۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ميداند' به 'میداند') |
جز (جایگزینی متن - 'ميباشد' به 'میباشد') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
نگارنده پس از تعريف لغوى و دينى وحى و نبوت، رسالت و حاجت بشر به اينها، اصول اديان را متكى بر سه محور ايمان به غيب و خداوند، عقيده به بعثت و جزا و عمل صالح دانسته و معتقد است براى تحقق اين حكمت بايد قائل به عصمت انبياء شويم، بخلاف ساير اديان كه كردارهاى ناپسندى را به انبيا نسبت ميدهند كه منافى عصمت آنهاست اگرچه بسيارى از مطالب اين كتابها تحريف شدهو به طور قطع نمىتوان گفت نظر واقعى اين اديان چنين است. پس از بيان اينكه عقل و علم بشرى ما را بىنياز از هدايت پيغمبران نمىكند، تعريف وحى و نبوت و انبيا در فرهنگ مسيحيت، و كلمات مسيحيان در اين مباحث را نوعى تحكم و مشتمل بر تعارض فراوانى میداند. سپس به امتيازات نبوت پيامبر(ص) بر ساير انبياء و تلاش مسيحيان در منع از گسترش قرآن اشاره و بر اين باورند كه قرآن به خاطر شمول بر علوم هدايتى، اعجاز لفظى و معنوى، خبر از گذشته، حال و آينده و تربيت بشريت به سوى كمال كتابى معجزه و نبوت پيامبر با براهين علمى و عقلى اثبات شده است نه با نشانهها و عجايب و اين مسئله را هر عقلى در هر زمانى درك مىكند، از ميان نقد و تحليلهاى غربيان و خاورشناسان به راحتى درك مىكنيم كه آنها هم پيامبر(ص) را شخص سليم، داراى عقل كامل و ساير صفات و ملكات حسنه و دور از رذايل اخلاقى و مبعوث به رسالت از طرف خداوند مىدانند. | نگارنده پس از تعريف لغوى و دينى وحى و نبوت، رسالت و حاجت بشر به اينها، اصول اديان را متكى بر سه محور ايمان به غيب و خداوند، عقيده به بعثت و جزا و عمل صالح دانسته و معتقد است براى تحقق اين حكمت بايد قائل به عصمت انبياء شويم، بخلاف ساير اديان كه كردارهاى ناپسندى را به انبيا نسبت ميدهند كه منافى عصمت آنهاست اگرچه بسيارى از مطالب اين كتابها تحريف شدهو به طور قطع نمىتوان گفت نظر واقعى اين اديان چنين است. پس از بيان اينكه عقل و علم بشرى ما را بىنياز از هدايت پيغمبران نمىكند، تعريف وحى و نبوت و انبيا در فرهنگ مسيحيت، و كلمات مسيحيان در اين مباحث را نوعى تحكم و مشتمل بر تعارض فراوانى میداند. سپس به امتيازات نبوت پيامبر(ص) بر ساير انبياء و تلاش مسيحيان در منع از گسترش قرآن اشاره و بر اين باورند كه قرآن به خاطر شمول بر علوم هدايتى، اعجاز لفظى و معنوى، خبر از گذشته، حال و آينده و تربيت بشريت به سوى كمال كتابى معجزه و نبوت پيامبر با براهين علمى و عقلى اثبات شده است نه با نشانهها و عجايب و اين مسئله را هر عقلى در هر زمانى درك مىكند، از ميان نقد و تحليلهاى غربيان و خاورشناسان به راحتى درك مىكنيم كه آنها هم پيامبر(ص) را شخص سليم، داراى عقل كامل و ساير صفات و ملكات حسنه و دور از رذايل اخلاقى و مبعوث به رسالت از طرف خداوند مىدانند. | ||
در ادامه به شبهه ماديين كه وحى را الهام از درون پيامبر(ص) مىدانند نه از خارج و علت آن را نفس عالى و سيرت پاك او مىدانند پاسخ مىدهد. پس از بيان مقدماتى تمام اين شبهات را مردود و وحى را بالاتر از هر استنباط و هر احتمال و اكثر مقدمات آنها در نفسانى بودن وحى را نتيجه آراى باطلى مىداند كه مبتنى بر هيچ قاعدهاى | در ادامه به شبهه ماديين كه وحى را الهام از درون پيامبر(ص) مىدانند نه از خارج و علت آن را نفس عالى و سيرت پاك او مىدانند پاسخ مىدهد. پس از بيان مقدماتى تمام اين شبهات را مردود و وحى را بالاتر از هر استنباط و هر احتمال و اكثر مقدمات آنها در نفسانى بودن وحى را نتيجه آراى باطلى مىداند كه مبتنى بر هيچ قاعدهاى نمیباشد. | ||
با تحقيق در صفات پيامبر(ص) و دوران زندگى او اين مطلب به وضوح روشن مىشود كه خداوند پيامبر را كامل خلق كرد تا مبلّغ دين كامل و اسوهى مكارم اخلاق باشد و تمام زشتىها را مبغوض او كرد تا بتواند مصلح نفوس باشد همانطور كه در آيات قرآن، خداوند خصوصيات ايشان در روح، وحى، كتاب و دين را تبيين مىكند، قرآن كتابى است كه در آن هيچ مطلب باطلى ديده نمىشود. | با تحقيق در صفات پيامبر(ص) و دوران زندگى او اين مطلب به وضوح روشن مىشود كه خداوند پيامبر را كامل خلق كرد تا مبلّغ دين كامل و اسوهى مكارم اخلاق باشد و تمام زشتىها را مبغوض او كرد تا بتواند مصلح نفوس باشد همانطور كه در آيات قرآن، خداوند خصوصيات ايشان در روح، وحى، كتاب و دين را تبيين مىكند، قرآن كتابى است كه در آن هيچ مطلب باطلى ديده نمىشود. |
ویرایش