۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اصطلاحها' به 'اصطلاحها') |
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR10420J1.jpg | |||
| عنوان =موسوعة مصطلحات التصوف الإسلامي | |||
| | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | |||
| | [[عجم، رفیق]] (نويسنده) | ||
| زبان =عربی | |||
| | | کد کنگره =BP 274/3 /ع3م8 | ||
| موضوع = | |||
تصوف - اصطلاحها و تعبیرها | |||
|زبان | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
دایرةالمعارفها و واژهنامههای عربی | دایرةالمعارفها و واژهنامههای عربی | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | مکتبة لبنان ناشرون | ||
| مکان نشر =بیروت - لبنان | |||
| سال نشر = 1999 م | |||
|مکان نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10420AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
|سال نشر | | تعداد جلد =1 | ||
| | | کد پدیدآور = | ||
| | | پس از = | ||
|کد | | پیش از = | ||
| | }} | ||
خط ۵۳: | خط ۴۱: | ||
اين اثر حاوى مجموعهاى از اصطلاحات عرفانى و بيان تعريف، اقسام و احكام هريك از اصطلاحات، با استفاده از متون عرفانى مىباشد. اين كار از سويى شرح و توضيح اصطلاحات عرفانى و از سوى ديگر، مجموعهاى از اطلاعات عرفانى است كه بر اساس اصطلاحات طبقهبندى شده است<ref>راشدىنيا، اكبر، ص200</ref> | اين اثر حاوى مجموعهاى از اصطلاحات عرفانى و بيان تعريف، اقسام و احكام هريك از اصطلاحات، با استفاده از متون عرفانى مىباشد. اين كار از سويى شرح و توضيح اصطلاحات عرفانى و از سوى ديگر، مجموعهاى از اطلاعات عرفانى است كه بر اساس اصطلاحات طبقهبندى شده است<ref>راشدىنيا، اكبر، ص200</ref> | ||
درباره هر اصطلاح، فروعاتى كه متصوفه به كار مىبردهاند گردآورى شده است. ابتدا اصطلاح اصلى و سپس فروعات آن ذكر شده است؛ مثلاً ابتدا اخلاص و سپس اخلاص در دعا، اخلاص در عمل، اخلاص مريدين و... آمده است. در مورد «علامه» و فروعش بالغ بر سى اصطلاح و در مورد «علم» و فروعش بالغ بر پنجاه لفظ ذكر شده است<ref>ر. | درباره هر اصطلاح، فروعاتى كه متصوفه به كار مىبردهاند گردآورى شده است. ابتدا اصطلاح اصلى و سپس فروعات آن ذكر شده است؛ مثلاً ابتدا اخلاص و سپس اخلاص در دعا، اخلاص در عمل، اخلاص مريدين و... آمده است. در مورد «علامه» و فروعش بالغ بر سى اصطلاح و در مورد «علم» و فروعش بالغ بر پنجاه لفظ ذكر شده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص34</ref> | ||
نويسنده موسوعه، گستره خاصى را براى منابع مورد استفاده مشخص نكرده است. منابع اين كتاب با آثار رابعه عدويه (متوفاى 185ق) آغاز مىشود و با آثار فاطمه يشرطيه (متوفاى 1373ق) پايان مىپذيرد؛ يعنى همه منابع عرفانى از قرن دوم تا قرن چهاردهم هجرى. اما نكته قابل توجه اين است كه در اين ميان، بعضى از عارفانى كه در تاريخ عرفان اسلامى جايگاه ويژهاى دارند، كنار گذاشته شدهاند و هيچ اثرى از آنها نيامده است؛ عارفانى همچون جنيد بغدادى و ذوالنون مصرى در قرن سوم، «شبلى» در قرن چهارم، ابوالحسن خرقانى، ابوسعيد ابوالخير و [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] در قرن پنجم، [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عينالقضاة همدانى]] و [[روزبهان بقلی، روزبهان بن ابینصر|روزبهان بقلى]] در قرن ششم، نجمالدين كبرى، فريدالدين [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، ابن فارض مصرى و [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] در قرن هفتم، [[شبستری، محمود|شيخ محمود شبسترى]] و [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] در قرن هشتم، [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائنالدين على تركه]]، [[فناری، محمد بن حمزه|محمد بن حمزه فنارى]] و [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] در قرن نهم هجرى و همچنين عرفاى متأخر، همچون [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضى سعيد قمى]]، آقا [[قمشهای، محمدرضا|محمدرضا قمشهاى]] و...<ref>راشدىنيا، اكبر، ص200</ref> | نويسنده موسوعه، گستره خاصى را براى منابع مورد استفاده مشخص نكرده است. منابع اين كتاب با آثار رابعه عدويه (متوفاى 185ق) آغاز مىشود و با آثار فاطمه يشرطيه (متوفاى 1373ق) پايان مىپذيرد؛ يعنى همه منابع عرفانى از قرن دوم تا قرن چهاردهم هجرى. اما نكته قابل توجه اين است كه در اين ميان، بعضى از عارفانى كه در تاريخ عرفان اسلامى جايگاه ويژهاى دارند، كنار گذاشته شدهاند و هيچ اثرى از آنها نيامده است؛ عارفانى همچون جنيد بغدادى و ذوالنون مصرى در قرن سوم، «شبلى» در قرن چهارم، ابوالحسن خرقانى، ابوسعيد ابوالخير و [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] در قرن پنجم، [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عينالقضاة همدانى]] و [[روزبهان بقلی، روزبهان بن ابینصر|روزبهان بقلى]] در قرن ششم، نجمالدين كبرى، فريدالدين [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، ابن فارض مصرى و [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] در قرن هفتم، [[شبستری، محمود|شيخ محمود شبسترى]] و [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] در قرن هشتم، [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائنالدين على تركه]]، [[فناری، محمد بن حمزه|محمد بن حمزه فنارى]] و [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] در قرن نهم هجرى و همچنين عرفاى متأخر، همچون [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضى سعيد قمى]]، آقا [[قمشهای، محمدرضا|محمدرضا قمشهاى]] و...<ref>راشدىنيا، اكبر، ص200</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۵۱: | ||
#استفاده از غير اصطلاحات بهجاى اصطلاحات: نويسنده در موارد عديده<ref>ص655</ref>، از نمايه بهجاى اصطلاح استفاده كرده است؛ مثلاً «علامات الحب»، «علامة الألفة»، «علامة الأنس» و همچنين ساير «علامة...» كه در همه اين موارد، اصطلاح تنها «الحب»، «الألفة»، «الأنس» و... است. نويسنده گاه الفاظ يك كتاب را كه در تعليقه يا پاورقى آن شرح داده شده، بهعنوان اصطلاح ذكر كرده است؛ براى نمونه، تعليقاتى را كه محقق دوانى بر «هياكل النور» [[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]] نوشته، بهعنوان اصطلاح و شرح آنها را بهعنوان تعريف اصطلاحات ذكر كرده است؛ مثلاً محقق دوانى، «الديدان» را به حيوانات ترجمه مىكند و در اين موسوعه<ref>ص354</ref> «ديدان» به عنوان اصطلاح عرفانى ذكر شده است<ref>همان، ص205</ref> | #استفاده از غير اصطلاحات بهجاى اصطلاحات: نويسنده در موارد عديده<ref>ص655</ref>، از نمايه بهجاى اصطلاح استفاده كرده است؛ مثلاً «علامات الحب»، «علامة الألفة»، «علامة الأنس» و همچنين ساير «علامة...» كه در همه اين موارد، اصطلاح تنها «الحب»، «الألفة»، «الأنس» و... است. نويسنده گاه الفاظ يك كتاب را كه در تعليقه يا پاورقى آن شرح داده شده، بهعنوان اصطلاح ذكر كرده است؛ براى نمونه، تعليقاتى را كه محقق دوانى بر «هياكل النور» [[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]] نوشته، بهعنوان اصطلاح و شرح آنها را بهعنوان تعريف اصطلاحات ذكر كرده است؛ مثلاً محقق دوانى، «الديدان» را به حيوانات ترجمه مىكند و در اين موسوعه<ref>ص354</ref> «ديدان» به عنوان اصطلاح عرفانى ذكر شده است<ref>همان، ص205</ref> | ||
#استفاده از اصطلاحات مترادف: يكى از بخشهاى اصطلاحنامهنويسى، ارجاع اصطلاحات مترادف به اصطلاح مرجع است. بخشى از اصطلاحات بهكاررفته در اين كتاب، الفاظى هستند كه مىتوان آنها را به اصطلاح شايع ارجاع داد، بلكه براى كار تخصصى، اين امر ضرورت دارد<ref>همان، ص206</ref> | #استفاده از اصطلاحات مترادف: يكى از بخشهاى اصطلاحنامهنويسى، ارجاع اصطلاحات مترادف به اصطلاح مرجع است. بخشى از اصطلاحات بهكاررفته در اين كتاب، الفاظى هستند كه مىتوان آنها را به اصطلاح شايع ارجاع داد، بلكه براى كار تخصصى، اين امر ضرورت دارد<ref>همان، ص206</ref> | ||
#تمييز ندادن بين الفاظ مشترك: بعضى از اصطلاحات با هم اشتراك لفظى و گاه شباهت ظاهرى دارند كه در اين موارد، تهيهكننده موسوعه، بايد مشتركات را با عبارتى مثلاً داخل پرانتز و اصطلاحاتى كه شباهتهاى ظاهرى دارند را با اعراب از هم جدا كند؛ ولى در اين موسوعه، در موارد متعددى ديده مىشود كه مطالب مربوط به دو اصطلاح كاملاً مختلف، ذيل يك اصطلاح نوشته شده است؛ براى نمونه، دو اصطلاح «شهادة» به معناى عالم شهادت و «شهادة» به معناى شهادت دادن، از هم جدا نشدهاند و متن مربوط به آن دو، در صفحه 507 ذيل «شهادة» آورده شده است<ref>ر. | #تمييز ندادن بين الفاظ مشترك: بعضى از اصطلاحات با هم اشتراك لفظى و گاه شباهت ظاهرى دارند كه در اين موارد، تهيهكننده موسوعه، بايد مشتركات را با عبارتى مثلاً داخل پرانتز و اصطلاحاتى كه شباهتهاى ظاهرى دارند را با اعراب از هم جدا كند؛ ولى در اين موسوعه، در موارد متعددى ديده مىشود كه مطالب مربوط به دو اصطلاح كاملاً مختلف، ذيل يك اصطلاح نوشته شده است؛ براى نمونه، دو اصطلاح «شهادة» به معناى عالم شهادت و «شهادة» به معناى شهادت دادن، از هم جدا نشدهاند و متن مربوط به آن دو، در صفحه 507 ذيل «شهادة» آورده شده است<ref>ر.ک: همان، ص208</ref> | ||
افزون بر ايرادهايى كه در مورد انتخاب و ثبت اصطلاحات گفته شد، اشكالهايى در متنهاى ارائهشده، ذيل هر اصطلاح وجود دارد كه برخى از آنها عبارتند از: تكرار بىرويّه متون، نبودن نظام ارجاعات، انتخاب ناصحيح متن، استفاده از متون دست دوم، طبقهبندى نشدن مطالب متعدد ذيل يك اصطلاح، استفاده از متون تفسيرى بهجاى شرح اصطلاحات<ref>ر. | افزون بر ايرادهايى كه در مورد انتخاب و ثبت اصطلاحات گفته شد، اشكالهايى در متنهاى ارائهشده، ذيل هر اصطلاح وجود دارد كه برخى از آنها عبارتند از: تكرار بىرويّه متون، نبودن نظام ارجاعات، انتخاب ناصحيح متن، استفاده از متون دست دوم، طبقهبندى نشدن مطالب متعدد ذيل يك اصطلاح، استفاده از متون تفسيرى بهجاى شرح اصطلاحات<ref>ر.ک: همان، 210-209</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
نويسنده در انتهاى كتاب، اصطلاحات را به ترتيب كتاب نوشته و در مقابل آنها، ريشههاى اصطلاحات را آورده است؛ ولى بهجاى اينكه فهرست بر اساس ريشهها تنظيم شود و كاربر با مراجعه به «وجد» مثلاً، بداند كه در اين موسوعه از اصطلاحات «وجود»، «موجود»، «أصالة الوجود»، «ايجاد»، «متواجدون» و... بحث شده است، همچون كتاب لغت، تنها به ريشه هر اصطلاح رهنمون مىشود. اينكه مؤلف از استخراج چنين فهرستى چه مقصودى داشته، واقعاً نامعلوم و تعجبآور است. ايشان ضرورت وجود چنين فهرستى را درك كرده، ولى در مورد چگونگى ثبت آن نينديشيده است<ref>ر. | نويسنده در انتهاى كتاب، اصطلاحات را به ترتيب كتاب نوشته و در مقابل آنها، ريشههاى اصطلاحات را آورده است؛ ولى بهجاى اينكه فهرست بر اساس ريشهها تنظيم شود و كاربر با مراجعه به «وجد» مثلاً، بداند كه در اين موسوعه از اصطلاحات «وجود»، «موجود»، «أصالة الوجود»، «ايجاد»، «متواجدون» و... بحث شده است، همچون كتاب لغت، تنها به ريشه هر اصطلاح رهنمون مىشود. اينكه مؤلف از استخراج چنين فهرستى چه مقصودى داشته، واقعاً نامعلوم و تعجبآور است. ايشان ضرورت وجود چنين فهرستى را درك كرده، ولى در مورد چگونگى ثبت آن نينديشيده است<ref>ر.ک: همان، ص213-212</ref> | ||
فهرست اجمالى مطالب در ابتداى كتاب و سند مصطلحات تصوف عربى - فرانسوى - انگليسى در انتهاى كتاب آمده است. | فهرست اجمالى مطالب در ابتداى كتاب و سند مصطلحات تصوف عربى - فرانسوى - انگليسى در انتهاى كتاب آمده است. | ||
خط ۸۳: | خط ۷۱: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش