۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منابع ==' به '== منابع مقاله ==') |
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
اين اثر سهبار تحرير شده و اتفاقا سهبار هم متن عربى آن طبع و نشر گرديده است. تحرير اولى كتاب اثر قلم انوشروان بن خالد بن محمد كاشانى وزير معروف سلطان محمود و سلطان مسعود سلجوقى و خليفه عباسى المسترشد باللّه، در آغاز قرن 6ق است كه در دستگاه دين و دولت محترم زيسته و به زيروبم كارها آگاهى داشته است. نوشته انوشروان رسالهگونهاى بوده است كه به تعبير هند و شاه نخجوانى، با نام «نفثه المصدور في فتور زمان الصدور و صدور زمان الفتور» به فارسى در شرح احوال وزراى دوره سلجوقى تأليف گرديده كه هم از نظر تاريخى و هم از جهت ادبى مورد اهميت قرار گرفته و در اهميت تاريخى آن همين قدر بس است كه نجمالدين ابوالرجاء قمى بر آن ذيل نوشته است.<ref>همان</ref> | اين اثر سهبار تحرير شده و اتفاقا سهبار هم متن عربى آن طبع و نشر گرديده است. تحرير اولى كتاب اثر قلم انوشروان بن خالد بن محمد كاشانى وزير معروف سلطان محمود و سلطان مسعود سلجوقى و خليفه عباسى المسترشد باللّه، در آغاز قرن 6ق است كه در دستگاه دين و دولت محترم زيسته و به زيروبم كارها آگاهى داشته است. نوشته انوشروان رسالهگونهاى بوده است كه به تعبير هند و شاه نخجوانى، با نام «نفثه المصدور في فتور زمان الصدور و صدور زمان الفتور» به فارسى در شرح احوال وزراى دوره سلجوقى تأليف گرديده كه هم از نظر تاريخى و هم از جهت ادبى مورد اهميت قرار گرفته و در اهميت تاريخى آن همين قدر بس است كه نجمالدين ابوالرجاء قمى بر آن ذيل نوشته است.<ref>همان</ref> | ||
چون اصل «نقثه المصدور» اكنون در دست نيست نمىتوان در ارزش ادبى آن زياد مبالغه كرد. ولى آنچه مسلم است طورى تحرير شده بوده كه كاتبان و مترسلان از آن مايه مىگرفتهاند.<ref>همان، | چون اصل «نقثه المصدور» اكنون در دست نيست نمىتوان در ارزش ادبى آن زياد مبالغه كرد. ولى آنچه مسلم است طورى تحرير شده بوده كه كاتبان و مترسلان از آن مايه مىگرفتهاند.<ref>همان، صدوازده</ref> | ||
عمادالدين معروف به كاتب اصفهانى (برادر زاده انوشروان) نفثه المصدور را به عربى ترجمه كرد و بر آن «نصره الفتره و عصره الفطره» نام گذاشت و حوادث 50 ساله بعد از انوشروان را بدان افزود (اثر حاضر). كتاب عماد تنها ترجمه نيست، بلكه وى مقدمه و تكلمه و اضافاتى بر نفثه المصدور تعليق كرده است و در حقيقت، تاريخى از سلسله سلجوقى با نقل مطالب نفثه المصدور در سال 579، يعنى چهل و هفت سال پس از مرگ انوشروان پرداخته است.<ref>همان</ref> | عمادالدين معروف به كاتب اصفهانى (برادر زاده انوشروان) نفثه المصدور را به عربى ترجمه كرد و بر آن «نصره الفتره و عصره الفطره» نام گذاشت و حوادث 50 ساله بعد از انوشروان را بدان افزود (اثر حاضر). كتاب عماد تنها ترجمه نيست، بلكه وى مقدمه و تكلمه و اضافاتى بر نفثه المصدور تعليق كرده است و در حقيقت، تاريخى از سلسله سلجوقى با نقل مطالب نفثه المصدور در سال 579، يعنى چهل و هفت سال پس از مرگ انوشروان پرداخته است.<ref>همان</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در مقدمه نويسنده، به عنوان و تاريخ نگارش كتاب، اشاره گرديده است.<ref>مقدمه نويسنده، ص183</ref> | در مقدمه نويسنده، به عنوان و تاريخ نگارش كتاب، اشاره گرديده است.<ref>مقدمه نويسنده، ص183</ref> | ||
انوشروان و عماد هر دو ديوانى بودهاند و به قول بيهقى، آنچه نوشتهاند يا از معاينه آنان است و يا از سماع درست از مردى ثقه. بنابرين وقايع و حكايتهايى كه در «زبده النصره» ذكر گرديده، براى دريافت وضع سياسى و اجتماعى دوره سلجوقيان مصدرى بسيار با ارزش است.<ref>بندارى اصفهانى، محمد بن محمد، | انوشروان و عماد هر دو ديوانى بودهاند و به قول بيهقى، آنچه نوشتهاند يا از معاينه آنان است و يا از سماع درست از مردى ثقه. بنابرين وقايع و حكايتهايى كه در «زبده النصره» ذكر گرديده، براى دريافت وضع سياسى و اجتماعى دوره سلجوقيان مصدرى بسيار با ارزش است.<ref>بندارى اصفهانى، محمد بن محمد، صنوزده</ref> | ||
اختلاف ملكشاه و نظام الملك كه حتى «جعفرك» دلقك در حضور شاه اعمال و رفتار خواجه را مسخره مىكرده و فرزند خواجه ابومنصور او را مىكشد و خود نيز بر سر اين جسارت كشته مىشود، از مطالبى است كه درين كتاب ديده مىشود.<ref>همان</ref> | اختلاف ملكشاه و نظام الملك كه حتى «جعفرك» دلقك در حضور شاه اعمال و رفتار خواجه را مسخره مىكرده و فرزند خواجه ابومنصور او را مىكشد و خود نيز بر سر اين جسارت كشته مىشود، از مطالبى است كه درين كتاب ديده مىشود.<ref>همان</ref> | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
دستهبندى كارمندان و نايبان دولت و رقابت عراقى و خراسانى، در تضعيف حكومت سلجوقيان بىتأثير نبوده و ارتباط يا مخالفت وزراء سلجوقى با جماعت اسماعيليان خود از مباحث بسيار ارزنده كتاب است.<ref>همان</ref> | دستهبندى كارمندان و نايبان دولت و رقابت عراقى و خراسانى، در تضعيف حكومت سلجوقيان بىتأثير نبوده و ارتباط يا مخالفت وزراء سلجوقى با جماعت اسماعيليان خود از مباحث بسيار ارزنده كتاب است.<ref>همان</ref> | ||
وزيرى چون سعد الملك اسماعيليان را مىكوبد و قلعههاى شاه دژوخان لنجان را با خاك يكسان مىنمايد و وزيرى هم چون ابوالقاسم درگزينى، به دست همكيشان اسماعيلى، مخالفان را نابود مىسازد.<ref>همان، | وزيرى چون سعد الملك اسماعيليان را مىكوبد و قلعههاى شاه دژوخان لنجان را با خاك يكسان مىنمايد و وزيرى هم چون ابوالقاسم درگزينى، به دست همكيشان اسماعيلى، مخالفان را نابود مىسازد.<ref>همان، صبيست</ref> | ||
امير عباس صاحب رى به قصاص امير اجل چوهر صدهزار اسماعيلى مىكشد و از سركشتگان كلهمنار مىسازد كه مؤذنان بر اين منار اذان گويند.<ref>همان</ref> | امير عباس صاحب رى به قصاص امير اجل چوهر صدهزار اسماعيلى مىكشد و از سركشتگان كلهمنار مىسازد كه مؤذنان بر اين منار اذان گويند.<ref>همان</ref> | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
اهميت كتاب حاضر، تنها در ضبط وقايع دست اول كه به برخى از آنها اشارتى شد نمىباشد. بعضى مقامهاى ادارى دوره سلجوقى منحصرا در اين اثر يادداشت شده مانند «وكيل در» يا «اميربار» و به ترتيب «ديوان استيفاء»، «ديوان طغراء»، «رسائل»، «انشاء»، «ديوان اشراف» و «ديوان عرض سپاه» و مطالبى ازين دست كه به اهميت كتاب افزوده است.<ref>همان</ref> | اهميت كتاب حاضر، تنها در ضبط وقايع دست اول كه به برخى از آنها اشارتى شد نمىباشد. بعضى مقامهاى ادارى دوره سلجوقى منحصرا در اين اثر يادداشت شده مانند «وكيل در» يا «اميربار» و به ترتيب «ديوان استيفاء»، «ديوان طغراء»، «رسائل»، «انشاء»، «ديوان اشراف» و «ديوان عرض سپاه» و مطالبى ازين دست كه به اهميت كتاب افزوده است.<ref>همان</ref> | ||
اين اثر با كمى حجم خود، اطلاعات مبسوط و سودمندى در تاريخ سلجوقيان عراق در اختيار خواننده قرار مىدهد، بهطورى كه دورنمائى از دوره سلجوقيان و علل اوج و حضيض آن سلسله را پيش چشم مىبيند. بيشتر كسانى كه نسبت به تاريخ سلجوقيان عراق تحقيق كردهاند و مطالبى نوشتهاند از اين كتاب بهره گرفتهاند و خود كتاب نيز حكايتى شنيدنى دارد.<ref>همان، | اين اثر با كمى حجم خود، اطلاعات مبسوط و سودمندى در تاريخ سلجوقيان عراق در اختيار خواننده قرار مىدهد، بهطورى كه دورنمائى از دوره سلجوقيان و علل اوج و حضيض آن سلسله را پيش چشم مىبيند. بيشتر كسانى كه نسبت به تاريخ سلجوقيان عراق تحقيق كردهاند و مطالبى نوشتهاند از اين كتاب بهره گرفتهاند و خود كتاب نيز حكايتى شنيدنى دارد.<ref>همان، صيازده</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش