۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سرگذشت نامه' به 'سرگذشتنامه') |
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
نويسنده در مقدمه كتاب پس از معرفى تشيّع بهعنوان بخشى از رسالتى كه بر عهده پيامبر خدا(ص) نهاده شده تا آن را مادامى كه در ميان مردم است، مانند ديگر اصول و مبانى و احكام به بشر ابلاغ كند، مباحث كتاب را چنين توصيف مىكند: «من در اين كتاب مراحلى را كه خلافت اسلامى گذرانده و موضوع شيعه و ائمه آنان را در اين مراحل، شرح دادهام و آراى مسلمانان را در قبال حكّام جور، موضعگيرىهاى شيعه در برابر آنان، علل و اسبابى كه باعث شد شيعه در همه ادوار هدف ستم حاكمان قرار گيرد و نهضتهاى شيعيان در برابر اين حكام از زمانى كه اموىها توانستند قدرت را به دست آورند تا آخرين لحظات دوران آنها و همچنين بازتاب تند و تكان سختى كه فجايع كربلا در همه جوامع اسلامى پديد آورد و ديگر مسائلى كه به موضوع اين كتاب ارتباط دارد، همه را در اينجا مورد بحث قرار دادهام».<ref>مقدمه، | نويسنده در مقدمه كتاب پس از معرفى تشيّع بهعنوان بخشى از رسالتى كه بر عهده پيامبر خدا(ص) نهاده شده تا آن را مادامى كه در ميان مردم است، مانند ديگر اصول و مبانى و احكام به بشر ابلاغ كند، مباحث كتاب را چنين توصيف مىكند: «من در اين كتاب مراحلى را كه خلافت اسلامى گذرانده و موضوع شيعه و ائمه آنان را در اين مراحل، شرح دادهام و آراى مسلمانان را در قبال حكّام جور، موضعگيرىهاى شيعه در برابر آنان، علل و اسبابى كه باعث شد شيعه در همه ادوار هدف ستم حاكمان قرار گيرد و نهضتهاى شيعيان در برابر اين حكام از زمانى كه اموىها توانستند قدرت را به دست آورند تا آخرين لحظات دوران آنها و همچنين بازتاب تند و تكان سختى كه فجايع كربلا در همه جوامع اسلامى پديد آورد و ديگر مسائلى كه به موضوع اين كتاب ارتباط دارد، همه را در اينجا مورد بحث قرار دادهام».<ref>مقدمه، ص9</ref> | ||
نويسنده در اولين مبحث كتاب به بررسى اقوال مختلف پيرامون پديده تشيع پرداخته است. وى سپس به ديدگاه گروهى اشاره مىكند كه معتقدند پس از واقعه كربلا، تشيّع بهصورت جنبش انشعابى وسيعى درآمد كه در نتيجه شيعه از اسلام اهل سنت بهكلى جدا شد و در آرا و اعتقادات خو مستقل گرديد. وى تأييد مىكند كه تمام جنبشهاى شيعى كه در اين كتاب شرح داده شده، مشروعيت و نيروى خود را در خلال قرون پس از فاجعه كربلا از پيام آن درباره شهادت و فداكارى براى نجات مستضعفان و رنجديدگان از سلطه ستمگران اخذ كرده است، اما نمىپذيرد كه تشيّع پيش از حسين بن على(ع) وجود نداشته و واژه تشيع مفهوم و محتوايى را كه بعد از آن فاجعه پيدا كرده پيش از آن دارا نبوده است. همچنين اينكه تشيع در آرا و معتقدات خود بهكلى از اسلام سنى جدا شده است را انكار مىكند.<ref>متن كتاب، ص10 - 14</ref> | نويسنده در اولين مبحث كتاب به بررسى اقوال مختلف پيرامون پديده تشيع پرداخته است. وى سپس به ديدگاه گروهى اشاره مىكند كه معتقدند پس از واقعه كربلا، تشيّع بهصورت جنبش انشعابى وسيعى درآمد كه در نتيجه شيعه از اسلام اهل سنت بهكلى جدا شد و در آرا و اعتقادات خو مستقل گرديد. وى تأييد مىكند كه تمام جنبشهاى شيعى كه در اين كتاب شرح داده شده، مشروعيت و نيروى خود را در خلال قرون پس از فاجعه كربلا از پيام آن درباره شهادت و فداكارى براى نجات مستضعفان و رنجديدگان از سلطه ستمگران اخذ كرده است، اما نمىپذيرد كه تشيّع پيش از حسين بن على(ع) وجود نداشته و واژه تشيع مفهوم و محتوايى را كه بعد از آن فاجعه پيدا كرده پيش از آن دارا نبوده است. همچنين اينكه تشيع در آرا و معتقدات خود بهكلى از اسلام سنى جدا شده است را انكار مىكند.<ref>متن كتاب، ص10 - 14</ref> | ||
نويسنده، پس از طرح مباحث مقدماتى، به تبيين مراحل جنبشهاى شيعى مىپردازد. وى نخستين جنبشى را كه در اسلام بر ضد فرمانروايان وقوع يافته، قيام مهاجر و انصار در زمان خليفه سوم عثمان بن عفان مىداند. اين انقلاب داراى ويژگىهاى شيعى بود؛ زيرا عمار بن ياسر و ابوذر و ساير دوستان على(ع) در ضديت با انحراف و سلطه و سوء استفاده مروانيان و ديگر امويان و ياران آنها كه در طول خلافت عثمان ادامه داشت، بيش از ديگران سختگير و استوار بودهاند.<ref>همان، | نويسنده، پس از طرح مباحث مقدماتى، به تبيين مراحل جنبشهاى شيعى مىپردازد. وى نخستين جنبشى را كه در اسلام بر ضد فرمانروايان وقوع يافته، قيام مهاجر و انصار در زمان خليفه سوم عثمان بن عفان مىداند. اين انقلاب داراى ويژگىهاى شيعى بود؛ زيرا عمار بن ياسر و ابوذر و ساير دوستان على(ع) در ضديت با انحراف و سلطه و سوء استفاده مروانيان و ديگر امويان و ياران آنها كه در طول خلافت عثمان ادامه داشت، بيش از ديگران سختگير و استوار بودهاند.<ref>همان، ص161 - 280</ref> | ||
كشته شدن حُجر بن عَدى كندى و يارانش، عبدالله يحيى حضرمى، محمد بن ابىحذيفه و عدهاى ديگر در ادامه مباحث، شرح شده است.<ref>همان، | كشته شدن حُجر بن عَدى كندى و يارانش، عبدالله يحيى حضرمى، محمد بن ابىحذيفه و عدهاى ديگر در ادامه مباحث، شرح شده است.<ref>همان، ص281 - 343</ref> | ||
بخش انتهايى كتاب به واقعه كربلا و حوادث و قيامهاى پس از آن پرداخته است. قيام مردم مدينه، قيام توّابين، قيام مختار ثقفى و قيام زيد بن على و مانند آن در ادامه مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، | بخش انتهايى كتاب به واقعه كربلا و حوادث و قيامهاى پس از آن پرداخته است. قيام مردم مدينه، قيام توّابين، قيام مختار ثقفى و قيام زيد بن على و مانند آن در ادامه مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص344 - 505</ref> | ||
قيام عبدالله بن معاويه بن عبدالله و ابومسلم خراسانى آخرين قيامهاى شيعى است كه در كتاب از آنها ياد شده است.<ref>همان، | قيام عبدالله بن معاويه بن عبدالله و ابومسلم خراسانى آخرين قيامهاى شيعى است كه در كتاب از آنها ياد شده است.<ref>همان، ص506 - 640</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش