۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آنحضرت' به 'آن حضرت') |
جز (جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسولالله') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
1. نويسنده با بيان اينكه متواتر به متواتر لفظى، معنوى و اجمالى تقسيم شده، افزوده است: تواتر اجمالى عبارت از علم اجمالى به صحت يكى از چند حديثى است كه در يك موضوع وارد شده است؛ مانند: اخبار مختلفى كه براى حجيت خبر واحد استشهاد شده كه گرچه در يكانيكان آنها مىتوان خدشه كرد ولى صدور يكى از آن جمع، به تواتر اجمالى ثابت است. نويسنده در پايان چنين اظهار نظر كرده است: مىتوان گفت كه برگشت تواتر اجمالى نيز به همانقدر مشترك مفاد چند خبر است كه تواتر معنوى مىنامند<ref>متن كتاب، ص65- 66</ref> | 1. نويسنده با بيان اينكه متواتر به متواتر لفظى، معنوى و اجمالى تقسيم شده، افزوده است: تواتر اجمالى عبارت از علم اجمالى به صحت يكى از چند حديثى است كه در يك موضوع وارد شده است؛ مانند: اخبار مختلفى كه براى حجيت خبر واحد استشهاد شده كه گرچه در يكانيكان آنها مىتوان خدشه كرد ولى صدور يكى از آن جمع، به تواتر اجمالى ثابت است. نويسنده در پايان چنين اظهار نظر كرده است: مىتوان گفت كه برگشت تواتر اجمالى نيز به همانقدر مشترك مفاد چند خبر است كه تواتر معنوى مىنامند<ref>متن كتاب، ص65- 66</ref> | ||
2. نويسنده در مورد حديث ناسخ و منسوخ چنين گفته است: ناسخ حديثى است كه حكم شرعى ثابتى را ذكر مىكند كه در قرآن يا حديث ديگرى آمده و منسوخ به عكس آن، يعنى حديثى است كه حكمى را دربردارد كه توسط حديث ناسخ برداشته شده است<ref>همان، ص 102</ref>نويسنده در اينجا به مثالى اشاره مىكند كه مورد مناقشه است: وى چنين مىنويسد كه حديث نبوى «أفطر الحاجم و المحجوم» به حديث «احتجم | 2. نويسنده در مورد حديث ناسخ و منسوخ چنين گفته است: ناسخ حديثى است كه حكم شرعى ثابتى را ذكر مىكند كه در قرآن يا حديث ديگرى آمده و منسوخ به عكس آن، يعنى حديثى است كه حكمى را دربردارد كه توسط حديث ناسخ برداشته شده است<ref>همان، ص 102</ref>نويسنده در اينجا به مثالى اشاره مىكند كه مورد مناقشه است: وى چنين مىنويسد كه حديث نبوى «أفطر الحاجم و المحجوم» به حديث «احتجم رسولالله(ص) و هو صائمٌ» نسخ شده است! [[مسعودی، عبدالهادی|عبدالهادى مسعودى]] در كتاب روش فهم حديث اين مطلب را مستدل مورد بحث قرار داده و چنين نتيجه گرفته است: «به روشنى ديده مىشود كه سبب شكستن روزه دروغ بستن بر پيامبر خدا بوده است كه خود از مفطرات مستقل و قطعى روزه است. از اينرو سخن پيامبر(ص) ناظر به همان دو تن بوده است نه ساير حجامتگران»<ref>مسعودى، عبدالهادى، ص133- 135</ref> | ||
3. نويسنده درباره آنچه مورد نياز محدث است، چنين نوشته است: محدث در اين علم، به فقه، اصول، عقايد و علوم عربى و اسماء رجال و معرفت اسانيد و تاريخ احتياج دارد، بهعلاوه بايد با اهل حديث معاشرت و مباحثه داشته و نيكو فكر كند و ذهن خود را متوجه علم مزبور نمايد و بر حديث مداومت كند<ref>متن كتاب، ص170</ref> | 3. نويسنده درباره آنچه مورد نياز محدث است، چنين نوشته است: محدث در اين علم، به فقه، اصول، عقايد و علوم عربى و اسماء رجال و معرفت اسانيد و تاريخ احتياج دارد، بهعلاوه بايد با اهل حديث معاشرت و مباحثه داشته و نيكو فكر كند و ذهن خود را متوجه علم مزبور نمايد و بر حديث مداومت كند<ref>متن كتاب، ص170</ref> |
ویرایش