پرش به محتوا

مصطلحات الفقه و معظم عناوينه الموضوعية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منابع ==' به '== منابع مقاله ==')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
</div>
</div>


== معرفى اجمالى ==
'''مصطلحات الفقه و معظم عناوينه الموضوعية'''، اثر [[مشکینی اردبیلی، علی|آیت‌الله على مشكينى]]، بيان، توضيح و بررسى برخى از اصطلاحات فقهى و اصولى مى‌باشد كه به زبان عربى و در سال 1419ق1377/ش، نوشته شده است.
'''مصطلحات الفقه و معظم عناوينه الموضوعية'''، اثر [[مشکینی اردبیلی، علی|آیت‌الله على مشكينى]]، بيان، توضيح و بررسى برخى از اصطلاحات فقهى و اصولى مى‌باشد كه به زبان عربى و در سال 1419ق1377/ش، نوشته شده است.


خط ۵۷: خط ۵۵:
در مقدمه، به شش امر زير اشاره شده است:
در مقدمه، به شش امر زير اشاره شده است:


1. تعريف فقه و بررسى آن از دو لحاظ زير:
#تعريف فقه و بررسى آن از دو لحاظ زير:
 
#:الف) لغت: فهم و رسيدن به علم غايب به وسيله علم شاهد؛
الف) لغت: فهم و رسيدن به علم غايب به وسيله علم شاهد؛
#:ب) اصطلاح علماى اماميه: قيام حجت نزد كسى كه قادر بر استنباط و فهم احكام شرعيه فرعيه يا وظايف عقليه دينيه و يا موضوعات استنباطى آن مى‌باشد؛
 
#اشاره به منزلت و جايگاه علم فقه: نويسنده، معتقد است كه فقه، شريف‌ترين و والاترين دانش‌ها، افضل علوم و نيمى از دين(در مقابل اصول) مى‌باشد كه در بر دارنده احكام كليه الهى است كه متعلق به اعمال جوارحى بندگان است، البته شرافت و فضيلت آن، بعد از اصول دين مى‌باشد؛
ب) اصطلاح علماى اماميه: قيام حجت نزد كسى كه قادر بر استنباط و فهم احكام شرعيه فرعيه يا وظايف عقليه دينيه و يا موضوعات استنباطى آن مى‌باشد؛
#اشاره به نحوه تبويب مباحث فقهى و اشكال موجود در آن: معمولا علما، ابواب فقه را به شصت باب تقسيم نموده و هر كدام را تحت عنوان يك كتاب ذكر كرده‌اند؛ به اين ترتيب كه طهارت را اولين كتاب و ديات را آخرين آن قرار داده‌اند؛ بدون اشاره به ملاك ترتيب و تنظيم آنها؛
 
#بررسى و تفصيل مدارك و مصادر اوليه فقه در سه بخش زير:
2. اشاره به منزلت و جايگاه علم فقه: نويسنده، معتقد است كه فقه، شريف‌ترين و والاترين دانش‌ها، افضل علوم و نيمى از دين(در مقابل اصول) مى‌باشد كه در بر دارنده احكام كليه الهى است كه متعلق به اعمال جوارحى بندگان است، البته شرافت و فضيلت آن، بعد از اصول دين مى‌باشد؛
#:الف) كتاب: مراد، نصوص و ظواهر قرآن بوده و اختلافى در حجيت آن نيست؛
 
#:ب) سنت: از جهتى اتفاقى است(حجيت كلام صادر از نبى(ص) به‌عنوان اخبار از خداوند، تبليغ دين و بيان آنچه كه نازل شده است) و از جهتى، اختلافى(طرق وصول اين اخبار به كسى كه عصر رسول(ص) را درك نكرده است)؛
3. اشاره به نحوه تبويب مباحث فقهى و اشكال موجود در آن: معمولا علما، ابواب فقه را به شصت باب تقسيم نموده و هر كدام را تحت عنوان يك كتاب ذكر كرده‌اند؛ به اين ترتيب كه طهارت را اولين كتاب و ديات را آخرين آن قرار داده‌اند؛ بدون اشاره به ملاك ترتيب و تنظيم آنها؛
#:ج) عقل: مراد از آن، معناى لغوى و عرفى آن مى‌باشد كه عبارت است از قوه‌اى كه انسان به وسيله آن، كليات را درك كرده و به حسن و قبح اشياء پى مى‌برد؛
 
#اشاره به كفايت ادله تفصيليه فوق، براى رفع نيازهاى جامعه اسلامى و عدم نياز به ادله‌اى كه تحت عنوان قياس، استحسان، مصالح مرسله و... بيان شده‌اند؛
4. بررسى و تفصيل مدارك و مصادر اوليه فقه در سه بخش زير:
#بيان روش تأليف كتاب.
 
الف) كتاب: مراد، نصوص و ظواهر قرآن بوده و اختلافى در حجيت آن نيست؛
 
ب) سنت: از جهتى اتفاقى است(حجيت كلام صادر از نبى(ص) به‌عنوان اخبار از خداوند، تبليغ دين و بيان آنچه كه نازل شده است) و از جهتى، اختلافى(طرق وصول اين اخبار به كسى كه عصر رسول(ص) را درك نكرده است)؛
 
ج) عقل: مراد از آن، معناى لغوى و عرفى آن مى‌باشد كه عبارت است از قوه‌اى كه انسان به وسيله آن، كليات را درك كرده و به حسن و قبح اشياء پى مى‌برد؛
 
5. اشاره به كفايت ادله تفصيليه فوق، براى رفع نيازهاى جامعه اسلامى و عدم نياز به ادله‌اى كه تحت عنوان قياس، استحسان، مصالح مرسله و... بيان شده‌اند؛
 
6. بيان روش تأليف كتاب.


از جمله اصطلاحات و عناوين مطرح شده در كتاب، عبارتند از:
از جمله اصطلاحات و عناوين مطرح شده در كتاب، عبارتند از:


1. آمين، كه اسم فعل و به معنای «استجب»(مستجاب كن) مى‌باشد. در مورد استعمال اين كلمه در نماز، بعد از خواندن سوره حمد، دو ديدگاه مطرح شده است:
#آمين، كه اسم فعل و به معنای «استجب»(مستجاب كن) مى‌باشد. در مورد استعمال اين كلمه در نماز، بعد از خواندن سوره حمد، دو ديدگاه مطرح شده است:
 
#:الف) اهل سنت: ائمه سه‌گانه ايشان، ذكر اين كلمه را توسط امام، مأموم يا به صورت انفرادى در نماز، جزء سنت دانسته‌اند، ولى مذهب مالكى، آن را مستحب مى‌داند؛ نه سنت؛
الف) اهل سنت: ائمه سه‌گانه ايشان، ذكر اين كلمه را توسط امام، مأموم يا به صورت انفرادى در نماز، جزء سنت دانسته‌اند، ولى مذهب مالكى، آن را مستحب مى‌داند؛ نه سنت؛
#:ب) شيعه: آن را منع كرده است، اما در حرمت يا سبب بطلان آن در نماز، اختلاف وجود دارد؛
 
#الآيه: در لغت به معناى علامت بوده و براى احكام واجب و مندوب، در مواردى از فقه، مانند آيات سجده، آية الكرسى، مباهله، تيمم، زكات، خمس، نور، ربا، انذار، بيوت و... موضوع واقع مى‌شود؛
ب) شيعه: آن را منع كرده است، اما در حرمت يا سبب بطلان آن در نماز، اختلاف وجود دارد؛
#الشَجه: در لغت، عبارت است از جراحت در سر كه باعث كنده شدن گوشت يا شكستن استخوان شود و در اصطلاح فقها، به مصاديق خاصى از جراحت در سر و گردن اطلاق مى‌شود كه داراى هشت قسم بوده و هر قسم، حكم خاصى بر آن بار شده و ديه، ارش و حكومت معينى به آن تعلق مى‌گيرد. اين هشت قسم عبارتند از: حارصه يا حرصه؛ داميه؛ متلاحمه يا باضعه؛ سمحاق؛ هاشمه؛ منقله و مأمومه.
 
2. الآيه: در لغت به معناى علامت بوده و براى احكام واجب و مندوب، در مواردى از فقه، مانند آيات سجده، آية الكرسى، مباهله، تيمم، زكات، خمس، نور، ربا، انذار، بيوت و... موضوع واقع مى‌شود؛
 
3. الشَجه: در لغت، عبارت است از جراحت در سر كه باعث كنده شدن گوشت يا شكستن استخوان شود و در اصطلاح فقها، به مصاديق خاصى از جراحت در سر و گردن اطلاق مى‌شود كه داراى هشت قسم بوده و هر قسم، حكم خاصى بر آن بار شده و ديه، ارش و حكومت معينى به آن تعلق مى‌گيرد. اين هشت قسم عبارتند از: حارصه يا حرصه؛ داميه؛ متلاحمه يا باضعه؛ سمحاق؛ هاشمه؛ منقله و مأمومه.


از ديگر اصطلاحات عنوان شده در كتاب، مى‌توان به موارد زير اشاره كرد:
از ديگر اصطلاحات عنوان شده در كتاب، مى‌توان به موارد زير اشاره كرد:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش