پرش به محتوا

مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ن شناسی ' به 'ن‌شناسی '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن شناسی ' به 'ن‌شناسی ')
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NUR39175J1.jpg
| تصویر =NUR39175J1.jpg
خط ۵: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[علوي مهر، حسين]] (نويسنده)
[[علوي مهر، حسين]] (نویسنده)


| زبان = فارسی
| زبان = فارسی
خط ۱۹: خط ۱۸:
| چاپ =1
| چاپ =1
| شابک =978-964-195-672-3‬
| شابک =978-964-195-672-3‬
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =39175
| کتابخوان همراه نور =39175
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}


'''مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن''' نوشته حسین علوی مهر، کتابی است به زبان فارسی و با موضوع علوم قرآنی و کلام اسلامی.  
'''مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن''' نوشته حسین علوی مهر، کتابی است به زبان فارسی و با موضوع علوم قرآنی و کلام اسلامی.  


==انگیزه تألیف==
==انگیزه تألیف==
نویسنده این مجموعه را به هدف تبیین حقیقت وحی، خطاناپذیری آن، وحیانی بودن قرآن کریم و پاسخ به برخی شبهات درباره وحی نوشته است و در پی پاسخ به این سؤال است که وحی رسالی و وحی قرآنی و شبهات آن چگونه قابل بررسی است؟<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص20</ref>
نویسنده این مجموعه را به هدف تبیین حقیقت وحی، خطاناپذیری آن، وحیانی بودن قرآن کریم و پاسخ به برخی شبهات درباره وحی نوشته است و در پی پاسخ به این سؤال است که وحی رسالی و وحی قرآنی و شبهات آن چگونه قابل بررسی است؟<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص20</ref>


خط ۳۴: خط ۳۵:
کتاب دارای سخن ناشر، مقدمه و محتوای مطالب در 10 فصل است. در پایان هر فصل خلاصه آن فصل به همراه سؤالاتی مرتبط به آن ذکر شده است.
کتاب دارای سخن ناشر، مقدمه و محتوای مطالب در 10 فصل است. در پایان هر فصل خلاصه آن فصل به همراه سؤالاتی مرتبط به آن ذکر شده است.


نویسنده در نگارش این اثر از 169 اثر فارسی، عربی و لاتین از منابع شیعه و سنی و غیرمسلمانان بهره برده است که برخی از آن‌ها پس از قرآن و نهج‌البلاغه عبارتند از: [[روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني|روح‌المعاني آلوسی]]، [[تاریخ پیامبر اسلام(ص)|تاریخ پیامبر اسلام(ص) آیتی]]، [[الكامل في التاريخ|الكامل في التاريخ ابن اثیر]]، [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|طبقات الکبرای ابن سعد]]، [[الإشارات و التنبيهات مع المحاكمات|اشارات و تنبیهات]] و [[الشفاء|شفای بوعلی]]، [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]] و فتوحات مكیه [[ابن‌عربی، محمد بن علی|محی‌الدین عربی]]، احیای فکر دینی در اسلام محمد اقبال، [[تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن|مخزن العرفان بانو امین]]، علم و دین ایان باربور، [[البرهان في تفسير القرآن|البرهان في تفسير القرآن سیدهاشم بحرانی]]، فلسفه دین جان هیک، [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البیان في تفسير آی القرآن طبری]]، [[قرآن شناسی (مصباح یزدی)|قرآن‌شناسی]]، آموزش عقاید و آموزش فلسفه [[مصباح یزدی، محمدتقی|محمدتقی مصباح یزدی]]، [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان في تفسير القرآن محمدحسین طباطبایی]] و....<ref>ر.ک: فهرست منابع، ص343-352</ref>
نویسنده در نگارش این اثر از 169 اثر فارسی، عربی و لاتین از منابع شیعه و سنی و غیرمسلمانان بهره برده است که برخی از آن‌ها پس از قرآن و نهج‌البلاغه عبارتند از: [[روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني|روح‌المعاني آلوسی]]، [[تاریخ پیامبر اسلام(ص)|تاریخ پیامبر اسلام(ص) آیتی]]، [[الكامل في التاريخ|الكامل في التاريخ ابن اثیر]]، [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|طبقات الکبرای ابن سعد]]، [[الإشارات و التنبيهات مع المحاكمات|اشارات و تنبیهات]] و [[الشفاء|شفای بوعلی]]، [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]] و فتوحات مكیه [[ابن‌ عربی، محمد بن علی|محی‌الدین عربی]]، احیای فکر دینی در اسلام محمد اقبال، [[تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن|مخزن العرفان بانو امین]]، علم و دین ایان باربور، [[البرهان في تفسير القرآن|البرهان في تفسير القرآن سیدهاشم بحرانی]]، فلسفه دین جان هیک، [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البیان في تفسير آی القرآن طبری]]، [[قرآن‌شناسی (مصباح یزدی)|قرآن‌شناسی]]، آموزش عقاید و آموزش فلسفه [[مصباح یزدی، محمدتقی|محمدتقی مصباح یزدی]]، [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان في تفسير القرآن محمدحسین طباطبایی]] و...<ref>ر.ک: فهرست منابع، ص343-352</ref>


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۶: خط ۴۷:
فصل دوم به امکان و اقسام وحی اختصاص یافته است. نویسنده در این فصل معتقد است که وحی، ارتباط انسان با خداوند و عالم ماوراء طبیعت است که از مجاری عادی به دست نمی‌آید و فهم آن نیز بسیار مشکل می‌نمایند؛ به همین جهت عده‌ای گفته‌اند که انسان مادی امکان برقراری پیوند با عالم مجرد را ندارد؛ لکن از دیدگاه قرآن و برهان‌های فلسفی، انسان علاوه بر جسم، روح مجرد نیز دارد. وحدت شخصیت انسان در طول زندگی و تغییر نیافتن ذات انسان و نسبت دادن فعل به ذات نه به اعضا و جوارح، اصیل بودن روح مجرد انسان را نشان می‌دهد که با آن می‌توان با عالم غیب ارتباط برقرار کرد. آیاتی از جمله «سجده آیات 7-9 و مؤمنون آیات 12-14» به بیان وجود روح انسان می‌پردازد.<ref>همان، ص98</ref>
فصل دوم به امکان و اقسام وحی اختصاص یافته است. نویسنده در این فصل معتقد است که وحی، ارتباط انسان با خداوند و عالم ماوراء طبیعت است که از مجاری عادی به دست نمی‌آید و فهم آن نیز بسیار مشکل می‌نمایند؛ به همین جهت عده‌ای گفته‌اند که انسان مادی امکان برقراری پیوند با عالم مجرد را ندارد؛ لکن از دیدگاه قرآن و برهان‌های فلسفی، انسان علاوه بر جسم، روح مجرد نیز دارد. وحدت شخصیت انسان در طول زندگی و تغییر نیافتن ذات انسان و نسبت دادن فعل به ذات نه به اعضا و جوارح، اصیل بودن روح مجرد انسان را نشان می‌دهد که با آن می‌توان با عالم غیب ارتباط برقرار کرد. آیاتی از جمله «سجده آیات 7-9 و مؤمنون آیات 12-14» به بیان وجود روح انسان می‌پردازد.<ref>همان، ص98</ref>


نویسنده در فصل سوم کتاب متذکر می‌شود که ماهیت وحی را فقط انبیاء می‌دانند و دیگر افراد نمی‌توانند آن را بشناسند مگر با فهم ویژگی‌های آن<ref>ر.ک: کتاب، ص101</ref> وی اسرارآمیز بودن را از این ویژگی‌ها می‌داند و کلامی از [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] درباره نامیدن آن به شعور مرموز و رازآمیز الهى ذکر می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص101-102</ref> لزوم وجود رابطه دوسویه در وحی که یکی ذات آمر و دیگری ذات مأمور و گیرنده پیام است، از جنس علم حضوری بودن وحی که با طبع قابلیت صدق و کذب در آن راه ندارد و کوچک‌ترین خطا در آن به معنی نفی وحی یا ندانستن حقیقت است، و همچنین قابل تعلیم و تعلم نبودن آن به همین دلیل که از جنس علم حضوری است و آنچه قابلیت تعلیم دارد علم حصولی و تصوری است، از دیگر ویژگی‌های وحی است. نویسنده در اینجا جمله‌ای را از اقبال نقل می‌کند؛ «اقبال مى‌نویسد: [وحى یک تجربه باطنى است] ازآنجاکه صفت تجربه باطنى این است که بى‌واسطه و مستقیم آزموده شود، روشن است که نمى‌توان آن را به دیگرى انتقال داد».<ref>همان، ص103</ref>  
نویسنده در فصل سوم کتاب متذکر می‌شود که ماهیت وحی را فقط انبیاء می‌دانند و دیگر افراد نمی‌توانند آن را بشناسند مگر با فهم ویژگی‌های آن<ref>ر.ک: کتاب، ص101</ref> وی اسرارآمیز بودن را از این ویژگی‌ها می‌داند و کلامی از [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایی]] درباره نامیدن آن به شعور مرموز و رازآمیز الهى ذکر می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص101-102</ref> لزوم وجود رابطه دوسویه در وحی که یکی ذات آمر و دیگری ذات مأمور و گیرنده پیام است، از جنس علم حضوری بودن وحی که با طبع قابلیت صدق و کذب در آن راه ندارد و کوچک‌ترین خطا در آن به معنی نفی وحی یا ندانستن حقیقت است، و همچنین قابل تعلیم و تعلم نبودن آن به همین دلیل که از جنس علم حضوری است و آنچه قابلیت تعلیم دارد علم حصولی و تصوری است، از دیگر ویژگی‌های وحی است. نویسنده در اینجا جمله‌ای را از اقبال نقل می‌کند؛ «اقبال مى‌نویسد: [وحى یک تجربه باطنى است] ازآنجاکه صفت تجربه باطنى این است که بى‌واسطه و مستقیم آزموده شود، روشن است که نمى‌توان آن را به دیگرى انتقال داد».<ref>همان، ص103</ref>  


مرکز دریافت وحی به دلیل آیه‌های 193 و 194 سوره شعرا قلب است و منظور از قلب عضو صنوبری نیست بلکه چنانکه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] نوشته: پیامبر با روح شریف خود بدون مشارکت حواس ظاهری که ابزارهای کاربردی برای ادراک امور جزئی هستند وحی را دریافت می‌کند. مؤید این امر این است که گاهی پیامبر در میان مردم بودند و وحی نازل می‌شد و فقط پیامبر(ص) آن را دریافت می‌کرد و اگر اعضا و جوارح مادی دخالتی در این امر می‌داشتند باید سایر حاضرین نیز آن را درک می‌کردند. از دیگر ویژگی‌های وحی غیر اختیاری بودن آن برای پیامبران است.<ref>ر.ک: همان، ص104-106</ref>
مرکز دریافت وحی به دلیل آیه‌های 193 و 194 سوره شعرا قلب است و منظور از قلب عضو صنوبری نیست بلکه چنانکه [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایی]] نوشته: پیامبر با روح شریف خود بدون مشارکت حواس ظاهری که ابزارهای کاربردی برای ادراک امور جزئی هستند وحی را دریافت می‌کند. مؤید این امر این است که گاهی پیامبر در میان مردم بودند و وحی نازل می‌شد و فقط پیامبر(ص) آن را دریافت می‌کرد و اگر اعضا و جوارح مادی دخالتی در این امر می‌داشتند باید سایر حاضرین نیز آن را درک می‌کردند. از دیگر ویژگی‌های وحی غیر اختیاری بودن آن برای پیامبران است.<ref>ر.ک: همان، ص104-106</ref>


علوی مهر در بخش دخالت جنسیت در وحی می‌نویسد: «مطابق آیات قرآن، پیامبران الهى همه از جنس مذکر بوده‌اند و هیچ پیامبرى زن نبوده است. اگرچه گفت‌وگوهایى میان فرشتگان و برخى از زنان، مانند حضرت مریم و نیز وحى به مادر حضرت موسى وجود دارد، این از وحى رسالى نبوده است؛ بلکه به معناى دیگرى است»<ref>همان، ص108</ref>
علوی مهر در بخش دخالت جنسیت در وحی می‌نویسد: «مطابق آیات قرآن، پیامبران الهى همه از جنس مذکر بوده‌اند و هیچ پیامبرى زن نبوده است. اگرچه گفت‌وگوهایى میان فرشتگان و برخى از زنان، مانند حضرت مریم و نیز وحى به مادر حضرت موسى وجود دارد، این از وحى رسالى نبوده است؛ بلکه به معناى دیگرى است»<ref>همان، ص108</ref>
خط ۶۸: خط ۶۹:


==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۷۴: خط ۷۵:




== وابسته‌ها ==
{{الگو:علوم قرآنی}}
 
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:جدید تیرماه]]