پرش به محتوا

تفسير ابن عربي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص'
جز (جایگزینی متن - 'رحمه الله' به 'رحمه‌الله')
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
خط ۹۷: خط ۹۷:
مؤلف، ضمن ذكر سابقه انس خود با قرآن، با ذكر اين سخن پيامبر اكرم كه قرآن ظهر و بطن دارد، منظور از ظهر را تفسير و منظور از بطن را تأويل دانسته و با بيان رأى خود درباره تأويل، فهم خويش را از آيات بيان كرده و البته يادآور شده كه متعرض آياتى كه تأويلى براى آنها نداشته يا نيازى به تأويل نداشته‌اند، نگرديده است.
مؤلف، ضمن ذكر سابقه انس خود با قرآن، با ذكر اين سخن پيامبر اكرم كه قرآن ظهر و بطن دارد، منظور از ظهر را تفسير و منظور از بطن را تأويل دانسته و با بيان رأى خود درباره تأويل، فهم خويش را از آيات بيان كرده و البته يادآور شده كه متعرض آياتى كه تأويلى براى آنها نداشته يا نيازى به تأويل نداشته‌اند، نگرديده است.


وى، به معناى ظاهرى آيات توجه داشته و گاه، به آنها تصريح كرده (براى نمونه: ج 1، ص 444)، ولى گاه، برخلاف انتظار خواننده، وجهى از معنا را برگزيده است كه موجه نيست (براى نمونه: ج 2، ص 353).
وى، به معناى ظاهرى آيات توجه داشته و گاه، به آنها تصريح كرده (براى نمونه: ج 1، ص444)، ولى گاه، برخلاف انتظار خواننده، وجهى از معنا را برگزيده است كه موجه نيست (براى نمونه: ج 2، ص353).


او كوشيده است كه اصطلاحات قرآن و سنت را با اصطلاحات فلسفى و عرفانى تطبيق دهد؛ براى نمونه، جبرائيل را عقل فعال و ميكائيل را روح فلك ششم و اسرافيل را روح فلك چهارم و عزرائيل را روح فلك هفتم دانسته است...<ref>ج 1، ص 72 - 73</ref>هم‌چنين در جاى جاى تفسير خود، از احاديث و روايات بهره برده است.
او كوشيده است كه اصطلاحات قرآن و سنت را با اصطلاحات فلسفى و عرفانى تطبيق دهد؛ براى نمونه، جبرائيل را عقل فعال و ميكائيل را روح فلك ششم و اسرافيل را روح فلك چهارم و عزرائيل را روح فلك هفتم دانسته است...<ref>ج 1، ص72 - 73</ref>هم‌چنين در جاى جاى تفسير خود، از احاديث و روايات بهره برده است.


هرچند، روش اصلى اين تفسير، توجه به معانى باطنى آيات با عنايت به اصول عرفان نظرى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است و از اين جهت آن را از جمله تفاسير باطنى و جداى از تفسير صوفيه دانسته‌اند...<ref>رشيد رضا، ج 1، مقدمه، ص 18</ref>، ولى نمونه‌هايى از تفسير اشارى نيز در آن ديده مى‌شود (براى نمونه: ذيل آيه 26 سوره بقره و آيه 95 سوره انعام؛ ذهبى، ج 2، ص 441 - 442).
هرچند، روش اصلى اين تفسير، توجه به معانى باطنى آيات با عنايت به اصول عرفان نظرى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است و از اين جهت آن را از جمله تفاسير باطنى و جداى از تفسير صوفيه دانسته‌اند...<ref>رشيد رضا، ج 1، مقدمه، ص18</ref>، ولى نمونه‌هايى از تفسير اشارى نيز در آن ديده مى‌شود (براى نمونه: ذيل آيه 26 سوره بقره و آيه 95 سوره انعام؛ ذهبى، ج 2، ص441 - 442).


در اين اثر، مكررا مصطلحات عرفان نظرى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] به كار رفته و تفسير بر مبناى آن مصطلحات و مفاهيم قرار داده شده است؛ از جمله اصطلاح «وحدت وجود و موجود».
در اين اثر، مكررا مصطلحات عرفان نظرى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] به كار رفته و تفسير بر مبناى آن مصطلحات و مفاهيم قرار داده شده است؛ از جمله اصطلاح «وحدت وجود و موجود».


مؤلف، از مراتب سه‌گانه توحيد (توحيد افعال و توحيد صفات و توحيد ذات)، سخن به ميان آورده (براى نمونه: ج 1، ص 9) و متناظر با اين مراتب، از جنات ثلاث ياد كرده است؛ يعنى از جنت افعال و جنت صفات و جنت ذات و گاه با تعابير ديگرى نظير جنات النفس و جنات القلب و جنات الروح، سخن گفته است...<ref>ج 2، ص 21 و 656</ref>
مؤلف، از مراتب سه‌گانه توحيد (توحيد افعال و توحيد صفات و توحيد ذات)، سخن به ميان آورده (براى نمونه: ج 1، ص9) و متناظر با اين مراتب، از جنات ثلاث ياد كرده است؛ يعنى از جنت افعال و جنت صفات و جنت ذات و گاه با تعابير ديگرى نظير جنات النفس و جنات القلب و جنات الروح، سخن گفته است...<ref>ج 2، ص21 و 656</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
با دلايل متعدد مى‌توان نشان داد كه اين تفسير اثر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] نيست و نوشته عبدالرزاق كاشانى است و همان است كه با عنوان «تأويلات» در زمره آثار او ذكر شده است؛ از جمله اين دلايل است:
با دلايل متعدد مى‌توان نشان داد كه اين تفسير اثر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] نيست و نوشته عبدالرزاق كاشانى است و همان است كه با عنوان «تأويلات» در زمره آثار او ذكر شده است؛ از جمله اين دلايل است:


#در كليه نسخه‌هاى خطى اين تفسير، آن را از عبدالرزاق كاشانى دانسته‌اند...<ref>ذهبى، ج 2، ص 437</ref>؛
#در كليه نسخه‌هاى خطى اين تفسير، آن را از عبدالرزاق كاشانى دانسته‌اند...<ref>ذهبى، ج 2، ص437</ref>؛
#نويسنده اين تفسير، يكى از مشايخ خود را نور‌الدين عبدالصمد معرفى كرده...<ref>عبدالرزاق كاشى، ج 2، ص 228</ref>، در صورتى كه نام مشايخ [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] به‌دقت احصا گرديده و در ميان آنها نامى از چنين شخصى نيامده است...<ref>جهان‌گيرى، ص 98 - 106</ref>، ولى در شرح حال [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|كمال‌الدين عبدالرزاق كاشانى]] آمده كه وى مريد شيخ نور‌الدين عبدالصمد نطنزى بوده است...<ref>جامى، ص 480 - 482</ref>؛
#نويسنده اين تفسير، يكى از مشايخ خود را نور‌الدين عبدالصمد معرفى كرده...<ref>عبدالرزاق كاشى، ج 2، ص228</ref>، در صورتى كه نام مشايخ [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] به‌دقت احصا گرديده و در ميان آنها نامى از چنين شخصى نيامده است...<ref>جهان‌گيرى، ص98 - 106</ref>، ولى در شرح حال [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|كمال‌الدين عبدالرزاق كاشانى]] آمده كه وى مريد شيخ نور‌الدين عبدالصمد نطنزى بوده است...<ref>جامى، ص480 - 482</ref>؛
#در اين تفسير، ذيل آيه 40 سوره نمل...<ref>عبدالرزاق كاشى، ج 2، ص 206</ref>، جمله‌اى از «ابن اعرابى رحمه‌الله» نقل شده كه براى مشخص شدن اينكه اين ابن اعرابى، همان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است يا خير، مقايسه آن جمله با عبارتى از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در فصوص، روشن‌گر است...<ref>قيصرى، ج 2، ص 227 - 229</ref>؛
#در اين تفسير، ذيل آيه 40 سوره نمل...<ref>عبدالرزاق كاشى، ج 2، ص206</ref>، جمله‌اى از «ابن اعرابى رحمه‌الله» نقل شده كه براى مشخص شدن اينكه اين ابن اعرابى، همان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است يا خير، مقايسه آن جمله با عبارتى از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در فصوص، روشن‌گر است...<ref>قيصرى، ج 2، ص227 - 229</ref>؛
#مقايسه تطبيقى اين اثر با آراى تفسيرى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در آثارش، از جمله فصوص، مى‌تواند مؤيد اين باشد كه نويسنده اين كتاب، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] نيست؛ در فصوص، به 237 آيه استناد شده كه مى‌توان آنها را در تفسير منسوب به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] بازجست و آنها را با يك‌ديگر مقايسه كرد؛ در 103 مورد، آنچه در فصوص آمده با آنچه در تفسير آمده كاملا متفاوت است، از جمله [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، درباره فرعون و توبه او نظر منحصربه‌فردى داشته...<ref>قيصرى، ج 2، ص 415 - 416 و 439 - 440</ref>كه در اين تفسير نيامده و به جاى آن، تفسير متداول آيه ذكر شده است...<ref>عبدالرزاق كاشى، ج 2، ص 764</ref>هم‌چنين [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در تفسير آيه 32 سوره فاطر، نظر خاصى داشته...<ref>قيصرى، ج 1، ص 307 - 308</ref>كه در اين تفسير نيامده است...<ref>عبدالرزاق كاشى، ج 2، ص 319</ref>[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، در فصوص، اسحاق را فرزندى دانسته كه حضرت ابراهيم براى قربانى برد...<ref>قيصرى، ج 1، ص 318</ref>، اما در اين تفسير، مطابق نظر مشهور، اسماعيل آمده است...<ref>ج 2، ص 345</ref>؛
#مقايسه تطبيقى اين اثر با آراى تفسيرى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در آثارش، از جمله فصوص، مى‌تواند مؤيد اين باشد كه نويسنده اين كتاب، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] نيست؛ در فصوص، به 237 آيه استناد شده كه مى‌توان آنها را در تفسير منسوب به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] بازجست و آنها را با يك‌ديگر مقايسه كرد؛ در 103 مورد، آنچه در فصوص آمده با آنچه در تفسير آمده كاملا متفاوت است، از جمله [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، درباره فرعون و توبه او نظر منحصربه‌فردى داشته...<ref>قيصرى، ج 2، ص415 - 416 و 439 - 440</ref>كه در اين تفسير نيامده و به جاى آن، تفسير متداول آيه ذكر شده است...<ref>عبدالرزاق كاشى، ج 2، ص764</ref>هم‌چنين [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در تفسير آيه 32 سوره فاطر، نظر خاصى داشته...<ref>قيصرى، ج 1، ص307 - 308</ref>كه در اين تفسير نيامده است...<ref>عبدالرزاق كاشى، ج 2، ص319</ref>[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، در فصوص، اسحاق را فرزندى دانسته كه حضرت ابراهيم براى قربانى برد...<ref>قيصرى، ج 1، ص318</ref>، اما در اين تفسير، مطابق نظر مشهور، اسماعيل آمده است...<ref>ج 2، ص345</ref>؛
#مؤلف، در جاى جاى تفسيرش به احاديثى از ائمه استناد كرده است (بيش از 35 بار از على(ع)؛ براى نمونه: ج 1، ص 17، 53، 97، 153، 334، 436، 696 و ج 2، ص 26، 171، 527، 545، 612، 755. براى احاديث منقول از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]: ج 1، ص 4، 450، 462 و ج 2، ص 491، 758. علاوه بر اينها مؤلف، در نه موضع، رواياتى را از ديگر معصومان بدون ذكر نام آورده است).
#مؤلف، در جاى جاى تفسيرش به احاديثى از ائمه استناد كرده است (بيش از 35 بار از على(ع)؛ براى نمونه: ج 1، ص17، 53، 97، 153، 334، 436، 696 و ج 2، ص26، 171، 527، 545، 612، 755. براى احاديث منقول از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]: ج 1، ص4، 450، 462 و ج 2، ص491، 758. علاوه بر اينها مؤلف، در نه موضع، رواياتى را از ديگر معصومان بدون ذكر نام آورده است).


وى در مواضع متعدد، به تكريم على(ع) پرداخته...<ref>ج 1، ص 575، 754 و ج 2، ص 328، 545، 755</ref>و نزول آيات «ولايت»...<ref>مائده: 55</ref>، '''«اذن واعية»'''...<ref>حاقه: 12</ref>، '''«النبأ العظيم»'''...<ref>نبأ: 2</ref>و '''«نجوى»'''...<ref>مجادله: 12</ref>را در شأن آن حضرت و نزول سوره دهر و آيه «مودت» را در شأن اهل بيت دانسته...<ref>عبدالرزاق كاشى، ج 2، ص 432 - 433</ref>و به ظهور حضرت مهدى(عج) نيز اشاره نموده است (براى نمونه: ج 1، ص 14، 79، 460، 653، 748 و ج 2، ص 450، 560، 642 - 663).
وى در مواضع متعدد، به تكريم على(ع) پرداخته...<ref>ج 1، ص575، 754 و ج 2، ص328، 545، 755</ref>و نزول آيات «ولايت»...<ref>مائده: 55</ref>، '''«اذن واعية»'''...<ref>حاقه: 12</ref>، '''«النبأ العظيم»'''...<ref>نبأ: 2</ref>و '''«نجوى»'''...<ref>مجادله: 12</ref>را در شأن آن حضرت و نزول سوره دهر و آيه «مودت» را در شأن اهل بيت دانسته...<ref>عبدالرزاق كاشى، ج 2، ص432 - 433</ref>و به ظهور حضرت مهدى(عج) نيز اشاره نموده است (براى نمونه: ج 1، ص14، 79، 460، 653، 748 و ج 2، ص450، 560، 642 - 663).


با توجه به اين مطالب، مؤلف برخلاف [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، اعتقادات شيعى داشته است؛ بنابراين، جاى ترديد نيست كه اين اثر، نه از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، بلكه از شاگرد مكتب او، عبدالرزاق كاشانى است.
با توجه به اين مطالب، مؤلف برخلاف [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، اعتقادات شيعى داشته است؛ بنابراين، جاى ترديد نيست كه اين اثر، نه از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، بلكه از شاگرد مكتب او، عبدالرزاق كاشانى است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش