۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' ر.ك: ' به ' ر.ک: ') |
||
| خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
اين كتاب يك جلدى، شامل مقدمه محقق، ترجمه مؤلف، مقدمه مؤلف و 31 فصل است. 28 فصل آن به اسامى روات به ترتيب حروف الفبا اختصاص يافته است. فصل بيستونهم، درباره القاب و كنيهها، فصل سىام درباره ذكر برخى از خواص اصحاب [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و مجهولين و فصل سىويكم مشتمل بر خاتمهى كتاب است و خود شامل ده فايده مىباشد. | اين كتاب يك جلدى، شامل مقدمه محقق، ترجمه مؤلف، مقدمه مؤلف و 31 فصل است. 28 فصل آن به اسامى روات به ترتيب حروف الفبا اختصاص يافته است. فصل بيستونهم، درباره القاب و كنيهها، فصل سىام درباره ذكر برخى از خواص اصحاب [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و مجهولين و فصل سىويكم مشتمل بر خاتمهى كتاب است و خود شامل ده فايده مىباشد. | ||
مرحوم [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، كتاب خود را به دو بخش روات قابل اعتماد (ثقات) و روات غير قابل اعتماد (ضعاف) تقسيم نموده است؛ لذا مراجعهكننده براى پى بردن به شرح حال يك راوى بايد به هر دو بخش مراجعه نمايد... ازاينرو، محقق كتاب براى سهولت دسترسى، اين دو بخش را در يك جا گردآورى نموده است و با رموزى چون: «ثق» (نشانه اينكه اين شخص، در بخش اول از كتاب علامه ذكر شده است) و «ضع» (نشانه اينكه اين شخص، در بخش دوم از كتاب علامه ذكر شده است) آنها را از يكديگر متمايز نموده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20723/1/23 ر. | مرحوم [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، كتاب خود را به دو بخش روات قابل اعتماد (ثقات) و روات غير قابل اعتماد (ضعاف) تقسيم نموده است؛ لذا مراجعهكننده براى پى بردن به شرح حال يك راوى بايد به هر دو بخش مراجعه نمايد... ازاينرو، محقق كتاب براى سهولت دسترسى، اين دو بخش را در يك جا گردآورى نموده است و با رموزى چون: «ثق» (نشانه اينكه اين شخص، در بخش اول از كتاب علامه ذكر شده است) و «ضع» (نشانه اينكه اين شخص، در بخش دوم از كتاب علامه ذكر شده است) آنها را از يكديگر متمايز نموده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20723/1/23 ر.ک: مقدمه محقق، ص23]</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
| خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
ج)- بسيارى ديگر چون «احمد بن حسن»، «حنان بن سدير صيرفى»، «محمد بن اسحاق بن عمار بن حيان تغلبى»، «ظفر بن حمدون»، «اسحاق بن عمار صيرفى» و... | ج)- بسيارى ديگر چون «احمد بن حسن»، «حنان بن سدير صيرفى»، «محمد بن اسحاق بن عمار بن حيان تغلبى»، «ظفر بن حمدون»، «اسحاق بن عمار صيرفى» و... | ||
بنابراين، از نظر علامه علاوه بر غلو، فرقههايى چون: فطحى، زيدى، واقفى و ناووسى نيز غير قابل اعتمادند و در آنها نيز بايد توقف كرد.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1034349 ر. | بنابراين، از نظر علامه علاوه بر غلو، فرقههايى چون: فطحى، زيدى، واقفى و ناووسى نيز غير قابل اعتمادند و در آنها نيز بايد توقف كرد.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1034349 ر.ک: همان ص114-117]</ref> | ||
يكى ديگر از ويژگىهاى علامه در رجالش «قبول حسن ظاهر» است؛ يعنى ايشان ملتزم به استفاده از «أصالة العدالة» در توثيق راويان بوده است؛ بدين معنى كه اگر پس از بررسى احوال راوى، به توثيق و يا تضعيف وى دست يافته نشد، اصل را بر عدالت وى بنا نهاده و وى را موثق و مورد اعتماد اعلام مىكند.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1034349 ر. | يكى ديگر از ويژگىهاى علامه در رجالش «قبول حسن ظاهر» است؛ يعنى ايشان ملتزم به استفاده از «أصالة العدالة» در توثيق راويان بوده است؛ بدين معنى كه اگر پس از بررسى احوال راوى، به توثيق و يا تضعيف وى دست يافته نشد، اصل را بر عدالت وى بنا نهاده و وى را موثق و مورد اعتماد اعلام مىكند.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1034349 ر.ک: همان، ص118-121]</ref> | ||
از ديگر مبانى علامه، «اعتماد به وكلا است». ايشان وكالت چه در امور مالى، مثل جمعآورى زكات و يا وكالت در امورى چون قضاوت و يا نظارت بر وقف را دليلى بر اعتماد دانسته؛ لذا بسيارى از روات، چون «حسن بن محمد بن هارون بن عمران همدانى»، «عزيز بن زهير»، «حفص بن عمرو» و... را معتمد مىداند.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1034349 ر. | از ديگر مبانى علامه، «اعتماد به وكلا است». ايشان وكالت چه در امور مالى، مثل جمعآورى زكات و يا وكالت در امورى چون قضاوت و يا نظارت بر وقف را دليلى بر اعتماد دانسته؛ لذا بسيارى از روات، چون «حسن بن محمد بن هارون بن عمران همدانى»، «عزيز بن زهير»، «حفص بن عمرو» و... را معتمد مىداند.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1034349 ر.ک: همان، ص122 و 123]</ref> | ||
يكى ديگر از مبانى علامه، «اعتماد به نظريه وثاقت اصحاب اجماع» و «تقديم نظريه اصحاب اجماع بر فساد مذهب راوى» است.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1034349 همان، ص124 و 125]</ref> | يكى ديگر از مبانى علامه، «اعتماد به نظريه وثاقت اصحاب اجماع» و «تقديم نظريه اصحاب اجماع بر فساد مذهب راوى» است.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1034349 همان، ص124 و 125]</ref> | ||
ویرایش