۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عمومي' به 'عمومی') |
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
نويسنده سپس رواياتى را در مدح و فضيلت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] آورده است. بيشتر اين روايات از طريق اهل سنت وارد شده است. | نويسنده سپس رواياتى را در مدح و فضيلت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] آورده است. بيشتر اين روايات از طريق اهل سنت وارد شده است. | ||
بخش دوم كتاب، مناظره مأمون با علماى اهل سنت است. مأمون طرح مناظره را با يحيى بن اكثم مطرح مىكند و از او كمك مىخواهد كه او را با گردآورى چهل نفر از بهترين و داناترين علماى اهل سنت كمك كند تا با آنها درباره فضائل آن حضرت به بحث و مناظره بنشيند<ref>ر. | بخش دوم كتاب، مناظره مأمون با علماى اهل سنت است. مأمون طرح مناظره را با يحيى بن اكثم مطرح مىكند و از او كمك مىخواهد كه او را با گردآورى چهل نفر از بهترين و داناترين علماى اهل سنت كمك كند تا با آنها درباره فضائل آن حضرت به بحث و مناظره بنشيند<ref>ر.ک: همان ص23</ref> | ||
بعد از اينكه آن چهل نفر از گوشه و كنار گرد هم جمع شدند، به مأمون خبر داده شد و او نيز دستور داد كه در زمان مقرر در مجلس حضور پيدا كنند. مأمون ابتدا با آنها ساعتى با ملاطفت برخورد كرد تا ترس آنان بريزد و احساس آسايش كنند، سپس گفت كه من امروز مىخواهم در امر خلافت با شما مناظره داشته باشم و گفت بهترين انسانها بعد از پيامبر(ص)، [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] است. اگر اين عقيده صحيح است كه مرا تصديق كنيد و اگر نيست با دليل و برهان حرف مرا رد كنيد<ref>ر. | بعد از اينكه آن چهل نفر از گوشه و كنار گرد هم جمع شدند، به مأمون خبر داده شد و او نيز دستور داد كه در زمان مقرر در مجلس حضور پيدا كنند. مأمون ابتدا با آنها ساعتى با ملاطفت برخورد كرد تا ترس آنان بريزد و احساس آسايش كنند، سپس گفت كه من امروز مىخواهم در امر خلافت با شما مناظره داشته باشم و گفت بهترين انسانها بعد از پيامبر(ص)، [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] است. اگر اين عقيده صحيح است كه مرا تصديق كنيد و اگر نيست با دليل و برهان حرف مرا رد كنيد<ref>ر.ک: همان، ص25</ref> | ||
بنا شد كه اول، دانشمندان مجلس سؤال بپرسند و مأمون جواب دهد، سپس مأمون بپرسد و آنها جواب دهند و نيز تصميم بر اين شد كه ابتدا يكى از آنها سؤال كند و اگر بهخطا رفت و يا مطلبى را فراموش كرد، ديگران كلام او را اصلاح و تكميل نمايند. | بنا شد كه اول، دانشمندان مجلس سؤال بپرسند و مأمون جواب دهد، سپس مأمون بپرسد و آنها جواب دهند و نيز تصميم بر اين شد كه ابتدا يكى از آنها سؤال كند و اگر بهخطا رفت و يا مطلبى را فراموش كرد، ديگران كلام او را اصلاح و تكميل نمايند. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
حق را براى كسى كه خداوند برايش اراده خير نموده باشد روشن ساختى و مطالبى را اثبات كردى كه كسى قادر به رد آنها نيست. | حق را براى كسى كه خداوند برايش اراده خير نموده باشد روشن ساختى و مطالبى را اثبات كردى كه كسى قادر به رد آنها نيست. | ||
سپس مأمون رو به دانشمندان كرد و گفت: واى بر شما! آخر تا اين پايه، ستم روا مداريد و تا اين حد به خدا بهتان نزنيد و افترا مبنديد كه فردا در پيشگاه پروردگار، به عذاب دردناكى گرفتار خواهيد شد... و آنها گفتند: همه ما، همان چيزى را مىگوييم كه مأمون مىگويند<ref>ر. | سپس مأمون رو به دانشمندان كرد و گفت: واى بر شما! آخر تا اين پايه، ستم روا مداريد و تا اين حد به خدا بهتان نزنيد و افترا مبنديد كه فردا در پيشگاه پروردگار، به عذاب دردناكى گرفتار خواهيد شد... و آنها گفتند: همه ما، همان چيزى را مىگوييم كه مأمون مىگويند<ref>ر.ک: ص83</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش