۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منبع مقاله ==' به '== منابع مقاله ==') |
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
كتاب با مقدمه محقق در شرح زندگانى، سلوك، اساتيد، شاگردان و تأليفات آیتالله تبريزى آغاز شده است. در ادامه، مقدمه مختصر ديگرى از محقق كتاب آمده است كه از اهميت علم رجال و منابع مورد استفاده در تحقيق اين اثر سخن گفته است. وى همچنين به كلامى از نويسنده در ذكر هدف نگارش اثر اشاره كرده است: «موسوعه رجالى [[بروجردی، حسین|آیتالله بروجردى]]، از اسانيد به شكل محض بحث مىكند، اما آنچه كه من در موسوعهى خود نوشتهام از اسانيد كتب اربعه به صورت تلفيقى سخن مىگويد و با اين روش مواضع تصحيف، تحريف و غلطهايى كه در كتب اربعه واقع شده مشخص مىگردد و جداسازى مشتركات ممكن مىگردد و از آرزوى بنده است كه اين كار را به اتمام برسانم اما كثرت مشغله مانع حصول آرزويم شده است».<ref>مقدمه كتاب، | كتاب با مقدمه محقق در شرح زندگانى، سلوك، اساتيد، شاگردان و تأليفات آیتالله تبريزى آغاز شده است. در ادامه، مقدمه مختصر ديگرى از محقق كتاب آمده است كه از اهميت علم رجال و منابع مورد استفاده در تحقيق اين اثر سخن گفته است. وى همچنين به كلامى از نويسنده در ذكر هدف نگارش اثر اشاره كرده است: «موسوعه رجالى [[بروجردی، حسین|آیتالله بروجردى]]، از اسانيد به شكل محض بحث مىكند، اما آنچه كه من در موسوعهى خود نوشتهام از اسانيد كتب اربعه به صورت تلفيقى سخن مىگويد و با اين روش مواضع تصحيف، تحريف و غلطهايى كه در كتب اربعه واقع شده مشخص مىگردد و جداسازى مشتركات ممكن مىگردد و از آرزوى بنده است كه اين كار را به اتمام برسانم اما كثرت مشغله مانع حصول آرزويم شده است».<ref>مقدمه كتاب، ص10</ref> | ||
مقدمهى اول محقق درباره شخصيت كلينى و كتاب شريف كافى است. مقدمهى دوم كتاب در ذكر راويان اين كتاب از مرحوم كلينى است كه به ذكر سيزده راوى اشاره مىكند و بيان مىدارد كه [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در خاتمه [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]] تصريح نموده كه نسخههاى كافى به نسخهى محمد بن احمد صفوانى و [[نعمانی، محمد بن ابراهیم|محمد بن ابراهيم نعمانى]] منتهى مىشوند.<ref>مقدمه، | مقدمهى اول محقق درباره شخصيت كلينى و كتاب شريف كافى است. مقدمهى دوم كتاب در ذكر راويان اين كتاب از مرحوم كلينى است كه به ذكر سيزده راوى اشاره مىكند و بيان مىدارد كه [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در خاتمه [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]] تصريح نموده كه نسخههاى كافى به نسخهى محمد بن احمد صفوانى و [[نعمانی، محمد بن ابراهیم|محمد بن ابراهيم نعمانى]] منتهى مىشوند.<ref>مقدمه، ص13-23</ref> | ||
مقدمه سوم در ذكر كسانى است كه كلينى از آنها روايت كرده و در كتاب كافى ذكر شده است. محقق در اين راستا به 35 راوى اشاره مىكند و تعداد احاديثى را كه از آنها نقل شده متذكر مىشود. سپس به بررسى اسنادى مىپردازد كه به الفاظ مبهم آغاز شدهاند و مراد از «عدّه» را توضيح مىدهد.<ref>همان، | مقدمه سوم در ذكر كسانى است كه كلينى از آنها روايت كرده و در كتاب كافى ذكر شده است. محقق در اين راستا به 35 راوى اشاره مىكند و تعداد احاديثى را كه از آنها نقل شده متذكر مىشود. سپس به بررسى اسنادى مىپردازد كه به الفاظ مبهم آغاز شدهاند و مراد از «عدّه» را توضيح مىدهد.<ref>همان، ص24-52</ref> | ||
مقدمه چهارم (در كتاب پنجم آمده) در طبقات محدثين است كه محقق محترم كلامى را از محقق بروجردى در تعيين طبقات محدثين بهطور كامل نقل كرده كه 12 طبقه را ذكر نموده و توضيح مىدهد.<ref>همان، | مقدمه چهارم (در كتاب پنجم آمده) در طبقات محدثين است كه محقق محترم كلامى را از محقق بروجردى در تعيين طبقات محدثين بهطور كامل نقل كرده كه 12 طبقه را ذكر نموده و توضيح مىدهد.<ref>همان، ص53-62</ref> | ||
در خاتمه اين مقدمه، چند امر را ذكر مىنمايد، مثلاً در مورد اينكه راويان از اميرالمؤمنين يا حسنين(ع) از كدام طبقه هستند، سخن گفته و در امر دوم، به فائدهى آگاهى از طبقات راويان اشاره مىكند، در امر سوم وجه تقسيم طبقات به كبار و صغار را اشاره مىنمايد، در امر چهارم طبقات علمايى كه از شيخ ابى جعفر متأخر بودهاند و بهطور كلى سىوشش طبقه مىشوند را بهطور اختصار توضيح مىدهد.<ref>همان، | در خاتمه اين مقدمه، چند امر را ذكر مىنمايد، مثلاً در مورد اينكه راويان از اميرالمؤمنين يا حسنين(ع) از كدام طبقه هستند، سخن گفته و در امر دوم، به فائدهى آگاهى از طبقات راويان اشاره مىكند، در امر سوم وجه تقسيم طبقات به كبار و صغار را اشاره مىنمايد، در امر چهارم طبقات علمايى كه از شيخ ابى جعفر متأخر بودهاند و بهطور كلى سىوشش طبقه مىشوند را بهطور اختصار توضيح مىدهد.<ref>همان، ص63-67</ref> | ||
نويسنده در جلد اول و دوم كتاب، اسناد كتاب كافى را ذكر و در مقابل به شماره حديث و جلد و صفحهاى كه اسناد در آنجا آمده اشاره مىكند. محقق كتاب نيز در پاورقىهاى كتاب به ساير منابع حديثى كه اسناد در آنها آمده به همراه آدرس دقيق آنها اشاره مىنمايد. اين روش مؤلف و محقق تا پايان مجلدات يازدهگانه كتاب ادامه يافته است. | نويسنده در جلد اول و دوم كتاب، اسناد كتاب كافى را ذكر و در مقابل به شماره حديث و جلد و صفحهاى كه اسناد در آنجا آمده اشاره مىكند. محقق كتاب نيز در پاورقىهاى كتاب به ساير منابع حديثى كه اسناد در آنها آمده به همراه آدرس دقيق آنها اشاره مىنمايد. اين روش مؤلف و محقق تا پايان مجلدات يازدهگانه كتاب ادامه يافته است. |
ویرایش