۶۱٬۱۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
كتاب در دو جلد تدوين شده است كه در جلد اول از سوره حمد تا سوره انبياء و در جلد دوم باقى سورهها تفسير شده است. در جلد اول، مقدمه ارزشمندى به قلم محقق كتاب ديده مىشود كه در آن توضيحات مبسوط و عالمانهاى درباره كتاب و نيز شرح حال مؤلف و آثار او نوشته شده كه خواننده لازم است پيش از ورود به تفسير، آن را مطالعه نمايد. | كتاب در دو جلد تدوين شده است كه در جلد اول از سوره حمد تا سوره انبياء و در جلد دوم باقى سورهها تفسير شده است. در جلد اول، مقدمه ارزشمندى به قلم محقق كتاب ديده مىشود كه در آن توضيحات مبسوط و عالمانهاى درباره كتاب و نيز شرح حال مؤلف و آثار او نوشته شده كه خواننده لازم است پيش از ورود به تفسير، آن را مطالعه نمايد. | ||
سبك و شيوه نگارش آن از تمام هنرنمائىهاى گويندگى و سخنسرائى و از همه محسّنات فصاحت و بلاغت برخوردار است. عباراتش موزون و آهنگين و داراى سجعهاى گوناگون و آرايشهاى لفظى و معنوى است. بهتر است كه نام اينگونه سخن را در سبكشناسى به نام نثر قرآنى نامگذارى كنيم، نه نثر صوفيانه. البته اين نامگذارى مانع از آن نيست كه بگوئيم بعداً در مكتب عرفان - كه گرايشى به سادگى كلام و وزن و موسيقى و سماع بوده - از اين شيوه براى فكر و انديشه صوفيان و هم از جهت تشحيذ ذوق آنان مدد گرفته و آن را در تعليم و تربيت سالكان به كار بردهاند<ref>پيشگفتار، | سبك و شيوه نگارش آن از تمام هنرنمائىهاى گويندگى و سخنسرائى و از همه محسّنات فصاحت و بلاغت برخوردار است. عباراتش موزون و آهنگين و داراى سجعهاى گوناگون و آرايشهاى لفظى و معنوى است. بهتر است كه نام اينگونه سخن را در سبكشناسى به نام نثر قرآنى نامگذارى كنيم، نه نثر صوفيانه. البته اين نامگذارى مانع از آن نيست كه بگوئيم بعداً در مكتب عرفان - كه گرايشى به سادگى كلام و وزن و موسيقى و سماع بوده - از اين شيوه براى فكر و انديشه صوفيان و هم از جهت تشحيذ ذوق آنان مدد گرفته و آن را در تعليم و تربيت سالكان به كار بردهاند<ref>پيشگفتار، ص14 و 15</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
محقق كتاب برخى فوايد اين تفسير را اينگونه بيان كرده است: | محقق كتاب برخى فوايد اين تفسير را اينگونه بيان كرده است: | ||
#بههيچوجه مزاحمت و برخورد ميان سنّى و شيعه در سرتاسر اين كتاب ديده نمىشود و بالعكس هر كس ترجمه سوره «و الفجر» را بخواند گمان مىكند كه امام نسفى شيعه بوده است؛ زيرا مىگويد: «سوگند به سپيدهدم روز اوّل محرّم و سوگند به دهه عاشوراى محترم و سوگند به سپيدهدم روز اوّل ماه رمضان و سوگند به دهه آخرين ماه رمضان...»<ref>ج 2، | #بههيچوجه مزاحمت و برخورد ميان سنّى و شيعه در سرتاسر اين كتاب ديده نمىشود و بالعكس هر كس ترجمه سوره «و الفجر» را بخواند گمان مىكند كه امام نسفى شيعه بوده است؛ زيرا مىگويد: «سوگند به سپيدهدم روز اوّل محرّم و سوگند به دهه عاشوراى محترم و سوگند به سپيدهدم روز اوّل ماه رمضان و سوگند به دهه آخرين ماه رمضان...»<ref>ج 2، ص1159</ref> | ||
#موزون بودن عبارات و صنايع بديعى و عروضى آن، نشان مىدهد كه مردم ما شيفته جاذبههاى شعرى بوده و جامعه ايرانى همواره از شعر و موسيقى در هر مرحلهاى كه بوده استقبال كردهاند. | #موزون بودن عبارات و صنايع بديعى و عروضى آن، نشان مىدهد كه مردم ما شيفته جاذبههاى شعرى بوده و جامعه ايرانى همواره از شعر و موسيقى در هر مرحلهاى كه بوده استقبال كردهاند. | ||
#از نظر واژگان و تعبيرات اصيل بهقدرى غنى است كه مىتواند پشتوانه زبان فارسى و دستمايه فرهنگستان زبان و ادب فارسى در ايران گردد، لغاتى همچون: آسغده، آگفت، آماشتن، انفرز، بسوج كردن، چفسيدن، خويدرها و صدها واژه ديگر<ref>مقدمه چاپ سوم، | #از نظر واژگان و تعبيرات اصيل بهقدرى غنى است كه مىتواند پشتوانه زبان فارسى و دستمايه فرهنگستان زبان و ادب فارسى در ايران گردد، لغاتى همچون: آسغده، آگفت، آماشتن، انفرز، بسوج كردن، چفسيدن، خويدرها و صدها واژه ديگر<ref>مقدمه چاپ سوم، ص8</ref> | ||
محقق كتاب معتقد است كه در گذشته مردم چنان پاىبند به اصول عقايد و هم معتقد به حفظ و حراست آثار اسلامى بودند كه هرگونه سهلانگارى و لاقيدى در ترجمه و تفسير قرآن كريم يا در خطّ و تذهيب و ترصيع آن را گناهى بزرگ مىشمردند و خود را مستحقّ خشم و غضب پروردگار؛ به همين جهت است كه در ترجمههاى قرآنى قرنهاى چهارم و پنجم و ششم - اندكى فراتر و فروتر - هرگز خطائى در لفظ و معنى ديده نمىشود يا نكتهاى كه از سستى و بىمايگى آنان حكايت كند به چشم نمىخورد. | محقق كتاب معتقد است كه در گذشته مردم چنان پاىبند به اصول عقايد و هم معتقد به حفظ و حراست آثار اسلامى بودند كه هرگونه سهلانگارى و لاقيدى در ترجمه و تفسير قرآن كريم يا در خطّ و تذهيب و ترصيع آن را گناهى بزرگ مىشمردند و خود را مستحقّ خشم و غضب پروردگار؛ به همين جهت است كه در ترجمههاى قرآنى قرنهاى چهارم و پنجم و ششم - اندكى فراتر و فروتر - هرگز خطائى در لفظ و معنى ديده نمىشود يا نكتهاى كه از سستى و بىمايگى آنان حكايت كند به چشم نمىخورد. | ||
نگارش اين تفسير - كه هم از حروف و كلمات ساده برخوردار است و هم با آرايشهاى لفظى و معنوى همراه - نخستين بار بهمنظور درك مفاهيم و معانى قرآن و هم براى بهتر جلب كردن مسلمانان غير عرب بوده است، نه جز آن<ref>همان، | نگارش اين تفسير - كه هم از حروف و كلمات ساده برخوردار است و هم با آرايشهاى لفظى و معنوى همراه - نخستين بار بهمنظور درك مفاهيم و معانى قرآن و هم براى بهتر جلب كردن مسلمانان غير عرب بوده است، نه جز آن<ref>همان، ص15</ref> | ||
دكتر جوينى در پيشگفتار مفصلش بر كتاب، روش ترجمه و تفسير نسفى را اينگونه بيان كرده است: | دكتر جوينى در پيشگفتار مفصلش بر كتاب، روش ترجمه و تفسير نسفى را اينگونه بيان كرده است: |
ویرایش