فائق المقال في الحدیث و الرجال: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:'
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:')
خط ۶۱: خط ۶۱:
برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به اين صورت است:
برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به اين صورت است:


#در مقدمه بخش احياء التراث در مركز تحقيقات دارالحديث كه در تاريخ 12 تير 1380ش در قم نوشته شده، با اشاره به اهميت شناسايى و فهم روايات معصومين(ع) و پيروى از آن و اهتمام دانشمندان شيعه و سنى به علوم حديث، افزوده شده است: «... يكى از عالمان شيعه كه خداوند او را در زمينه تأليف در موضوع علم درايه و رجال موفق كرده، شيخ حافظ مهذب‌الدين [[بصری، احمد بن عبدالرضا|احمد بن عبدالرضا بصرى]]، از شاگردان محدّث بزرگ شيخ حرّ صاحب [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]] است كه كتاب حاضر را فراهم آورده است<ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص5-6</ref>
#در مقدمه بخش احياء التراث در مركز تحقيقات دارالحديث كه در تاريخ 12 تير 1380ش در قم نوشته شده، با اشاره به اهميت شناسايى و فهم روايات معصومين(ع) و پيروى از آن و اهتمام دانشمندان شيعه و سنى به علوم حديث، افزوده شده است: «... يكى از عالمان شيعه كه خداوند او را در زمينه تأليف در موضوع علم درايه و رجال موفق كرده، شيخ حافظ مهذب‌الدين [[بصری، احمد بن عبدالرضا|احمد بن عبدالرضا بصرى]]، از شاگردان محدّث بزرگ شيخ حرّ صاحب [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]] است كه كتاب حاضر را فراهم آورده است<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص5-6</ref>
#در مقدمه مصحح كه آن را در 23 بهمن 1379ش نوشته، نويسنده و آثارش را به‌صورت اختصار شناسانده و بعد تأكيد كرده است: «... كتاب حاضر يكى از مهم‌ترين تأليفات نويسنده در دو علم درايه و رجال است كه نخست در چند فصل درباره درايه و مسائل مرتبط به آن سخن گفته و بعد بر اساس رجال كشّى و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و رجال [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و فهرست و خلاصة الأقوال، رجال ثقه را ذكر كرده و بعد از آن، مشهوران با كنيه و... را آورده است.
#در مقدمه مصحح كه آن را در 23 بهمن 1379ش نوشته، نويسنده و آثارش را به‌صورت اختصار شناسانده و بعد تأكيد كرده است: «... كتاب حاضر يكى از مهم‌ترين تأليفات نويسنده در دو علم درايه و رجال است كه نخست در چند فصل درباره درايه و مسائل مرتبط به آن سخن گفته و بعد بر اساس رجال كشّى و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و رجال [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و فهرست و خلاصة الأقوال، رجال ثقه را ذكر كرده و بعد از آن، مشهوران با كنيه و... را آورده است.
#:نويسنده در اين اثر از كتاب جامع المقال في ما يتعلّق بأحوال الحديث و الرجال، تأليف [[طریحی، فخرالدین بن محمد|شيخ فخرالدين طريحى]]، تأثير پذيرفته و از آن بسيار بهره برده است و به نظر مى‌رسد كه در زمان تأليف اين كتاب، كتاب طريحى در نزد نويسنده بوده چون طريحى در سال 1053ق، نگارش كتابش را به پايان برده و نويسنده اين كتاب، در سال 1085ق. سپس مصحح كتاب، نسخه‌هاى خطى كتاب حاضر را معرفى كرده و روش تصحيح خودش را توضيح داده است<ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص7-11</ref>
#:نويسنده در اين اثر از كتاب جامع المقال في ما يتعلّق بأحوال الحديث و الرجال، تأليف [[طریحی، فخرالدین بن محمد|شيخ فخرالدين طريحى]]، تأثير پذيرفته و از آن بسيار بهره برده است و به نظر مى‌رسد كه در زمان تأليف اين كتاب، كتاب طريحى در نزد نويسنده بوده چون طريحى در سال 1053ق، نگارش كتابش را به پايان برده و نويسنده اين كتاب، در سال 1085ق. سپس مصحح كتاب، نسخه‌هاى خطى كتاب حاضر را معرفى كرده و روش تصحيح خودش را توضيح داده است<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص7-11</ref>
#: گفتنى است كه نام مصحح كتاب بر روى جلد و صفحه شناسنامه و نيز در پايان مقدمه مصحح<ref>مقدمه كتاب، ص11</ref>به‌صورت «غلامحسين قيصريّه‌ها» ثبت شده، ولى در مقدمه ناشر به‌صورت «غلامحسين قيصرى»<ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص6</ref>آمده است.
#: گفتنى است كه نام مصحح كتاب بر روى جلد و صفحه شناسنامه و نيز در پايان مقدمه مصحح<ref>مقدمه كتاب، ص11</ref>به‌صورت «غلامحسين قيصريّه‌ها» ثبت شده، ولى در مقدمه ناشر به‌صورت «غلامحسين قيصرى»<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص6</ref>آمده است.
#علم درايه، علمى است كه در آن از متن حديث، كيفيّت تحمّلش، آداب و راه‌هاى نقل آن (راه‌هاى درست و نادرست) بحث مى‌شود.
#علم درايه، علمى است كه در آن از متن حديث، كيفيّت تحمّلش، آداب و راه‌هاى نقل آن (راه‌هاى درست و نادرست) بحث مى‌شود.
#:حديث، كلامى است كه قول يا فعل يا تقرير معصوم(ع) را حكايت مى‌كند و اطلاقش بر مطالبى كه از غير معصوم(ع) وارد شده، مجاز است<ref>متن كتاب، ص19</ref>
#:حديث، كلامى است كه قول يا فعل يا تقرير معصوم(ع) را حكايت مى‌كند و اطلاقش بر مطالبى كه از غير معصوم(ع) وارد شده، مجاز است<ref>متن كتاب، ص19</ref>
#صحابى بنا بر نظر صحيح‌تر عبارت است از: كسى كه با پيامبر(ص) مصاحبت كرده درحالى‌كه ايمان آورده و با ايمان از دنيا رفته است و راه شناختش عبارت است از تواتر، شهرت، استفاضه و خبر دادن افراد ثقه. شماره آنان محصور نيست. گفته شده كه پيامبر اكرم(ص) در حالى از دنيا رفت كه 114 هزار صحابى داشت.
#صحابى بنا بر نظر صحيح‌تر عبارت است از: كسى كه با پيامبر(ص) مصاحبت كرده درحالى‌كه ايمان آورده و با ايمان از دنيا رفته است و راه شناختش عبارت است از تواتر، شهرت، استفاضه و خبر دادن افراد ثقه. شماره آنان محصور نيست. گفته شده كه پيامبر اكرم(ص) در حالى از دنيا رفت كه 114 هزار صحابى داشت.
#:تابعى، كسى است كه صحابى را ادراك كرده، ولى پيامبر(ص) را نديده است. [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] پادشاه حبشه و سويد بن عطيّه و ابومسلم خولانى و ربيعة بن زراره و احنف بن قيس و... از جمله تابعيان شمرده شده‌اند. اينان كسانى هستند كه زمان جاهليت و اسلام را ادراك كردند، ولى با پيامبر(ص) ديدارى نداشتند و گاه به آنها مُخَضرَمين هم گفته مى‌شود؛ يعنى كسانى كه محروم شدند و نتوانستند به شرف مصاحبت با پيامبر(ص) نايل شوند...<ref>ر.ك: همان، ص43</ref>
#:تابعى، كسى است كه صحابى را ادراك كرده، ولى پيامبر(ص) را نديده است. [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] پادشاه حبشه و سويد بن عطيّه و ابومسلم خولانى و ربيعة بن زراره و احنف بن قيس و... از جمله تابعيان شمرده شده‌اند. اينان كسانى هستند كه زمان جاهليت و اسلام را ادراك كردند، ولى با پيامبر(ص) ديدارى نداشتند و گاه به آنها مُخَضرَمين هم گفته مى‌شود؛ يعنى كسانى كه محروم شدند و نتوانستند به شرف مصاحبت با پيامبر(ص) نايل شوند...<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>
#بدان كه [[شيخ صدوق]] در موارد بسيارى، «محمّد بن يعقوب الكليني عن محمّد بن إسماعيل عن ال[[ابن شاذان، فضل بن شاذان|فضل بن شاذان]]» را استعمال مى‌كند؛ پس ظاهرش آن است كه بر عكس پندار برخى، منظورش «محمّد بن اسماعيل بندقى نيشابورى» است؛ نه «محمّد بن اسماعيل بن بزيع» و نه «محمّد بن اسماعيل بن احمد بن بشير برمكى» و نه «محمّد بن اسماعيل بن ميمون زعفرانى». همچنين برخلاف پندار بعضى، آنجا كه [[شيخ صدوق]] «محمّد بن الحسن»، مى‌گويد، ظاهرش محمّد بن حسن صفّار است، نه ابن الوليد<ref>همان، ص206</ref>
#بدان كه [[شيخ صدوق]] در موارد بسيارى، «محمّد بن يعقوب الكليني عن محمّد بن إسماعيل عن ال[[ابن شاذان، فضل بن شاذان|فضل بن شاذان]]» را استعمال مى‌كند؛ پس ظاهرش آن است كه بر عكس پندار برخى، منظورش «محمّد بن اسماعيل بندقى نيشابورى» است؛ نه «محمّد بن اسماعيل بن بزيع» و نه «محمّد بن اسماعيل بن احمد بن بشير برمكى» و نه «محمّد بن اسماعيل بن ميمون زعفرانى». همچنين برخلاف پندار بعضى، آنجا كه [[شيخ صدوق]] «محمّد بن الحسن»، مى‌گويد، ظاهرش محمّد بن حسن صفّار است، نه ابن الوليد<ref>همان، ص206</ref>


۶۱٬۱۸۹

ویرایش