۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کتاب شناسی' به 'کتابشناسی') |
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
1. نويسنده در مقدمهاش بر چاپ پنجم - كه تاريخ و مكان و مشخصات نگارش آن را مشخص نكرده - تأكيد كرده است كه در اين چاپ برخى از مطالب را تصحيح كردم و به آن اطلاعاتى افزودم كه منشأ آن كتابهاى خطى است كه اخيرا كشف كردهام و همچنين كتابهاى چاپى است كه در دهه حاضر منتشر شده است.<ref>ر. ك.: مقدمه كتاب، | 1. نويسنده در مقدمهاش بر چاپ پنجم - كه تاريخ و مكان و مشخصات نگارش آن را مشخص نكرده - تأكيد كرده است كه در اين چاپ برخى از مطالب را تصحيح كردم و به آن اطلاعاتى افزودم كه منشأ آن كتابهاى خطى است كه اخيرا كشف كردهام و همچنين كتابهاى چاپى است كه در دهه حاضر منتشر شده است.<ref>ر. ك.: مقدمه كتاب، ص3</ref> | ||
2. نويسنده در مطلبى جالب تحت عنوان «وضع جهلة الصالحين للحديث» چنين نوشته است: برخى از صالحان در جعل و وضع حديث شركت كردهاند تا مردم را به خير و ثواب دعوت كنند و از شرّ و عقاب دور سازند و اين البته از نادانى آنها ريشه گرفته است؛ درحالىكه روايات فراوان و صحيحى كه در مورد تشويق به اخلاق پسنديده و اعمال خير در منابع وجود دارد، براى هركسى كه موعظه و تشويق و تنبيه بخواهد كافى است. يكى از كسانى كه به جعل مشهور شد، غلام خليل بود كه زاهدانه زندگى مىكرد، بهطورىكه بغداد در روز رحلتش درب مغازههايش را بست و بااينهمه، همو احاديث بسيارى در زمينه «رقائق» (رقيقكنندههاى قلب) جعل كرد و در پاسخ به اعتراضى كه به او شده بود، اعتراف كرد و گفت: «وضعناها نرقّق بها قلوب العامة»؛ (آن روايات را جعل كرديم تا دلهاى مردم را با آن نرم كنيم).<ref>ر. ك.: متن كتاب، | 2. نويسنده در مطلبى جالب تحت عنوان «وضع جهلة الصالحين للحديث» چنين نوشته است: برخى از صالحان در جعل و وضع حديث شركت كردهاند تا مردم را به خير و ثواب دعوت كنند و از شرّ و عقاب دور سازند و اين البته از نادانى آنها ريشه گرفته است؛ درحالىكه روايات فراوان و صحيحى كه در مورد تشويق به اخلاق پسنديده و اعمال خير در منابع وجود دارد، براى هركسى كه موعظه و تشويق و تنبيه بخواهد كافى است. يكى از كسانى كه به جعل مشهور شد، غلام خليل بود كه زاهدانه زندگى مىكرد، بهطورىكه بغداد در روز رحلتش درب مغازههايش را بست و بااينهمه، همو احاديث بسيارى در زمينه «رقائق» (رقيقكنندههاى قلب) جعل كرد و در پاسخ به اعتراضى كه به او شده بود، اعتراف كرد و گفت: «وضعناها نرقّق بها قلوب العامة»؛ (آن روايات را جعل كرديم تا دلهاى مردم را با آن نرم كنيم).<ref>ر. ك.: متن كتاب، ص33</ref> | ||
3. نويسنده تأكيد كرده است كه اولين كسانى كه من مىشناسم كه در مورد ضعيفان (شخصيتها و راويان نامعتبر) اثرى نوشتهاند عبارتند از يحيى بن سعيد قطان، يحيى بن معين، على بن مدينى، محمد بن عبدالله برقى زهرى و ابوحفص عمرو بن على فلاس و.<ref>ر. ك.: همان، | 3. نويسنده تأكيد كرده است كه اولين كسانى كه من مىشناسم كه در مورد ضعيفان (شخصيتها و راويان نامعتبر) اثرى نوشتهاند عبارتند از يحيى بن سعيد قطان، يحيى بن معين، على بن مدينى، محمد بن عبدالله برقى زهرى و ابوحفص عمرو بن على فلاس و.<ref>ر. ك.: همان، ص100</ref> | ||
4. نويسنده در مورد شناخت اسامى راويان نوشته است: برخى از راويان با القاب يا كنيههايشان مشهور شدهاند، ولى در اسناد روايات، اسم آنان بهصورت صريح نيامده و يا يك بار بهصورت روشن آمده و بار ديگر با لقب و كنيه ذكر شده و به همين جهت ممكن است پنداشته شود كه فرد مذكور دو نفر است؛ به همين جهت و براى جلوگيرى از اشتباه، كتابهايى نوشته شده تا همين موارد را آشكار سازد و.<ref>ر. ك.: همان، | 4. نويسنده در مورد شناخت اسامى راويان نوشته است: برخى از راويان با القاب يا كنيههايشان مشهور شدهاند، ولى در اسناد روايات، اسم آنان بهصورت صريح نيامده و يا يك بار بهصورت روشن آمده و بار ديگر با لقب و كنيه ذكر شده و به همين جهت ممكن است پنداشته شود كه فرد مذكور دو نفر است؛ به همين جهت و براى جلوگيرى از اشتباه، كتابهايى نوشته شده تا همين موارد را آشكار سازد و.<ref>ر. ك.: همان، ص183</ref> | ||
5. نويسنده، هرچند سنىمذهب است و در فضاى فكرى مكتب خلفا پژوهش مىكند و بيشتر منابعش نيز عبارت از آثار اسلامى غير شيعى و يا كتابهاى شرقشناسان است، ولى به آثار شيعه نيز مقدارى توجه كرده و از جمله به بررسى نقش دانشمندان شيعى در زمينه علم رجال و رشد و توسعه آن پرداخته و توضيحاتى، البته نهچندان كامل ذكر كرده است.<ref>ر. ك.: همان، | 5. نويسنده، هرچند سنىمذهب است و در فضاى فكرى مكتب خلفا پژوهش مىكند و بيشتر منابعش نيز عبارت از آثار اسلامى غير شيعى و يا كتابهاى شرقشناسان است، ولى به آثار شيعه نيز مقدارى توجه كرده و از جمله به بررسى نقش دانشمندان شيعى در زمينه علم رجال و رشد و توسعه آن پرداخته و توضيحاتى، البته نهچندان كامل ذكر كرده است.<ref>ر. ك.: همان، ص218 - 229</ref> | ||
6. نويسنده به بحث در مورد نگارش حديث در دوره پيامبر اكرم(ص) و بعد از آن پرداخته و اين پرسش را طرح كرده است كه بين روايات منع از نگارش حديث و روايات تشويق به نگارش حديث، تعارض وجود دارد؛ راه حلّ چيست؟ و خودش پاسخ داده است كه بنا بر نظر علما، روايات تشويق به نگارش حديث، روايات منع از نگارش حديث را نسخ كرده است.<ref>ر. ك.: همان، | 6. نويسنده به بحث در مورد نگارش حديث در دوره پيامبر اكرم(ص) و بعد از آن پرداخته و اين پرسش را طرح كرده است كه بين روايات منع از نگارش حديث و روايات تشويق به نگارش حديث، تعارض وجود دارد؛ راه حلّ چيست؟ و خودش پاسخ داده است كه بنا بر نظر علما، روايات تشويق به نگارش حديث، روايات منع از نگارش حديث را نسخ كرده است.<ref>ر. ك.: همان، ص287 - 308</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
براى كتاب حاضر، افزون بر فهرست تفصيلى مطالب.<ref>همان، | براى كتاب حاضر، افزون بر فهرست تفصيلى مطالب.<ref>همان، ص495 - 498</ref>، فقط فهرست منابع.<ref>همان، ص432 - 468</ref>و فهرست اعلام نويسندگان.<ref>همان، ص470 - 493</ref>تنظيم شده، ولى ساير فهرستهاى فنى (مانند آيات، روايات، امكنه و...) فراهم نشده است. | ||
كتاب حاضر مستند است و نويسنده، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقىها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده.<ref>مثلاً ر. ك.: همان، | كتاب حاضر مستند است و نويسنده، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقىها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده.<ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص11، پاورقى 1؛ ص17، پاورقى 1 و 10؛ ص22، پاورقى 1 و 4 و...</ref>و گاه نام و نشان سورهها و آيات مورد استفاده در متن را ذكر كرده است.<ref>بهعنوان مثال ر. ك.: همان، ص11، پاورقى 3 و 4</ref> | ||
همچنين وى در برخى از پاورقىها توضيحاتى اصطلاحى، روايى، رجالى و... را مطرح كرده است.<ref>بهطور مثال ر. ك.: همان، | همچنين وى در برخى از پاورقىها توضيحاتى اصطلاحى، روايى، رجالى و... را مطرح كرده است.<ref>بهطور مثال ر. ك.: همان، ص11، پاورقى 5؛ ص263، پاورقى 3؛ ص151، پاورقى 3؛ ص347، پاورقى 5 و...</ref> | ||
نويسنده گاهگاهى پاورقىهاى انتقادى نيز آورده است.<ref>ر. ك.: همان، | نويسنده گاهگاهى پاورقىهاى انتقادى نيز آورده است.<ref>ر. ك.: همان، ص245، پاورقى 1</ref>وى گاه از جدول نيز براى تفهيم بهتر مطالب استفاده كرده است.<ref>همان، ص390 - 392</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش