ر.ک: متن كتاب، ص154، پاورقى 1</ref> | ||
3. نويسنده، با انتقاد از اباحهگرايى نوشته است: «در عصر ما انديشهاى رواج دارد كه ظاهرش رحمت، ولى باطنش عذاب است و آن اين مطلب است كه دين عبارت از اصلاح دل است و ديگر هيچ. كتاب «الدين و الضمير» را محمود شرقاوى براى توضيح و توجيه همين مقصود نوشته است». سپس نويسنده برخى از انتقادات و اشكالات نسبت به كتاب «الدين و الضمير» را مطرح كرده است.<ref>ر. | 3. نويسنده، با انتقاد از اباحهگرايى نوشته است: «در عصر ما انديشهاى رواج دارد كه ظاهرش رحمت، ولى باطنش عذاب است و آن اين مطلب است كه دين عبارت از اصلاح دل است و ديگر هيچ. كتاب «الدين و الضمير» را محمود شرقاوى براى توضيح و توجيه همين مقصود نوشته است». سپس نويسنده برخى از انتقادات و اشكالات نسبت به كتاب «الدين و الضمير» را مطرح كرده است.<ref>ر.ک: همان، ص175-178</ref> | ||
4. نويسنده، بااينكه در مقدمه، اين عبارت را نوشته: «و جاءت السلسلة في أربع حلقات: اللّه و العقل، النبوة و العقل، الآخرة و العقل، المهدي المنتظر و العقل».<ref>مقدمه كتاب، ص5</ref>؛ يعنى: «اين مجموعه در چهار حلقه فراهم آمد...» و نيز در جايى ديگر نوشته: «... حوت هذه المجموعة على الكتب الأربعة».<ref>متن كتاب، ص185، پاورقى 1</ref>؛ يعنى: «اين مجموعه، شامل چهار كتاب است»، ولى با اين وصف، عجيب است كه چنين نوشته است: «و بعد أن نفدت النسخ من جميع الطبعات رأينا أن نجمع الحلقات الخمس و نخرجها في كتاب واحد باسم «الإسلام و العقل»؛ تسهيلا على الراغبين».<ref>مقدمه كتاب، ص6</ref>؛ يعنى: «و بعد از آنكه همه نسخههاى چاپشده تمام شد، مناسب ديديم كه اين حلقههاى پنجگانه را در يك كتاب به نام اسلام و عقل منتشر سازیم تا بهراحتى در دسترس قرار گيرد». به نظر مىرسد كه تعبير حلقات پنجگانه اشتباه است و از اين جهت روى داده كه نويسنده در ذهنش اين بوده كه در اين اثر، مباحث اصول پنجگانه را بررسى كرده؛ درحالىكه بحث عدل را بررسى نكرده است. | 4. نويسنده، بااينكه در مقدمه، اين عبارت را نوشته: «و جاءت السلسلة في أربع حلقات: اللّه و العقل، النبوة و العقل، الآخرة و العقل، المهدي المنتظر و العقل».<ref>مقدمه كتاب، ص5</ref>؛ يعنى: «اين مجموعه در چهار حلقه فراهم آمد...» و نيز در جايى ديگر نوشته: «... حوت هذه المجموعة على الكتب الأربعة».<ref>متن كتاب، ص185، پاورقى 1</ref>؛ يعنى: «اين مجموعه، شامل چهار كتاب است»، ولى با اين وصف، عجيب است كه چنين نوشته است: «و بعد أن نفدت النسخ من جميع الطبعات رأينا أن نجمع الحلقات الخمس و نخرجها في كتاب واحد باسم «الإسلام و العقل»؛ تسهيلا على الراغبين».<ref>مقدمه كتاب، ص6</ref>؛ يعنى: «و بعد از آنكه همه نسخههاى چاپشده تمام شد، مناسب ديديم كه اين حلقههاى پنجگانه را در يك كتاب به نام اسلام و عقل منتشر سازیم تا بهراحتى در دسترس قرار گيرد». به نظر مىرسد كه تعبير حلقات پنجگانه اشتباه است و از اين جهت روى داده كه نويسنده در ذهنش اين بوده كه در اين اثر، مباحث اصول پنجگانه را بررسى كرده؛ درحالىكه بحث عدل را بررسى نكرده است. |
ویرایش