پرش به محتوا

تشیع: تفاوت میان نسخه‌ها

۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ مارس ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص'
جز (جایگزینی متن - ')ك' به ') ک')
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
خط ۵۳: خط ۵۳:




مؤلف در پيشگفتار كتاب، گرايش ناگهانى به تشيع، پس از انقلاب اسلامى را اين‌گونه توضيح مى‌دهد: «به‌رغم آن‌كه ده درصد از جمعيت قريب به يك ميلياردى مسلمانان در جهان امروز پيرو مذهب شيعه هستند، پيش از انقلاب اسلامى ايران در سال 1357ش، به زحمت مى‌توان در جهان افرادى را يافت كه به تشيع توجه كرده باشند. امروزه، آثار و نوشته‌هاى مربوط به تشيع غالباً خالى از حبّ و بغض، نيست و بسيارى از اين موارد بايد از اصل آن پيراسته شود. ظهور ناگهانى علاقه به تشيع ناشى از رويدادهاى سياسى، و به‌ويژه ترس‌هاى حاصل از آن رويدادهاست.<ref>متن كتاب، ص 13</ref>
مؤلف در پيشگفتار كتاب، گرايش ناگهانى به تشيع، پس از انقلاب اسلامى را اين‌گونه توضيح مى‌دهد: «به‌رغم آن‌كه ده درصد از جمعيت قريب به يك ميلياردى مسلمانان در جهان امروز پيرو مذهب شيعه هستند، پيش از انقلاب اسلامى ايران در سال 1357ش، به زحمت مى‌توان در جهان افرادى را يافت كه به تشيع توجه كرده باشند. امروزه، آثار و نوشته‌هاى مربوط به تشيع غالباً خالى از حبّ و بغض، نيست و بسيارى از اين موارد بايد از اصل آن پيراسته شود. ظهور ناگهانى علاقه به تشيع ناشى از رويدادهاى سياسى، و به‌ويژه ترس‌هاى حاصل از آن رويدادهاست.<ref>متن كتاب، ص13</ref>


نويسنده در فصل اول كتاب كه درباره منشا شيعه است از علّت بروز انشعاب اوليّه در اسلام كه هنوز هم از ميان نرفته است، سخن مى‌گويد و ريشه آن را در مخالفت‌ها و تنش‌هايى اجتماعى مى‌داند كه در همان زمان در جامعه اسلامى به چشم مى‌خورد.<ref>همان، ص 22</ref>
نويسنده در فصل اول كتاب كه درباره منشا شيعه است از علّت بروز انشعاب اوليّه در اسلام كه هنوز هم از ميان نرفته است، سخن مى‌گويد و ريشه آن را در مخالفت‌ها و تنش‌هايى اجتماعى مى‌داند كه در همان زمان در جامعه اسلامى به چشم مى‌خورد.<ref>همان، ص22</ref>


نويسنده در فصل دوم با عنوان اماميّه يا شيعه دوازده‌امامى به اختصار شرح حال [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و امامان پس از وى تا حضرت مهدى(عج) را متذكر شده است. وى همانند بسيارى از مستشرقين در تبيين بخشى از مبانى اعتقادى شيعه به انحراف رفته است؛ چنانكه در بخشى از بحث چنين مى‌نويسد: «اين ترديد وجود دارد كه آيا پدر و جد صادق(ع) در دوران عمرشان امام شناخته مى‌شدند يانه؟ و ممكن است آنها بعداً امام پنجم يا ششم [پنجم يا چهارم] به شمار آمده‌اند» و آقاى [[رسول جعفريان]] در پاورقى اين اشتباه را با اين عبارت رد مى‌كند كه «پيوستگى تاريخى شيعه امامى اين احتمال يا ترديد را رد مى‌كند. در واقع بدون اين پيوستگى امكان چنين امرى نبود».<ref>همان، ص 66</ref>
نويسنده در فصل دوم با عنوان اماميّه يا شيعه دوازده‌امامى به اختصار شرح حال [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و امامان پس از وى تا حضرت مهدى(عج) را متذكر شده است. وى همانند بسيارى از مستشرقين در تبيين بخشى از مبانى اعتقادى شيعه به انحراف رفته است؛ چنانكه در بخشى از بحث چنين مى‌نويسد: «اين ترديد وجود دارد كه آيا پدر و جد صادق(ع) در دوران عمرشان امام شناخته مى‌شدند يانه؟ و ممكن است آنها بعداً امام پنجم يا ششم [پنجم يا چهارم] به شمار آمده‌اند» و آقاى [[رسول جعفريان]] در پاورقى اين اشتباه را با اين عبارت رد مى‌كند كه «پيوستگى تاريخى شيعه امامى اين احتمال يا ترديد را رد مى‌كند. در واقع بدون اين پيوستگى امكان چنين امرى نبود».<ref>همان، ص66</ref>


فصل سوم كتاب با اين عبارت آغاز شده است «تشيع از آغاز روشى داشته است كه با وجود متكى بودنش به امامان، آيينى بدعت‌آميز شناخته شده و اماميه راست آيين را به غلو متهم كرده است».<ref>همان، ص 277</ref>
فصل سوم كتاب با اين عبارت آغاز شده است «تشيع از آغاز روشى داشته است كه با وجود متكى بودنش به امامان، آيينى بدعت‌آميز شناخته شده و اماميه راست آيين را به غلو متهم كرده است».<ref>همان، ص277</ref>


نويسنده در اين فصل ابتدا غلات كوفى را معرفى و سپس اعتقادات غلات امروزى را كه مشهور به اهل حق و نصيريه هستند را مورد بررسى قرار مى‌دهد. او درباره اهل حق مى‌نويسد: «اساساً مذهب اهل حق يك عقيده اساطيرى شرك‌آميز و داراى ظاهرى اسلامى كه ريشه هندو-ايرانى دارد».<ref>همان، ص 281</ref>
نويسنده در اين فصل ابتدا غلات كوفى را معرفى و سپس اعتقادات غلات امروزى را كه مشهور به اهل حق و نصيريه هستند را مورد بررسى قرار مى‌دهد. او درباره اهل حق مى‌نويسد: «اساساً مذهب اهل حق يك عقيده اساطيرى شرك‌آميز و داراى ظاهرى اسلامى كه ريشه هندو-ايرانى دارد».<ref>همان، ص281</ref>


وى در فصل چهارم در مورد اسماعيليه و امامت فاطميان و فرقه‌هاى اسماعيليه مورد بررسى قرار داده است. وى بيان مى‌كند كه نام‌هاى معمول براى دومين شاخه تشيع، غيردقيق و گمراه‌كننده است. واژه سبعيّه (از لغت عربى سبع، به معنى هفت)- در قياس با «شيعه اثنی‌عشر يه» (دوازده‌امامى)- اين تصور را پديد مى‌آورد كه اين گروه از شيعيان به سلسله‌اى فقط متشكل از هفت امام معتقداند. درحالى‌كه اين تصوّر بى‌ترديد در دوران آغازين نهضت، و پس از آن براى معتقدان پيشين موسوم به قرمطيان صادق بود، اما ساير گروه‌ها، دودمان امامان را ادامه دادند؛ بدين ترتيب آغاخان فعلى را پيروانش امام چهل و نهم مى‌دانند.<ref>همان، ص 289</ref>
وى در فصل چهارم در مورد اسماعيليه و امامت فاطميان و فرقه‌هاى اسماعيليه مورد بررسى قرار داده است. وى بيان مى‌كند كه نام‌هاى معمول براى دومين شاخه تشيع، غيردقيق و گمراه‌كننده است. واژه سبعيّه (از لغت عربى سبع، به معنى هفت)- در قياس با «شيعه اثنی‌عشر يه» (دوازده‌امامى)- اين تصور را پديد مى‌آورد كه اين گروه از شيعيان به سلسله‌اى فقط متشكل از هفت امام معتقداند. درحالى‌كه اين تصوّر بى‌ترديد در دوران آغازين نهضت، و پس از آن براى معتقدان پيشين موسوم به قرمطيان صادق بود، اما ساير گروه‌ها، دودمان امامان را ادامه دادند؛ بدين ترتيب آغاخان فعلى را پيروانش امام چهل و نهم مى‌دانند.<ref>همان، ص289</ref>


نويسنده در فصل پنجم در مورد زيديه چنين مى‌نويسد كه: سنت فقهى زيديان به زيد بن على، نوه امام حسين(ع) و برادر ناتنى امام پنجم شيعيان دوازده امامى، محمد باقر(ع) که در سال 122ق740/م در جريان يك شورش نافرجام عليه هشام خليفه اموى در كوفه به قتل رسيد باز مى‌گردد. با وجود اين، آثار فقهى منسوب به زيد موثق نيستند. آنها حاصل عقايد مذهب زيدى كه در نيمه دوم قرن دوم/ هشتم در كوفه توسعه يافت محسوب مى‌شوند. در ميان قديمى‌ترين شعبه‌هاى زيدى كه مورد توجه عالمان ملل و نحل عرب قرار گرفت، جارودى‌هاى دقيق و سخت‌گير هستند كه شايسته است مورد اشاره خاص قرار گيرند. اينان تنها افرادى هستند كه على(ع) را جانشين برحق تعيين شده پيامبر(ص) مى‌شناسند (درصورتى كه بُتريه ابوبكر و عمر را خليفه مى‌شناختند). آنها در انتظار آن بودند كه امام راستين با توسل به شمشير، حقوق خود را از غاصبان خواهد گرفت.<ref>همان، ص 357</ref>
نويسنده در فصل پنجم در مورد زيديه چنين مى‌نويسد كه: سنت فقهى زيديان به زيد بن على، نوه امام حسين(ع) و برادر ناتنى امام پنجم شيعيان دوازده امامى، محمد باقر(ع) که در سال 122ق740/م در جريان يك شورش نافرجام عليه هشام خليفه اموى در كوفه به قتل رسيد باز مى‌گردد. با وجود اين، آثار فقهى منسوب به زيد موثق نيستند. آنها حاصل عقايد مذهب زيدى كه در نيمه دوم قرن دوم/ هشتم در كوفه توسعه يافت محسوب مى‌شوند. در ميان قديمى‌ترين شعبه‌هاى زيدى كه مورد توجه عالمان ملل و نحل عرب قرار گرفت، جارودى‌هاى دقيق و سخت‌گير هستند كه شايسته است مورد اشاره خاص قرار گيرند. اينان تنها افرادى هستند كه على(ع) را جانشين برحق تعيين شده پيامبر(ص) مى‌شناسند (درصورتى كه بُتريه ابوبكر و عمر را خليفه مى‌شناختند). آنها در انتظار آن بودند كه امام راستين با توسل به شمشير، حقوق خود را از غاصبان خواهد گرفت.<ref>همان، ص357</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش