۶۱٬۱۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
'''مدينهشناسى''' (ويرايش جديد)، تأليف محمدباقر نجفى، از جمله آثار ارزشمند در شناخت آثار و اماكن شهر مدينه است. اين كتاب همانگونهكه نويسنده در مقدمه اشاره كرده در پنج جلد نگارش شده و هر جلد به قسمتى از مباحث كلى مدينهشناسى اختصاص يافته<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18581/1/39|ر. | '''مدينهشناسى''' (ويرايش جديد)، تأليف محمدباقر نجفى، از جمله آثار ارزشمند در شناخت آثار و اماكن شهر مدينه است. اين كتاب همانگونهكه نويسنده در مقدمه اشاره كرده در پنج جلد نگارش شده و هر جلد به قسمتى از مباحث كلى مدينهشناسى اختصاص يافته<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18581/1/39|ر.ک: جلد1، مقدمه، ص39]]</ref>، اما در برنامه تنها دو جلد آن ارائه شده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در كتاب اول، 21 مسجد مدينه معرفى شده است. مساجد قبا، جمعه، النبى(ص)، قبلتين، مصلى، اجابه، شجره، ابوذر و مسجد على(ع) از جمله مساجد مورد بحث است؛ بهعنوان نمونه درباره مسجد النبى(ص) ابتدا گزارش كلى از تاريخ بناى مسجد از آغاز تا وفات حضرت محمد(ص) و سپس توسعه و تعميرات آن ذكر شده است. سپس آثار و جايگاههاى تاريخى - معنوى مسجد النبى(ص) بررسى شده است. اطلاعاتى كه نويسنده از مشاهدات خود مىدهد قابل توجه است: «مؤلف در سال 1398ق، ملاحظه كرد كه تمامى ساختمانها و ابنيه موجود بين شارع الساحه و شارع العينيه را در غرب مسجد النبى تا شارع المناخه تخريب كردهاند و زمين آن جهت نمازگزاران، مسطح و مسقف شده است. طبق گفته ناظران آگاه مدينه، قرار است از جانب شمال مسجد، ساختمانهاى بين ميدان باب المجيدى و شارع الساحه از يكسو و شارع السحيمى، تخريب و مسطح شود. همچنين از جانب شرق، بناهاى موجود در بين شارع عبدالعزيز و شارع السنبليه در شمال شرقى مسجد، مشمول اين توسعه و طرح قرار گيرد»<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18581/1/122|جلد1، ص122]]</ref> | در كتاب اول، 21 مسجد مدينه معرفى شده است. مساجد قبا، جمعه، النبى(ص)، قبلتين، مصلى، اجابه، شجره، ابوذر و مسجد على(ع) از جمله مساجد مورد بحث است؛ بهعنوان نمونه درباره مسجد النبى(ص) ابتدا گزارش كلى از تاريخ بناى مسجد از آغاز تا وفات حضرت محمد(ص) و سپس توسعه و تعميرات آن ذكر شده است. سپس آثار و جايگاههاى تاريخى - معنوى مسجد النبى(ص) بررسى شده است. اطلاعاتى كه نويسنده از مشاهدات خود مىدهد قابل توجه است: «مؤلف در سال 1398ق، ملاحظه كرد كه تمامى ساختمانها و ابنيه موجود بين شارع الساحه و شارع العينيه را در غرب مسجد النبى تا شارع المناخه تخريب كردهاند و زمين آن جهت نمازگزاران، مسطح و مسقف شده است. طبق گفته ناظران آگاه مدينه، قرار است از جانب شمال مسجد، ساختمانهاى بين ميدان باب المجيدى و شارع الساحه از يكسو و شارع السحيمى، تخريب و مسطح شود. همچنين از جانب شرق، بناهاى موجود در بين شارع عبدالعزيز و شارع السنبليه در شمال شرقى مسجد، مشمول اين توسعه و طرح قرار گيرد»<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18581/1/122|جلد1، ص122]]</ref> | ||
در كتاب دوم، هشت خانه تاريخى مدينه ذكر شده كه از آن جمله است خانههاى ابوايوب، كعب بن اشرف، عثمان بن عفان و [[امام جعفر صادق(ع)]]. خانه [[امام جعفر صادق(ع)]] در مجاورت سمت جنوبى خانه ابوايوب انصارى جاى داشته و قرنها مورد توجه زائران مدنى بوده است. هماكنون (1398ق) و با توجه به نقشهها و ماكت مسجدِ مزبور در كتابخانه سيد جعفر فقيه و مصطفى عطار، اين خانه جنوباً متصل به خانه ابوايوب انصارى و غرباً به كوچهاى كه حد فاصل كتابخانه عارف حكمت مىباشد، قرار دارد و بزرگان مدينه را بر آن مكان توجهى است<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18581/1/350|ر. | در كتاب دوم، هشت خانه تاريخى مدينه ذكر شده كه از آن جمله است خانههاى ابوايوب، كعب بن اشرف، عثمان بن عفان و [[امام جعفر صادق(ع)]]. خانه [[امام جعفر صادق(ع)]] در مجاورت سمت جنوبى خانه ابوايوب انصارى جاى داشته و قرنها مورد توجه زائران مدنى بوده است. هماكنون (1398ق) و با توجه به نقشهها و ماكت مسجدِ مزبور در كتابخانه سيد جعفر فقيه و مصطفى عطار، اين خانه جنوباً متصل به خانه ابوايوب انصارى و غرباً به كوچهاى كه حد فاصل كتابخانه عارف حكمت مىباشد، قرار دارد و بزرگان مدينه را بر آن مكان توجهى است<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18581/1/350|ر.ک: همان، ص350]]-[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18581/1/348|348]]</ref> | ||
نويسنده، كتاب سوم را به معرفى چاههاى مدينه اختصاص داده است. چاه غرس اولين چاهى است كه در كتاب آمده است. [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] در «النهاية» و ابن فقيه در «البلدان» به نام اين چاه تصريح كردهاند. اهميت تاريخى - دينى اين چاه در تاريخ و جغرافياى اسلامى بدان جهت است كه به گفته سيرهنويسان و مُحدثان، پيكر مطهر پيامبر محمد رسولالله(ص) را با آب آن شستشو و غسل دادند. ابن سعد به نقل از اسماعيل بن ابراهيم و او از ابن جريج به روايت از ابوجعفر محمد بن على، به غسل پيكر پيامبر(ص) با آب چاه غرس كه از اموال سعد بن خيثمه در قبا بوده، باور كرده است. ابن نجار، [[ابن شبه نمیری، عمر بن شبه|ابن شبه]] و ابن زباله از سعيد بن عبدالرحمن بن رقيش نقل كردهاند كه انس بن مالك او را از آب غرس كه پيامبر از آن نوشيد و وضو گرفت، خبر داده است<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18581/1/364|ر. | نويسنده، كتاب سوم را به معرفى چاههاى مدينه اختصاص داده است. چاه غرس اولين چاهى است كه در كتاب آمده است. [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] در «النهاية» و ابن فقيه در «البلدان» به نام اين چاه تصريح كردهاند. اهميت تاريخى - دينى اين چاه در تاريخ و جغرافياى اسلامى بدان جهت است كه به گفته سيرهنويسان و مُحدثان، پيكر مطهر پيامبر محمد رسولالله(ص) را با آب آن شستشو و غسل دادند. ابن سعد به نقل از اسماعيل بن ابراهيم و او از ابن جريج به روايت از ابوجعفر محمد بن على، به غسل پيكر پيامبر(ص) با آب چاه غرس كه از اموال سعد بن خيثمه در قبا بوده، باور كرده است. ابن نجار، [[ابن شبه نمیری، عمر بن شبه|ابن شبه]] و ابن زباله از سعيد بن عبدالرحمن بن رقيش نقل كردهاند كه انس بن مالك او را از آب غرس كه پيامبر از آن نوشيد و وضو گرفت، خبر داده است<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18581/1/364|ر.ک: همان، ص364]]-[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18581/1/363|363]]</ref> | ||
نجفى در كتاب چهارم بهتفصيل در ده فصل مقابر موجود در مدينه را شرح و توضيح داده است. وى اين بخش از كتاب را با توصيف بقيع و آثار آن آغاز كرده است: «پس از هجرت مكيان به مدينه و تشكيل جامع مسلمان، بقيع تنها قبرستان مسلمانان شد و به گذر زمان بسيارى از اهلبيت، صحابه، تابعين، زهاد و مشهورين را در سينه خود جاى داد و بدين منوال، موقعيتى خاص و برخوردار از معنويت دينى يافت و بسان «معلاء مكه» مقدسترين مقابر مسلمانان در عالم اسلام گرديد»<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18581/1/418|همان، ص418]]</ref> | نجفى در كتاب چهارم بهتفصيل در ده فصل مقابر موجود در مدينه را شرح و توضيح داده است. وى اين بخش از كتاب را با توصيف بقيع و آثار آن آغاز كرده است: «پس از هجرت مكيان به مدينه و تشكيل جامع مسلمان، بقيع تنها قبرستان مسلمانان شد و به گذر زمان بسيارى از اهلبيت، صحابه، تابعين، زهاد و مشهورين را در سينه خود جاى داد و بدين منوال، موقعيتى خاص و برخوردار از معنويت دينى يافت و بسان «معلاء مكه» مقدسترين مقابر مسلمانان در عالم اسلام گرديد»<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18581/1/418|همان، ص418]]</ref> | ||
آثار و بناهاى بقيع بهصورت يك سنت مداوم، مورد مراقبت امراء مدينه قرار مىگرفت تااينكه به سال 1343ق، در پى تسلط ملك عبدالعزيز بر دولت هاشمىها در حجاز، مكه بهعنوان پايتخت آل سعود برگزيده شد و حكومت سعودى بر اساس مذهب حنفى و فتاوى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و محمد بن عبدالوهاب بر نجد و حجاز استقرار يافت و در سال 1351ق، «المملكة العربية السعودية» تولد يافت. پس از اين سيطره سياسى و استقرار وهابيان، قبرستان بقيع كه از ديرزمان مورد تهاجمهاى پراكنده قرار گرفته بود، يكباره و يكپارچه مسطح شد و كليه بناها و گنبدها محو شد و آداب و زيارت زائران، تحت كنترل و مراقبت مفتيان عربستان درآمد<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18581/1/439|ر. | آثار و بناهاى بقيع بهصورت يك سنت مداوم، مورد مراقبت امراء مدينه قرار مىگرفت تااينكه به سال 1343ق، در پى تسلط ملك عبدالعزيز بر دولت هاشمىها در حجاز، مكه بهعنوان پايتخت آل سعود برگزيده شد و حكومت سعودى بر اساس مذهب حنفى و فتاوى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و محمد بن عبدالوهاب بر نجد و حجاز استقرار يافت و در سال 1351ق، «المملكة العربية السعودية» تولد يافت. پس از اين سيطره سياسى و استقرار وهابيان، قبرستان بقيع كه از ديرزمان مورد تهاجمهاى پراكنده قرار گرفته بود، يكباره و يكپارچه مسطح شد و كليه بناها و گنبدها محو شد و آداب و زيارت زائران، تحت كنترل و مراقبت مفتيان عربستان درآمد<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18581/1/439|ر.ک: همان، ص439]]</ref> | ||
جلد دوم | جلد دوم |
ویرایش