۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
|||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
'''حكمتنامه لقمان''' اثر [[محمدی ریشهری، محمد|محمد محمدى رىشهرى]]، با همكارى [[غلامعلی، مهدی|مهدى غلامعلى]] و ترجمه جعفر آريانى، در سال 1385ش، در موضوع شخصيت لقمان حكيم و كلمات حكيمانه او تأليف شده است. | '''حكمتنامه لقمان''' اثر [[محمدی ریشهری، محمد|محمد محمدى رىشهرى]]، با همكارى [[غلامعلی، مهدی|مهدى غلامعلى]] و ترجمه جعفر آريانى، در سال 1385ش، در موضوع شخصيت لقمان حكيم و كلمات حكيمانه او تأليف شده است. | ||
انگيزه نگارش اين كتاب، ارائه اندرزهاى ارزنده مشهورترين حكيم در تاريخ اديان ابراهيمى، به صورتى نو و با كاربردى آسان مىباشد.<ref>پيشگفتار، | انگيزه نگارش اين كتاب، ارائه اندرزهاى ارزنده مشهورترين حكيم در تاريخ اديان ابراهيمى، به صورتى نو و با كاربردى آسان مىباشد.<ref>پيشگفتار، ص7</ref> | ||
شخصيت مشهور لقمان حكيم و توجه پيامبر اسلام و ائمه معصومين(ع) به بيان حكمتهاى او، همچنين جامعيّت و استناد مطالب اين كتاب، اهمّيت و جايگاه اين كتاب را روشن مىسازد. | شخصيت مشهور لقمان حكيم و توجه پيامبر اسلام و ائمه معصومين(ع) به بيان حكمتهاى او، همچنين جامعيّت و استناد مطالب اين كتاب، اهمّيت و جايگاه اين كتاب را روشن مىسازد. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
پيشگفتار شامل برشمارى فصول، حكمتهاى منسوب به لقمان، كه در هيچ يك از منابع يافت نشده و افسانههاى مربوط به وى مىباشد.<ref>پيشگفتار، | پيشگفتار شامل برشمارى فصول، حكمتهاى منسوب به لقمان، كه در هيچ يك از منابع يافت نشده و افسانههاى مربوط به وى مىباشد.<ref>پيشگفتار، ص7</ref> | ||
مؤلف در مقدمهاى با عنوان «درآمد»، معناى حكمت در قرآن و حديث را عبارت از مقدمات استوار علمى، عملى و روانى براى نيل به مقصد والاى انسانيت دانسته است. وى بر همين اساس، حكمت را به سه نوع علمى، عملى و حقيقى تقسيم مىكند و سرآمد حكيمان را انبياى الهى و اصياى آنان معرفى مىنمايد.<ref>درآمد، | مؤلف در مقدمهاى با عنوان «درآمد»، معناى حكمت در قرآن و حديث را عبارت از مقدمات استوار علمى، عملى و روانى براى نيل به مقصد والاى انسانيت دانسته است. وى بر همين اساس، حكمت را به سه نوع علمى، عملى و حقيقى تقسيم مىكند و سرآمد حكيمان را انبياى الهى و اصياى آنان معرفى مىنمايد.<ref>درآمد، ص13</ref> | ||
مؤلف در فصل يكم با عنوان «زندگىنامه لقمان» به بررسى تبار، تاريخ زندگى، شغل، شاگردان، طول عمر و آرامگاه وى با نقل اخبار تاريخى گوناگون و حتى متعارض پرداخته است. ايشان در ادامه به سؤالاتى چون پيامبرى لقمان؟ رمز دستيابى لقمان به حكمت؟ و همانندان لقمان در امت اسلامى؟ پاسخ گفته است.<ref>متن كتاب، | مؤلف در فصل يكم با عنوان «زندگىنامه لقمان» به بررسى تبار، تاريخ زندگى، شغل، شاگردان، طول عمر و آرامگاه وى با نقل اخبار تاريخى گوناگون و حتى متعارض پرداخته است. ايشان در ادامه به سؤالاتى چون پيامبرى لقمان؟ رمز دستيابى لقمان به حكمت؟ و همانندان لقمان در امت اسلامى؟ پاسخ گفته است.<ref>متن كتاب، ص19</ref> | ||
فصل دوم شامل حكمتهاى لقمان در قرآن، به همراه اخبارى در موضوعات شرك، نقش اعمال، كارهاى بزرگ، تكبر و غرور مىباشد.<ref>همان، | فصل دوم شامل حكمتهاى لقمان در قرآن، به همراه اخبارى در موضوعات شرك، نقش اعمال، كارهاى بزرگ، تكبر و غرور مىباشد.<ref>همان، ص36</ref> | ||
مؤلف در فصل سوم ده داستان حكيمانه لقمان را از منابع گوناگون جمعآورى كرده است. | مؤلف در فصل سوم ده داستان حكيمانه لقمان را از منابع گوناگون جمعآورى كرده است. | ||
در فصل چهارم حكمتهايى درباره علم و معرفت آمده است، كه در آن ارزش و نشانههاى عقل و عالم، دانشآموزى و آداب آن، ارزش و فوائد علم، فضيلت دانشمند و ادب همنشينى با او و نكوهش علاقه به نادان و دشمنى با دانا، بررسى شده است.<ref>همان، | در فصل چهارم حكمتهايى درباره علم و معرفت آمده است، كه در آن ارزش و نشانههاى عقل و عالم، دانشآموزى و آداب آن، ارزش و فوائد علم، فضيلت دانشمند و ادب همنشينى با او و نكوهش علاقه به نادان و دشمنى با دانا، بررسى شده است.<ref>همان، ص66</ref> | ||
نويسنده در فصل پنجم با عنوان «عوامل خودسازى»، حكمتهايى از لقمان پيرامون موضوعاتى چون نصيحتپذيرى، يقين، تواضع، جهاد با نفس، استغفار، تقوا، ذكر، توكّل، زهد، قناعت را بيان كرده است.<ref>همان، | نويسنده در فصل پنجم با عنوان «عوامل خودسازى»، حكمتهايى از لقمان پيرامون موضوعاتى چون نصيحتپذيرى، يقين، تواضع، جهاد با نفس، استغفار، تقوا، ذكر، توكّل، زهد، قناعت را بيان كرده است.<ref>همان، ص88</ref> | ||
فصل ششم شامل حكمتهايى در باب آفتهاى خودسازى مانند ظلم، حسد، ريا، دروغ، بداخلاقى و نگاه حرام مىباشد.<ref>همان، | فصل ششم شامل حكمتهايى در باب آفتهاى خودسازى مانند ظلم، حسد، ريا، دروغ، بداخلاقى و نگاه حرام مىباشد.<ref>همان، ص130</ref> | ||
در فصل هفتم آداب اخلاقى و اجتماعى مانند: آداب خنده، مشورت، خوردن، ميهمانى، داورى، فقر، سفر و انتخاب دوست در حكمتهاى لقمان ذكر شده است.<ref>همان، | در فصل هفتم آداب اخلاقى و اجتماعى مانند: آداب خنده، مشورت، خوردن، ميهمانى، داورى، فقر، سفر و انتخاب دوست در حكمتهاى لقمان ذكر شده است.<ref>همان، ص146</ref> | ||
مؤلف در فصل هشتم و نهم به ترتيب، مثلهاى حكيمانه و حكمتهاى لقمان را در موضوعات گوناگون گردآورى نموده است.<ref>همان، | مؤلف در فصل هشتم و نهم به ترتيب، مثلهاى حكيمانه و حكمتهاى لقمان را در موضوعات گوناگون گردآورى نموده است.<ref>همان، ص207 و 215</ref> | ||
از آنجايى كه مؤلف، حكمتهاى لقمان در فصول گذشته را از لحاظ موضوعى و مباحث جزئى تدوين نموده بود، در فصل آخر بسيارى از آن حكمتها را به صورت جامع و كامل از منابع اخبار بدون تقطيع و پراكندگى نقل نموده است.<ref>همان، | از آنجايى كه مؤلف، حكمتهاى لقمان در فصول گذشته را از لحاظ موضوعى و مباحث جزئى تدوين نموده بود، در فصل آخر بسيارى از آن حكمتها را به صورت جامع و كامل از منابع اخبار بدون تقطيع و پراكندگى نقل نموده است.<ref>همان، ص230</ref> | ||
== وضعيت كتاب== | == وضعيت كتاب== |
ویرایش