پرش به محتوا

میزان العمل: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:'
جز (جایگزینی متن - ' ر.ك: ' به ' ر.ک: ')
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:')
خط ۴۸: خط ۴۸:




كتاب حاضر، از مقدمه مصحح و مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل ده‌ها بحث) تشكيل شده است. روش نويسنده در اين اثر، تركيبى (نقلى- عقلى) است و نويسنده افزون بر آيات و روايات از تحليل و استدلال نيز بهره گرفته است. مصحح در مقدمه‌اش كه آن را در پانزدهم شعبان 1380 در مصر نوشته- با تفصيل شرح داده است: غزالى در جستجوى حقيقت بود و آن را در نزد متكلمان، فيلسوفان، معلمان (اهالى تعليم) جستجو كرد ولى نيافت و سرانجام به سوى صوفيان رفت و در آنجا كاويد و به مقصود رسيد. مقصود غزالى از حقيقت، رسيدن به پاسخ اين سه پرسش جاودانه بود كه بايد هر انسانى از خودش بپرسد: "من أين أتى؟ و لما ذا أتى؟ و إلى أين يعود؟" از كجا آمده‌ام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به كجا مى‌روم آخر ننمايى وطنم؟! (ر.ك: مقدمه كتاب، ص7- 176) زبان و ادبيات كتاب حاضر، عربى قديم است ولى مصحح مقدمه‌اش را به زبان عربى جديد نوشته است.
كتاب حاضر، از مقدمه مصحح و مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل ده‌ها بحث) تشكيل شده است. روش نويسنده در اين اثر، تركيبى (نقلى- عقلى) است و نويسنده افزون بر آيات و روايات از تحليل و استدلال نيز بهره گرفته است. مصحح در مقدمه‌اش كه آن را در پانزدهم شعبان 1380 در مصر نوشته- با تفصيل شرح داده است: غزالى در جستجوى حقيقت بود و آن را در نزد متكلمان، فيلسوفان، معلمان (اهالى تعليم) جستجو كرد ولى نيافت و سرانجام به سوى صوفيان رفت و در آنجا كاويد و به مقصود رسيد. مقصود غزالى از حقيقت، رسيدن به پاسخ اين سه پرسش جاودانه بود كه بايد هر انسانى از خودش بپرسد: "من أين أتى؟ و لما ذا أتى؟ و إلى أين يعود؟" از كجا آمده‌ام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به كجا مى‌روم آخر ننمايى وطنم؟! (ر.ک: مقدمه كتاب، ص7- 176) زبان و ادبيات كتاب حاضر، عربى قديم است ولى مصحح مقدمه‌اش را به زبان عربى جديد نوشته است.


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==
خط ۵۵: خط ۵۵:
هر چند درباره محتواى اين اثر سودمند؛ گفتنى‌ها فراوان است ولى به جهت ضيق مجال، به ذكر نمونه‌هايى كوتاه و گويا از مطالب آن اكتفا مى‌شود:
هر چند درباره محتواى اين اثر سودمند؛ گفتنى‌ها فراوان است ولى به جهت ضيق مجال، به ذكر نمونه‌هايى كوتاه و گويا از مطالب آن اكتفا مى‌شود:


1. مقدمه دكتر سليمان دنيا درباره انديشه‌هاى غزالى، واقعا عالمانه است و ايشان افزون بر توضيح روش انديشه غزالى، گاه به نقد برخى از مباحث او نيز پرداخته است: وى در بحثى مفصل تحت عنوان "مفاجاة" يعنى شگفت‌انگيزى، موضعگيرى دوگانه غزالى را در انتقاد از فيلسوفان و تكفير آنان و تأييد صوفيان در همان مواردى كه اهالى فلسفه به سبب آن كافر معرفى شده‌اند؛ توضيح داده و به نقادى آن پرداخته و آن را از تناقضات و شگفتى‌هاى غزالى شمرده است! (ر.ك: همان، ص163- 171)
1. مقدمه دكتر سليمان دنيا درباره انديشه‌هاى غزالى، واقعا عالمانه است و ايشان افزون بر توضيح روش انديشه غزالى، گاه به نقد برخى از مباحث او نيز پرداخته است: وى در بحثى مفصل تحت عنوان "مفاجاة" يعنى شگفت‌انگيزى، موضعگيرى دوگانه غزالى را در انتقاد از فيلسوفان و تكفير آنان و تأييد صوفيان در همان مواردى كه اهالى فلسفه به سبب آن كافر معرفى شده‌اند؛ توضيح داده و به نقادى آن پرداخته و آن را از تناقضات و شگفتى‌هاى غزالى شمرده است! (ر.ک: همان، ص163- 171)


2. نويسنده تحت اين عنوان كه تغيير اخلاق ممكن است؛ افزوده است: برخى از مشتاقان بيكارى پنداشته‌اند كه اخلاق مانند خلقت انسان است و قابل تغيير نيست و توجه به قول پيامبر(ص) كرده است كه "فرغ اللّه من الخلق." يعنى خدا از خلقت فراغت يافت، و خيال كرده كه طمع در تغيير اخلاق، طمع كردن در تغيير خلقت خداست و غفلت كرده از قول پيامبر(ص) كه "حَسِّنُوا أخلاقَكم" يعنى اخلاقتان را نيكو سازید. و اگر اين موضوع ممكن نبود؛ هرگز به آن امر نمى‌كرد. و اگر تغيير اخلاق نشدنى باشد؛ وصيت و موعظه و تشويق و تهديد باطل خواهد شد چون هر فعلى نتيجه خلق و خوى انسان است همان طور كه ميل به پايين نتيجه سنگينى طبيعى است.... چگونه كسى تهذيب نفس را انكار مى‌كند در حالى كه عقل دارد و عقلش غالب و حاكم است چون تغيير دادن حيوانات كه عقل هم ندارند ممكن است و شكار از وحشى بودن به اهلى بودن تغيير مى‌كند و... (ر.ك: متن كتاب، ص247)
2. نويسنده تحت اين عنوان كه تغيير اخلاق ممكن است؛ افزوده است: برخى از مشتاقان بيكارى پنداشته‌اند كه اخلاق مانند خلقت انسان است و قابل تغيير نيست و توجه به قول پيامبر(ص) كرده است كه "فرغ اللّه من الخلق." يعنى خدا از خلقت فراغت يافت، و خيال كرده كه طمع در تغيير اخلاق، طمع كردن در تغيير خلقت خداست و غفلت كرده از قول پيامبر(ص) كه "حَسِّنُوا أخلاقَكم" يعنى اخلاقتان را نيكو سازید. و اگر اين موضوع ممكن نبود؛ هرگز به آن امر نمى‌كرد. و اگر تغيير اخلاق نشدنى باشد؛ وصيت و موعظه و تشويق و تهديد باطل خواهد شد چون هر فعلى نتيجه خلق و خوى انسان است همان طور كه ميل به پايين نتيجه سنگينى طبيعى است.... چگونه كسى تهذيب نفس را انكار مى‌كند در حالى كه عقل دارد و عقلش غالب و حاكم است چون تغيير دادن حيوانات كه عقل هم ندارند ممكن است و شكار از وحشى بودن به اهلى بودن تغيير مى‌كند و... (ر.ک: متن كتاب، ص247)


3. نويسنده در مورد نشانه اولين منزل از منازل مسافران به سوى خداى تعالى نوشته است: بدان كه پوينده راه خداى تعالى اندك است و مدعيان، بسيار. و ما دو علامت را به شما مى‌شناسانيم تا با آن خود و ديگران را بسنجى. نشانه اول: اين است كه همه افعال اختياريش را با ميزان شرع بسنجد و بر حسب آن محدود سازد زيرا پيمودن اين راه ممكن نيست مگر بعد از آنكه همه مكارم شريعت را متصف شود و اين ممكن نيست مگر بعد از تهذيب اخلاق و... نشانه دوم: بايد در هر حالى با خدا حضور قلب داشته باشد؛ حضورى ضرورى بدون تكلف و بلكه لذت حضورش را بزرگ و مغتنم بشمارد و به درگاه الهى به خاطر اين كشف، خضوع و خشوع كند و هرگز از آن در هيچ حالى جدا نشود هر چند مشغول به ضرورتهاى بدنى مانند خوردن و آشاميدن و... باشد.... (ر.ك: همان، ص399- 402)
3. نويسنده در مورد نشانه اولين منزل از منازل مسافران به سوى خداى تعالى نوشته است: بدان كه پوينده راه خداى تعالى اندك است و مدعيان، بسيار. و ما دو علامت را به شما مى‌شناسانيم تا با آن خود و ديگران را بسنجى. نشانه اول: اين است كه همه افعال اختياريش را با ميزان شرع بسنجد و بر حسب آن محدود سازد زيرا پيمودن اين راه ممكن نيست مگر بعد از آنكه همه مكارم شريعت را متصف شود و اين ممكن نيست مگر بعد از تهذيب اخلاق و... نشانه دوم: بايد در هر حالى با خدا حضور قلب داشته باشد؛ حضورى ضرورى بدون تكلف و بلكه لذت حضورش را بزرگ و مغتنم بشمارد و به درگاه الهى به خاطر اين كشف، خضوع و خشوع كند و هرگز از آن در هيچ حالى جدا نشود هر چند مشغول به ضرورتهاى بدنى مانند خوردن و آشاميدن و... باشد.... (ر.ک: همان، ص399- 402)


== وضعيت كتاب==
== وضعيت كتاب==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش