۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ':م' به ': م') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
#مترجم در مقدمهاش كه آن را در تهران، فروردينماه 1371 نوشته، بر اين نكته تأكيد كرده است كه: «... نمىدانم چه شد كه من (با وجود دارا بودن كارهاى نسبتا فراوانى از اين دست و با سابقهاى متجاوز از سى سال)، ترجمه رساله جامع و جالب «وجيزة حول أسرار الحج»، اثر انديشمند عالىمقام، عالم جامع معاصر، حضرت آيتالله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] را براى خود از مقوله همان «فرصتها» و «نفحات» پنداشته و با وجود «كمى فرصت»، گرفتارىهاى گونهگون آن را بهسرعت و بدون چون و چرا پذيرفته و اين «فرصت مغتنم» و غير منتظره را، مغتنم شمرده و با استمداد از الطاف و عنايات بىكران الهى و با الهام از ارواح طيبه اولياء الله، توانستم در كمترين ازمنه امكان چونان يك «نفحه الهى» متعرض آن گردم؛ آنطوركه آغاز و انجام آن بيش از دو ماه به طول نينجاميد... | #مترجم در مقدمهاش كه آن را در تهران، فروردينماه 1371 نوشته، بر اين نكته تأكيد كرده است كه: «... نمىدانم چه شد كه من (با وجود دارا بودن كارهاى نسبتا فراوانى از اين دست و با سابقهاى متجاوز از سى سال)، ترجمه رساله جامع و جالب «وجيزة حول أسرار الحج»، اثر انديشمند عالىمقام، عالم جامع معاصر، حضرت آيتالله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] را براى خود از مقوله همان «فرصتها» و «نفحات» پنداشته و با وجود «كمى فرصت»، گرفتارىهاى گونهگون آن را بهسرعت و بدون چون و چرا پذيرفته و اين «فرصت مغتنم» و غير منتظره را، مغتنم شمرده و با استمداد از الطاف و عنايات بىكران الهى و با الهام از ارواح طيبه اولياء الله، توانستم در كمترين ازمنه امكان چونان يك «نفحه الهى» متعرض آن گردم؛ آنطوركه آغاز و انجام آن بيش از دو ماه به طول نينجاميد... | ||
#:متن اين كتاب، به زبان عربى تحت عنوان «وجيزة حول أسرار الحج» در مقدمه جلد دوم كتاب سه جلدى «كتاب الحج» تقريرات آيتالله [[محقق داماد، محمد|حاج سيد محمد محقق]] داماد به قلم حضرت آيتالله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]]، در سالهاى اول دهه 60، چاپ و منتشر شده است و من با بهرهورى از عبارت پايانى مؤلف عالىقدر: «... و لكنه جرعة من ماء زمزم الذي كان رسولالله(ص) يستهديه...»، آن را «جرعهاى از بىكران زمزم» - پژوهشى پيرامون اسرار حج - نام نهادم...»<ref>مقدمه كتاب، ص11-14</ref> | #: متن اين كتاب، به زبان عربى تحت عنوان «وجيزة حول أسرار الحج» در مقدمه جلد دوم كتاب سه جلدى «كتاب الحج» تقريرات آيتالله [[محقق داماد، محمد|حاج سيد محمد محقق]] داماد به قلم حضرت آيتالله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]]، در سالهاى اول دهه 60، چاپ و منتشر شده است و من با بهرهورى از عبارت پايانى مؤلف عالىقدر: «... و لكنه جرعة من ماء زمزم الذي كان رسولالله(ص) يستهديه...»، آن را «جرعهاى از بىكران زمزم» - پژوهشى پيرامون اسرار حج - نام نهادم...»<ref>مقدمه كتاب، ص11-14</ref> | ||
#كعبه پاك است و جز پاكان بر آن دست نمىسايند. خداوند به ابراهيم(ع) و فرزندش اسماعيل(ع) فرمود كه خانه كعبه را از پليدى و آلودگى پالوده سازند و از شرك و زشتى پاك كنند. خداوند تعالى در اينباره فرمايد: ''' «وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطّائِفِينَ وَ اَلْعاكِفِينَ وَ اَلرُّكَّعِ اَلسُّجُودِ» '''<ref>بقره: 125</ref>با وجود اين طهارت، هيچ مجالى براى پليدى و آلودگى شرك و مشرك و زشتى و لوث بت و بتپرست باقى نمىماند؛ چون عابد و معبود هر دو در دوزخند كه: اين تطهير، پيمانى الهى است كه به ظالم نمىرسد؛ چنانكه ظالم هم بدان نايل نمىشود، بلكه اين خليل و ذبيح و كليم و مسيح و حبيب و ساير پيامبران و رسولان - عليهم أفضل صلوات المصلين - هستند كه بدين پيمان نايل مىآيند...<ref>متن كتاب، ص50-52</ref> | #كعبه پاك است و جز پاكان بر آن دست نمىسايند. خداوند به ابراهيم(ع) و فرزندش اسماعيل(ع) فرمود كه خانه كعبه را از پليدى و آلودگى پالوده سازند و از شرك و زشتى پاك كنند. خداوند تعالى در اينباره فرمايد: ''' «وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطّائِفِينَ وَ اَلْعاكِفِينَ وَ اَلرُّكَّعِ اَلسُّجُودِ» '''<ref>بقره: 125</ref>با وجود اين طهارت، هيچ مجالى براى پليدى و آلودگى شرك و مشرك و زشتى و لوث بت و بتپرست باقى نمىماند؛ چون عابد و معبود هر دو در دوزخند كه: اين تطهير، پيمانى الهى است كه به ظالم نمىرسد؛ چنانكه ظالم هم بدان نايل نمىشود، بلكه اين خليل و ذبيح و كليم و مسيح و حبيب و ساير پيامبران و رسولان - عليهم أفضل صلوات المصلين - هستند كه بدين پيمان نايل مىآيند...<ref>متن كتاب، ص50-52</ref> | ||
#حيات كعبه، حيات دين است و با حيات دين مردم زندهاند و با خراب شدن و انهدام و ترك كعبه، دين مىميرد و با مرگ دين، مردم نيز خواهند مرد. مبناى همه اين سخنان، گفتار خداوند تعالى است كه فرمود: ''' «جَعَلَ اَللّهُ اَلْكَعْبَةَ اَلْبَيْتَ اَلْحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ» '''<ref>مائده: 97</ref>اين آيه حاكى از آن است كه رونق و عمران كعبه با طواف به گرد آن و خواندن نماز به سمت آن و گزاردن حج با مناسك آن و قبله قرار دادن آن در امور عبادى و همانند آنها، عاملى مهم براى قيام مردم است و از طرفى بر اين نكته نيز دلالت دارد كه ويرانى و مهجور نهادن كعبه با ترك طواف به گرد آن و خواندن نماز به سمت آن و ديگر امورى كه رو به قبله بايد انجام پذيرد، موجب قعود مردم و ناتوانى آنها در دفع هواها و دشمنان است...<ref>ر.ك: همان، ص66</ref> | #حيات كعبه، حيات دين است و با حيات دين مردم زندهاند و با خراب شدن و انهدام و ترك كعبه، دين مىميرد و با مرگ دين، مردم نيز خواهند مرد. مبناى همه اين سخنان، گفتار خداوند تعالى است كه فرمود: ''' «جَعَلَ اَللّهُ اَلْكَعْبَةَ اَلْبَيْتَ اَلْحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ» '''<ref>مائده: 97</ref>اين آيه حاكى از آن است كه رونق و عمران كعبه با طواف به گرد آن و خواندن نماز به سمت آن و گزاردن حج با مناسك آن و قبله قرار دادن آن در امور عبادى و همانند آنها، عاملى مهم براى قيام مردم است و از طرفى بر اين نكته نيز دلالت دارد كه ويرانى و مهجور نهادن كعبه با ترك طواف به گرد آن و خواندن نماز به سمت آن و ديگر امورى كه رو به قبله بايد انجام پذيرد، موجب قعود مردم و ناتوانى آنها در دفع هواها و دشمنان است...<ref>ر.ك: همان، ص66</ref> | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده: فقه و اصول]] | [[رده: فقه و اصول]] | ||
[[رده:مباحث خاص فقه]] | [[رده: مباحث خاص فقه]] | ||
[[رده:عبادات]] | [[رده:عبادات]] |
ویرایش