۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سرگذشت نامه' به 'سرگذشتنامه') |
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در قسمت اول، مطالبى پيرامون زمان و نحوه تولد، دوران كودكى، خصائص، اوصاف، اخلاقيات و ويژگىهاى ظاهرى صلاحالدين بيان شده است. وى در سال 532ق، در قلعه تكريت (شهرى بين موصل و بغداد) به دنيا آمد. پدرش، ايوب بن شاذى كه فردى كريم، حليم و داراى حسن خلق معرفى شده، والى همان شهر بود كه چندى پس از تولد صلاحالدين، به شام رفته و مدتى در بعلبك اقامت داشت..<ref>متن كتاب، | در قسمت اول، مطالبى پيرامون زمان و نحوه تولد، دوران كودكى، خصائص، اوصاف، اخلاقيات و ويژگىهاى ظاهرى صلاحالدين بيان شده است. وى در سال 532ق، در قلعه تكريت (شهرى بين موصل و بغداد) به دنيا آمد. پدرش، ايوب بن شاذى كه فردى كريم، حليم و داراى حسن خلق معرفى شده، والى همان شهر بود كه چندى پس از تولد صلاحالدين، به شام رفته و مدتى در بعلبك اقامت داشت..<ref>متن كتاب، ص6</ref> | ||
در اين قسمت از كتاب، در هفت بخش زير، در ابتدا آيه و يا روايتى در تمجيد محسنات اخلاقى ذكر شده و سپس، شواهدى از مواظبت صلاحالدين بر قواعد دينى، امور شرعى و اخلاقيات و صفات پسنديده، ارائه شده است: | در اين قسمت از كتاب، در هفت بخش زير، در ابتدا آيه و يا روايتى در تمجيد محسنات اخلاقى ذكر شده و سپس، شواهدى از مواظبت صلاحالدين بر قواعد دينى، امور شرعى و اخلاقيات و صفات پسنديده، ارائه شده است: | ||
#عدالت: نويسنده در اين باره، به اين نكته اشاره كرده كه صلاحالدين، روزهاى دوشنبه و پنجشنبه، براى شنيدن دعاوى مردم، مجلس عام داشته و علما، فقها، قضات و علما در مجالس وى حضور داشتند و اين رويه را در تمام حالات، حتى در سفر، مراعات مىنمود..<ref>همان، | #عدالت: نويسنده در اين باره، به اين نكته اشاره كرده كه صلاحالدين، روزهاى دوشنبه و پنجشنبه، براى شنيدن دعاوى مردم، مجلس عام داشته و علما، فقها، قضات و علما در مجالس وى حضور داشتند و اين رويه را در تمام حالات، حتى در سفر، مراعات مىنمود..<ref>همان، ص13</ref> | ||
#كرم و بخشش: آنچنانكه نويسنده اشاره نموده، صلاحالدين، در زمان وجود مشكلات مالى، همانند روزگار وسعت، انفاق مىنمود. وى مىنويسد بارها از صلاحالدين شنيدم كه مىگفت: «در ميان مردمان، هستند كسانى كه آنچنانكه به خاك نگاه مىكنند، همانگونه نيز به مال مىنگرند» و مراد وى، خود او بوده است..<ref>همان، | #كرم و بخشش: آنچنانكه نويسنده اشاره نموده، صلاحالدين، در زمان وجود مشكلات مالى، همانند روزگار وسعت، انفاق مىنمود. وى مىنويسد بارها از صلاحالدين شنيدم كه مىگفت: «در ميان مردمان، هستند كسانى كه آنچنانكه به خاك نگاه مىكنند، همانگونه نيز به مال مىنگرند» و مراد وى، خود او بوده است..<ref>همان، ص18</ref>همچنين به اين مطلب اشاره شده كه وى بارها، بيش از آنچه كه از او طلب مىشد، عطا مىنمود..<ref>همان، ص18</ref> | ||
#شجاعت و بىباكى: به نظر نويسنده، وى شجاعترين و قوىالنفسترين فرد زمان خود بوده است..<ref>همان، | #شجاعت و بىباكى: به نظر نويسنده، وى شجاعترين و قوىالنفسترين فرد زمان خود بوده است..<ref>همان، ص19</ref> | ||
#اهتمام به امر جهاد: به گفته نويسنده، جهاد في سبيل الله، اهميت ويژهاى نزد او داشت. وى به مطالعه كتبى كه در آنها، آيات و روايات مربوط به فضيلت جهاد آمده و در مورد جهاد و آداب آن توضيحاتى داده بود، علاقه زيادى داشت..<ref>همان، | #اهتمام به امر جهاد: به گفته نويسنده، جهاد في سبيل الله، اهميت ويژهاى نزد او داشت. وى به مطالعه كتبى كه در آنها، آيات و روايات مربوط به فضيلت جهاد آمده و در مورد جهاد و آداب آن توضيحاتى داده بود، علاقه زيادى داشت..<ref>همان، ص21</ref> | ||
#صبر و استقامت: مؤلف براى نشان دادن شدت صبر وى، به اين نكته اشاره مىكند كه خود ديده است وى بهسختى بيمار بوده و از شدت وجود دمل در سراسر بدن، قادر به نشستن نبود و حتى نمىتوانست خود طعام بر دهان بگذارد، ولى با اين حال، از انجام امورى كه به عهده داشت، كوتاهى نمىورزيد..<ref>همان، | #صبر و استقامت: مؤلف براى نشان دادن شدت صبر وى، به اين نكته اشاره مىكند كه خود ديده است وى بهسختى بيمار بوده و از شدت وجود دمل در سراسر بدن، قادر به نشستن نبود و حتى نمىتوانست خود طعام بر دهان بگذارد، ولى با اين حال، از انجام امورى كه به عهده داشت، كوتاهى نمىورزيد..<ref>همان، ص24</ref> | ||
#عفو و گذشت: صلاحالدين، عادت داشته كه در هنگام ظهر، با مردم غذا خورده و سپس براى خوابيدن، به خيمه خود رفته و پس از استراحت و خواندن نماز، به روايت و يا مسائل فقهى كه نويسنده براى وى مىخوانده، گوش فرادهد. نويسنده براى نشان دادن شدت عفو و گذشت وى، در اين قسمت به اين نكته اشاره دارد كه بارها ديده است اين برنامه، چندين بار توسط برخى نقض شده و وى علىرغم ناراحتى زياد، از آنان درگذشته است..<ref>همان، | #عفو و گذشت: صلاحالدين، عادت داشته كه در هنگام ظهر، با مردم غذا خورده و سپس براى خوابيدن، به خيمه خود رفته و پس از استراحت و خواندن نماز، به روايت و يا مسائل فقهى كه نويسنده براى وى مىخوانده، گوش فرادهد. نويسنده براى نشان دادن شدت عفو و گذشت وى، در اين قسمت به اين نكته اشاره دارد كه بارها ديده است اين برنامه، چندين بار توسط برخى نقض شده و وى علىرغم ناراحتى زياد، از آنان درگذشته است..<ref>همان، ص28</ref> | ||
#مواظبت بر مروت و جوانمردى: وى اهتمام زيادى به آداب معاشرت داشته و مثلا زمانى كه كسى با او مصافحه مىنمود، تا دستش را نمىكشيد، همچنان دستان او را با محبت مىفشرد. از جمله صفاتى كه نويسنده براى او برشمرده، عبارتند از: رعايت مروت، محفوف به حياء بودن، بشاش و خندهرو بودن، مهماننوازى بهگونهاى كه اگر كسى مهمان او مىشد، امكان نداشت طعام نخورده او را ترك كند و.<ref>همان، | #مواظبت بر مروت و جوانمردى: وى اهتمام زيادى به آداب معاشرت داشته و مثلا زمانى كه كسى با او مصافحه مىنمود، تا دستش را نمىكشيد، همچنان دستان او را با محبت مىفشرد. از جمله صفاتى كه نويسنده براى او برشمرده، عبارتند از: رعايت مروت، محفوف به حياء بودن، بشاش و خندهرو بودن، مهماننوازى بهگونهاى كه اگر كسى مهمان او مىشد، امكان نداشت طعام نخورده او را ترك كند و.<ref>همان، ص31</ref> | ||
قسمت دوم، در مورد احوال، وقايع، فتوحات و تاريخ صلاحالدين تا پايان عمر او مىباشد. از جمله وقايعى كه در اين قسمت، مطالبى پيرامون آنها بيان شده، عبارتند از: حركت صلاحالدين براى بار اول به سمت مصر همراه با عموى خود اسدالدين؛ مراجعت مجدد به مصر به واسطه واقعه «البابين»؛ مراجعت مجدد به مصر در سال 564؛ وفات اسدالدين عموى سلطان صلاحالدين؛ اولين جنگ صلاحالدين در مصر؛ وفات نجمالدين، پدر سلطان صلاحالدين؛ فتح يمن؛ وفات نورالدين محمود بن زنكى؛ خروج سلطان صلاحالدين به سمت شام و تصرف دمشق؛ وفات ملك الصالح؛ رفتن صلاحالدين به موصل؛ واقعه شاه ارمن؛ رفتن صلاحالدين به شام و تصرف حلب؛ مرگ شاه ارمن؛ بازگشت ملك الظاهر به حلب و... | قسمت دوم، در مورد احوال، وقايع، فتوحات و تاريخ صلاحالدين تا پايان عمر او مىباشد. از جمله وقايعى كه در اين قسمت، مطالبى پيرامون آنها بيان شده، عبارتند از: حركت صلاحالدين براى بار اول به سمت مصر همراه با عموى خود اسدالدين؛ مراجعت مجدد به مصر به واسطه واقعه «البابين»؛ مراجعت مجدد به مصر در سال 564؛ وفات اسدالدين عموى سلطان صلاحالدين؛ اولين جنگ صلاحالدين در مصر؛ وفات نجمالدين، پدر سلطان صلاحالدين؛ فتح يمن؛ وفات نورالدين محمود بن زنكى؛ خروج سلطان صلاحالدين به سمت شام و تصرف دمشق؛ وفات ملك الصالح؛ رفتن صلاحالدين به موصل؛ واقعه شاه ارمن؛ رفتن صلاحالدين به شام و تصرف حلب؛ مرگ شاه ارمن؛ بازگشت ملك الظاهر به حلب و... |
ویرایش