۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نام ها' به 'نامها') |
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
'''الإعجاز و الإيجاز'''، اثر [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد |ابومنصور عبدالملك بن محمد ثعالبى]]، حاوى كلماتى است كه كملفظ و پرمعنا هستند؛ كلماتى كه در آنها اقسام حسن و ايجاز و... گرد آمده است. | '''الإعجاز و الإيجاز'''، اثر [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد |ابومنصور عبدالملك بن محمد ثعالبى]]، حاوى كلماتى است كه كملفظ و پرمعنا هستند؛ كلماتى كه در آنها اقسام حسن و ايجاز و... گرد آمده است. | ||
اين عنوان، نامى است كه محقق و مهذب كتاب، محمد ابراهيم سليم به آن داده است؛ وگرنه اين كتاب، با نامهاى متفاوت در منابع آمده است. از جمله صاحب «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» از آن با عنوان «إعجاز الإيجاز» ياد مىكند. اما كارل بروكلمان در «تاريخ الأدب العربي» ج 5، | اين عنوان، نامى است كه محقق و مهذب كتاب، محمد ابراهيم سليم به آن داده است؛ وگرنه اين كتاب، با نامهاى متفاوت در منابع آمده است. از جمله صاحب «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» از آن با عنوان «إعجاز الإيجاز» ياد مىكند. اما كارل بروكلمان در «تاريخ الأدب العربي» ج 5، ص195 تحت دو عنوان: «إيجاز الإعجاز» و «الإيجاز و الإعجاز» از آن نام مىبرد. اما محقق، عنوان چهارمى را كه همان «الإعجاز و الإيجاز» است، با توجه به گفتار خود مؤلف در ابتداى باب اول، براى كتاب مناسب دانسته است. چرا كه اعجاز را بر ايجاز كه همان اختصار است، مقدم داشته و يكى را بر ديگرى عطف نموده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در مقدمه محقق، به نامهاى مختلف كتاب اشاره شده و در مقدمه نويسنده، توضيحات مختصرى درباره موضوع ابواب، داده شده است. | در مقدمه محقق، به نامهاى مختلف كتاب اشاره شده و در مقدمه نويسنده، توضيحات مختصرى درباره موضوع ابواب، داده شده است. | ||
در باب اول، به برخى از كلمات موجز قرآن كريم اشاره و توضيحات مختصرى پيرامون آنها، داده شده است؛ از جمله اين جملات، عبارتند از آيات: '''«ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا»'''، '''«لهم الأمن و هم مهتدون»'''، '''«أوفوا بالعقود»'''، '''«و فيها ما تشتهيه الأنفس و تلذ الأعين»'''، '''«فاصدع بما تؤمر»''' و.<ref>متن كتاب، | در باب اول، به برخى از كلمات موجز قرآن كريم اشاره و توضيحات مختصرى پيرامون آنها، داده شده است؛ از جمله اين جملات، عبارتند از آيات: '''«ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا»'''، '''«لهم الأمن و هم مهتدون»'''، '''«أوفوا بالعقود»'''، '''«و فيها ما تشتهيه الأنفس و تلذ الأعين»'''، '''«فاصدع بما تؤمر»''' و.<ref>متن كتاب، ص12 - 17</ref> | ||
از جمله اين كلمات، آيهاى از سوره واقعه در وصف خمر بهشت مىباشد كه فرموده است: '''«لا يصدعون عنها و لا ينزفون»''' و نويسنده معتقد است خداوند در اين آيه، با دو كلمه، تمام معايب خمر را برشمرده است.<ref>همان، | از جمله اين كلمات، آيهاى از سوره واقعه در وصف خمر بهشت مىباشد كه فرموده است: '''«لا يصدعون عنها و لا ينزفون»''' و نويسنده معتقد است خداوند در اين آيه، با دو كلمه، تمام معايب خمر را برشمرده است.<ref>همان، ص17</ref> | ||
در باب دوم، كلمات موجزى از پيامبر(ص) فقط نقل شده است، بدون توضيح يا تشريح آنها؛ برخى از اين كلمات عبارتند از: «بپرهيزيد از خضراء الدمن»، «مؤمن از يك سوراخ، دو مرتبه گزيده نمىشود»، «هدايتكننده بر خير، مانند فاعل آن است»، «قلبها بهواسطه گناه، زنگ زده و با استغفار، جلا مىيابد»، «مؤمن، آينه برادرش است»، «اموال خود را با زكات، حفظ كنيد» و.<ref>همان، | در باب دوم، كلمات موجزى از پيامبر(ص) فقط نقل شده است، بدون توضيح يا تشريح آنها؛ برخى از اين كلمات عبارتند از: «بپرهيزيد از خضراء الدمن»، «مؤمن از يك سوراخ، دو مرتبه گزيده نمىشود»، «هدايتكننده بر خير، مانند فاعل آن است»، «قلبها بهواسطه گناه، زنگ زده و با استغفار، جلا مىيابد»، «مؤمن، آينه برادرش است»، «اموال خود را با زكات، حفظ كنيد» و.<ref>همان، ص18 - 30</ref> | ||
در باب سوم، كلماتى از خلفاى راشدين، صحابه و تابعين نقل شده است، از جمله: خليفه اول: «قبل از مرگ، آسان و بعد از آن، سخت است»؛ خليفه دوم: «كسى كه شر را نشناسد، در آن مىافتد»؛ خليفه سوم: «با خداوند بهواسطه صدقات، تجارت كنيد».<ref>همان، | در باب سوم، كلماتى از خلفاى راشدين، صحابه و تابعين نقل شده است، از جمله: خليفه اول: «قبل از مرگ، آسان و بعد از آن، سخت است»؛ خليفه دوم: «كسى كه شر را نشناسد، در آن مىافتد»؛ خليفه سوم: «با خداوند بهواسطه صدقات، تجارت كنيد».<ref>همان، ص33 - 34</ref> | ||
كلماتى كه از سه خليفه اول ذكر شده، از تعداد انگشتان دست فراتر نرفته است، اما كلماتى كه از [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] نقل گرديده، بسيار زياد مىباشد؛ بهگونهاى كه فقط از قول ابوعثمان [[جاحظ، عمرو بن بحر|عمرو بن بحر جاحظ]]، فقط صد كلمه قصار و سرشار از حكمت، نقل گرديده است. برخى از كلمات، عبارتند از: «نترس مگر از گناه خود»؛ «اميد نداشته باش، مگر به خداى خود»؛ «مردم به زمان خود، شبيهترند از پدران خود»؛ «شرافتى با سوء ادب نيست» و.<ref>همان، | كلماتى كه از سه خليفه اول ذكر شده، از تعداد انگشتان دست فراتر نرفته است، اما كلماتى كه از [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] نقل گرديده، بسيار زياد مىباشد؛ بهگونهاى كه فقط از قول ابوعثمان [[جاحظ، عمرو بن بحر|عمرو بن بحر جاحظ]]، فقط صد كلمه قصار و سرشار از حكمت، نقل گرديده است. برخى از كلمات، عبارتند از: «نترس مگر از گناه خود»؛ «اميد نداشته باش، مگر به خداى خود»؛ «مردم به زمان خود، شبيهترند از پدران خود»؛ «شرافتى با سوء ادب نيست» و.<ref>همان، ص34</ref> | ||
در باب چهارم، كلماتى از ملوك دوران جاهليت نقل شده است. برخى از اين ملوك، عبارتند از: فريدون، منوچهر، پشنگ، افراسياب، طهماسب، كيكاوس، زال پسر سام، رستم فرزند زال، كيخسرو فرزند سياوش، اسفنديار، بهمن فرزند اسفنديار و.<ref>همان، | در باب چهارم، كلماتى از ملوك دوران جاهليت نقل شده است. برخى از اين ملوك، عبارتند از: فريدون، منوچهر، پشنگ، افراسياب، طهماسب، كيكاوس، زال پسر سام، رستم فرزند زال، كيخسرو فرزند سياوش، اسفنديار، بهمن فرزند اسفنديار و.<ref>همان، ص48 - 70</ref> | ||
پنجمين باب، در مورد سخنان ملوك و امراى اسلام مىباشد كه برخى از آنها عبارتند از: معاوية بن ابىسفيان، عمروعاص، مغيرة بن شعبه، زياد بن ابيه، احنف بن قيس، عبدالله بن زبير، مصعب بن زبير، عبدالملك بن مروان، حجاج بن يوسف، قتيبة بن مسلم، مهلب بن ابىصفره و.<ref>همان، | پنجمين باب، در مورد سخنان ملوك و امراى اسلام مىباشد كه برخى از آنها عبارتند از: معاوية بن ابىسفيان، عمروعاص، مغيرة بن شعبه، زياد بن ابيه، احنف بن قيس، عبدالله بن زبير، مصعب بن زبير، عبدالملك بن مروان، حجاج بن يوسف، قتيبة بن مسلم، مهلب بن ابىصفره و.<ref>همان، ص71 - 94</ref> | ||
در باب ششم، لطائفى از كلمات برخى از وزرا آمده است. افرادى همچون: ابومسلمه خلال، وزير سفاح؛ ربيع بن يونس، وزير منصور؛ ابوعبدالله، وزير مهدى؛ فيض بن ابىصالح، وزير مهدى؛ يحيى بن خالد برمكى و فضل بن يحيى، وزير هارون الرشيد؛ فضل بن سهل، وزير مأمون و.<ref>همان، | در باب ششم، لطائفى از كلمات برخى از وزرا آمده است. افرادى همچون: ابومسلمه خلال، وزير سفاح؛ ربيع بن يونس، وزير منصور؛ ابوعبدالله، وزير مهدى؛ فيض بن ابىصالح، وزير مهدى؛ يحيى بن خالد برمكى و فضل بن يحيى، وزير هارون الرشيد؛ فضل بن سهل، وزير مأمون و.<ref>همان، ص95 - 107</ref> | ||
در باب هفتم، گوشههايى از بدايع كتب و سخنان برخى از بلغا و فصحا، آمده است. برخى از ايشان، عبارتند از: عبدالحميد بن يحيى، كاتب مروان؛ اسماعيل بن صبيح، كاتب هارون الرشيد؛ عمرو بن مسعده، كاتب مأمون؛ ابراهيم بن عباس صولى، كاتب معتصم، واثق و متوكل؛ سعيد بن حميد، كاتب مستعين؛ حسن بن وهب، احمد بن سليم؛ ابوعثمان جاحظ؛ ابراهيم نظام؛ ابوالعيناء و.<ref>همان، | در باب هفتم، گوشههايى از بدايع كتب و سخنان برخى از بلغا و فصحا، آمده است. برخى از ايشان، عبارتند از: عبدالحميد بن يحيى، كاتب مروان؛ اسماعيل بن صبيح، كاتب هارون الرشيد؛ عمرو بن مسعده، كاتب مأمون؛ ابراهيم بن عباس صولى، كاتب معتصم، واثق و متوكل؛ سعيد بن حميد، كاتب مستعين؛ حسن بن وهب، احمد بن سليم؛ ابوعثمان جاحظ؛ ابراهيم نظام؛ ابوالعيناء و.<ref>همان، ص108 - 117</ref> | ||
در باب هشتم، ظرايفى از كلام فلاسفه، زهاد، حكماء و علما بيان شده است. افرادى از قبيل: ارسطاطاليس، افلاطون، سقراط، لقمان، اسكندر، يحيى بن عدى، قاضى ابويوسف، احمد بن ابىداود، مالك بن دينار، ابن سمّاك، يحيى بن معاذ، شبلى و.<ref>همان، | در باب هشتم، ظرايفى از كلام فلاسفه، زهاد، حكماء و علما بيان شده است. افرادى از قبيل: ارسطاطاليس، افلاطون، سقراط، لقمان، اسكندر، يحيى بن عدى، قاضى ابويوسف، احمد بن ابىداود، مالك بن دينار، ابن سمّاك، يحيى بن معاذ، شبلى و.<ref>همان، ص118 - 122</ref> | ||
در دو باب پايانى، كلمات قصار زيبايى از ظرفاء، نوادر و شعرا آمده است. برخى از اين افراد، عبارتند از: مطيع بن إياس، ابوحارث جمين، ابوعبدالله جماز، ابن عايشه قرشى، على بن عبيده ريحانى، محمد بن داود اصفهانى، منصور فقيه مصرى، ابوالفتح كشاجم، امرؤالقيس، زهير، نابغه ذبيانى، اوس بن حجر، بشر بن ابىخازم و.<ref>همان، | در دو باب پايانى، كلمات قصار زيبايى از ظرفاء، نوادر و شعرا آمده است. برخى از اين افراد، عبارتند از: مطيع بن إياس، ابوحارث جمين، ابوعبدالله جماز، ابن عايشه قرشى، على بن عبيده ريحانى، محمد بن داود اصفهانى، منصور فقيه مصرى، ابوالفتح كشاجم، امرؤالقيس، زهير، نابغه ذبيانى، اوس بن حجر، بشر بن ابىخازم و.<ref>همان، ص123 - 221</ref> | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
1. مقدمه و متن كتاب. | 1. مقدمه و متن كتاب. | ||
2. تاريخ الأدب العربي، كارل بروكلمان، ج 5، | 2. تاريخ الأدب العربي، كارل بروكلمان، ج 5، ص195. | ||
ویرایش