۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '»ا' به '» ا') |
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:') |
||
| خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در بخش اول، در ضمن شش فصل، به مبانى دينى برائت از مشركان پرداخته شده است. در فصل اول، معناى كلمه «برائت» تشريح شده<ref>متن كتاب، ص15-20</ref>و در فصل دوم، حكمت و فلسفه برائت، بيان گرديده است. نويسنده، معتقد است از دو عنوان «برائت از مشركان» و «نهى از تولى كفار و مشركان» استفاده مىشود كه نوعى «كنارهگيرى و ممانعت و پرهيز از نزديكى» به مشركان، در آنها نهفته است. قرآن كريم از مسلمانان مىخواهد كه از مشركان كناره بگيرند و از پذيرش ولايت آنان اجتناب ورزند. به اعتقاد وى، اين دستور، داراى حكمتها و مصالح مهمى است كه با سرنوشت مسلمانان ارتباط مستقيمى دارد كه عبارتند از: حفظ وحدت و استقلال امت اسلامى و دفاع از هويت ايمانى<ref>همان، ص21</ref> | در بخش اول، در ضمن شش فصل، به مبانى دينى برائت از مشركان پرداخته شده است. در فصل اول، معناى كلمه «برائت» تشريح شده<ref>متن كتاب، ص15-20</ref>و در فصل دوم، حكمت و فلسفه برائت، بيان گرديده است. نويسنده، معتقد است از دو عنوان «برائت از مشركان» و «نهى از تولى كفار و مشركان» استفاده مىشود كه نوعى «كنارهگيرى و ممانعت و پرهيز از نزديكى» به مشركان، در آنها نهفته است. قرآن كريم از مسلمانان مىخواهد كه از مشركان كناره بگيرند و از پذيرش ولايت آنان اجتناب ورزند. به اعتقاد وى، اين دستور، داراى حكمتها و مصالح مهمى است كه با سرنوشت مسلمانان ارتباط مستقيمى دارد كه عبارتند از: حفظ وحدت و استقلال امت اسلامى و دفاع از هويت ايمانى<ref>همان، ص21</ref> | ||
در فصل سوم، به محدوده برائت پرداخته شده است. نويسنده، معتقد است از آيات قرآن استفاده مىشود كه برائت خدا و پيامبران(ع) و مؤمنان، اختصاصى به برائت از مشركان ندارد، بلكه علاوه بر آنكه از مشركان بيزارند، از آلهه آنان و اعمال و رفتارشان نيز كه سد راه هدايت مردمند، بيزار و منزجرند<ref>ر. | در فصل سوم، به محدوده برائت پرداخته شده است. نويسنده، معتقد است از آيات قرآن استفاده مىشود كه برائت خدا و پيامبران(ع) و مؤمنان، اختصاصى به برائت از مشركان ندارد، بلكه علاوه بر آنكه از مشركان بيزارند، از آلهه آنان و اعمال و رفتارشان نيز كه سد راه هدايت مردمند، بيزار و منزجرند<ref>ر.ک: همان، ص29</ref> | ||
در فصل چهارم، به مسئله برائت از مشركان در قرآن پرداخته شده است. به باور نويسنده، از آيات متعدد قرآن كريم برمىآيد كه برائت از كفار و مشركان و دشمنان خدا و پيامبران، جزء لاينفك اديان توحيدى است؛ بهطورىكه بهعنوان جزئى از رسالت پيامبران الهى(ع) در گفتار و كردار، به مردم ابلاغ شده است و هيچ قومى و ملتى را نمىتوان يافت كه مخاطب اين تكليف قرار نگرفته باشد<ref>همان، ص36</ref> | در فصل چهارم، به مسئله برائت از مشركان در قرآن پرداخته شده است. به باور نويسنده، از آيات متعدد قرآن كريم برمىآيد كه برائت از كفار و مشركان و دشمنان خدا و پيامبران، جزء لاينفك اديان توحيدى است؛ بهطورىكه بهعنوان جزئى از رسالت پيامبران الهى(ع) در گفتار و كردار، به مردم ابلاغ شده است و هيچ قومى و ملتى را نمىتوان يافت كه مخاطب اين تكليف قرار نگرفته باشد<ref>همان، ص36</ref> | ||
| خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
در بخش دوم، در دو فصل، بهطور پراكنده و گذرا، در لابهلاى مباحث و شرح و تفسير آيات و پارهاى از روايات، به ابعاد سياسى - اجتماعى حج، پرداخته شده است<ref>همان، ص115</ref> | در بخش دوم، در دو فصل، بهطور پراكنده و گذرا، در لابهلاى مباحث و شرح و تفسير آيات و پارهاى از روايات، به ابعاد سياسى - اجتماعى حج، پرداخته شده است<ref>همان، ص115</ref> | ||
در فصل اول، پيوند دين و سياست، مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده، معتقد است براى بررسى مبانى سياسى برائت از مشركان، آشنايى با اصول و مبانى دين و ديدگاه دين درباره سياست، ضرورت دارد و اگر گفته شود كه بيگانگى حج با امور سياسى در طى قرون گذشته معلول جا افتادن تفكر انحرافى و استعمارى «جدايى دين و سياست» در ميان مسلمين بوده، سخنى بهگزاف نيست و جهالت گروهى از مسلمين نسبت به ابعاد و زواياى دين، خيانت خلفا و سلاطين قدرتطلب و سلطهطلبى و روح استكبارى استعمارگران، از عوامل رسوخ اين تفكر نادرست و ذلتآور بوده است<ref>ر. | در فصل اول، پيوند دين و سياست، مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده، معتقد است براى بررسى مبانى سياسى برائت از مشركان، آشنايى با اصول و مبانى دين و ديدگاه دين درباره سياست، ضرورت دارد و اگر گفته شود كه بيگانگى حج با امور سياسى در طى قرون گذشته معلول جا افتادن تفكر انحرافى و استعمارى «جدايى دين و سياست» در ميان مسلمين بوده، سخنى بهگزاف نيست و جهالت گروهى از مسلمين نسبت به ابعاد و زواياى دين، خيانت خلفا و سلاطين قدرتطلب و سلطهطلبى و روح استكبارى استعمارگران، از عوامل رسوخ اين تفكر نادرست و ذلتآور بوده است<ref>ر.ک: همان، ص115-116</ref> | ||
نويسنده در اين فصل اجمالى از جايگاه سياست در اديان توحيدى، بهويژه اسلام را، با عنايت به شبهاتى كه توسط سادهانديشان و خودباختگان فرهنگهاى بيگانه و ناآشنايان به حقيقت دين مطرح شده، ارائه كرده است تا «جايگاه سياست در حج» نيز روشن شود<ref>ر. | نويسنده در اين فصل اجمالى از جايگاه سياست در اديان توحيدى، بهويژه اسلام را، با عنايت به شبهاتى كه توسط سادهانديشان و خودباختگان فرهنگهاى بيگانه و ناآشنايان به حقيقت دين مطرح شده، ارائه كرده است تا «جايگاه سياست در حج» نيز روشن شود<ref>ر.ک: همان، ص116</ref> | ||
در فصل دوم، به بررسى رابطه حج و سياست پرداخته شده است. به باور نويسنده، حج عبادتى است داراى ابعاد گوناگونِ فردى، اجتماعى، معنوى، اقتصادى و فرهنگى و از جامعيتى برخوردار است كه در ميان عبادات ديگر، منحصربهفرد است؛ بهطورىكه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) در سخنى جامع و لطيف آن را «تمرين تشكل يك جامعه توحيدى» دانستهاند؛ چراكه در عين جامعيت از نظر ابعاد، جامع عبادتهاى متعددى است كه اجزاى آن را تشكيل مىدهد؛ حاوى نماز، در بعضى از موارد روزه، انفاق و قربانى، دعا و ذكر، سفر و تحمل مشقتهاى آن و طواف است و از آنجا كه هريك از آنها علاوه بر چهره ظاهرى، سرى نهفته دارند، حج نيز داراى اسرار و رموز فراوانى است<ref>ر. | در فصل دوم، به بررسى رابطه حج و سياست پرداخته شده است. به باور نويسنده، حج عبادتى است داراى ابعاد گوناگونِ فردى، اجتماعى، معنوى، اقتصادى و فرهنگى و از جامعيتى برخوردار است كه در ميان عبادات ديگر، منحصربهفرد است؛ بهطورىكه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) در سخنى جامع و لطيف آن را «تمرين تشكل يك جامعه توحيدى» دانستهاند؛ چراكه در عين جامعيت از نظر ابعاد، جامع عبادتهاى متعددى است كه اجزاى آن را تشكيل مىدهد؛ حاوى نماز، در بعضى از موارد روزه، انفاق و قربانى، دعا و ذكر، سفر و تحمل مشقتهاى آن و طواف است و از آنجا كه هريك از آنها علاوه بر چهره ظاهرى، سرى نهفته دارند، حج نيز داراى اسرار و رموز فراوانى است<ref>ر.ک: همان، ص130</ref> | ||
بحثى كه در خاتمه كتاب مطرح است، پاسخ به پارهاى از شبهات و اشكالاتى مىباشد كه از سوى ناآگاهان، جاهلانِ متنسك و عالمانِ متهتك القا گرديده است؛ شبهاتى كه يا جهل به اسلام و معارف آن و خودباختگى در برابر مكاتب ديگر منشأ آنهاست و يا علمى كه در خدمت دربارها و قدرتمندان است<ref>خاتمه، ص148-162</ref> | بحثى كه در خاتمه كتاب مطرح است، پاسخ به پارهاى از شبهات و اشكالاتى مىباشد كه از سوى ناآگاهان، جاهلانِ متنسك و عالمانِ متهتك القا گرديده است؛ شبهاتى كه يا جهل به اسلام و معارف آن و خودباختگى در برابر مكاتب ديگر منشأ آنهاست و يا علمى كه در خدمت دربارها و قدرتمندان است<ref>خاتمه، ص148-162</ref> | ||
| خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
فهرست مطالب، در ابتداى كتاب آمده و در پاورقىها، علاوه بر ذكر منابع<ref>ر. | فهرست مطالب، در ابتداى كتاب آمده و در پاورقىها، علاوه بر ذكر منابع<ref>ر.ک: پاورقى، ص39</ref>، به ترجمه آيات مذكور در متن، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص40</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
ویرایش