۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منبع مقاله ==' به '== منابع مقاله ==') |
جز (جایگزینی متن - 'ه ها' به 'هها') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
'''تفسير كوثر'''، اثر [[جعفری، یعقوب|يعقوب جعفرى]] مراغى (جعفرى نيا) از علماى معاصربه زبان فارسى است. نويسنده اين تفسير را اول ذيقعده 1417 مطابق با 21 اسفند 1375 در سن پنجاه سالگى نوشته است. تفسير حاضر دربردارند تفسير بخشى از | '''تفسير كوثر'''، اثر [[جعفری، یعقوب|يعقوب جعفرى]] مراغى (جعفرى نيا) از علماى معاصربه زبان فارسى است. نويسنده اين تفسير را اول ذيقعده 1417 مطابق با 21 اسفند 1375 در سن پنجاه سالگى نوشته است. تفسير حاضر دربردارند تفسير بخشى از سورههاى قرآن از ابتداست. | ||
مؤلف، اين تفسير را «كوثر» ناميده كه به معناى خير كثير و نيكى فراوان و هم، نام كوتاهترين سوره قرآن است و مهمتر اينكه يادآور بانوى بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا(ع) است زيرا كوثر در آيه ''' إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ ''' به وجود مقدس او تفسير شده و اينكه نسل پيامبر از جانب او در زمين گسترش مىيابد. به همين جهت اين اثر را، به روح مقدس آن بزرگوار اهدا نموده است.<ref>مقدمه كتاب، ج1، ص8</ref> | مؤلف، اين تفسير را «كوثر» ناميده كه به معناى خير كثير و نيكى فراوان و هم، نام كوتاهترين سوره قرآن است و مهمتر اينكه يادآور بانوى بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا(ع) است زيرا كوثر در آيه ''' إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ ''' به وجود مقدس او تفسير شده و اينكه نسل پيامبر از جانب او در زمين گسترش مىيابد. به همين جهت اين اثر را، به روح مقدس آن بزرگوار اهدا نموده است.<ref>مقدمه كتاب، ج1، ص8</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
همچنين مفسر محترم سعى نموده از گزارشهاى تاريخى كه مربوط به آيه است و به سند آن دسترسى داشته، اشاره كند به علاوه از گزارشهاى تاريخى ديگر كه مربوط به آن آيه نيست، ولى مىتواند در فهم آن آيه كمك كند استفاده نمايد. وى از منابع معتبرى كه در دست داشته استفاده كرده و در گزارشهاى مربوط به امتهاى پيشين و حوادث تاريخى عصر رسول خدا(ص) زواياى تاريكى بوده كه سعى نموده آنها را روشن نمايد. مثلا وقتى در سوره كهف به جريان ذوالقرنين مىرسد، در مورد اين كه ذوالقرنين كيست، مطالعات گسترده اى نموده، حتى از كتابهاى عهدين (چون نام كوروش در تورات زياد آمده و بعضىها مىگويند منظور از ذوالقرنين كوروش است) و از كتابهاى تاريخى مربوط به ايران باستان استفاده نموده است (چون مىگويند ذوالقرنين كوروش يا داريوش است)، همچنين از منابع تاريخى مربوط به روم بهره برده، زيرا نويسندگان رومى مىگويند ذوالقرنين اسكندر است. وى همه اينها را بررسى نموده، روايات را مشاهده كرده و با اين كه بناى وى در تفسير كوثر بر اختصار بوده است، در اين جا بيست، سى صفحه درباره ذوالقرنين و اين كه ذوالقرنين كيست؟ ياجوج و ماجوج چه قومى هستند؟ و سدّ ذوالقرنين كجا بود، بحث كرده است.<ref>نشريه آيينه پژوهش، شماره 7، ص15</ref> | همچنين مفسر محترم سعى نموده از گزارشهاى تاريخى كه مربوط به آيه است و به سند آن دسترسى داشته، اشاره كند به علاوه از گزارشهاى تاريخى ديگر كه مربوط به آن آيه نيست، ولى مىتواند در فهم آن آيه كمك كند استفاده نمايد. وى از منابع معتبرى كه در دست داشته استفاده كرده و در گزارشهاى مربوط به امتهاى پيشين و حوادث تاريخى عصر رسول خدا(ص) زواياى تاريكى بوده كه سعى نموده آنها را روشن نمايد. مثلا وقتى در سوره كهف به جريان ذوالقرنين مىرسد، در مورد اين كه ذوالقرنين كيست، مطالعات گسترده اى نموده، حتى از كتابهاى عهدين (چون نام كوروش در تورات زياد آمده و بعضىها مىگويند منظور از ذوالقرنين كوروش است) و از كتابهاى تاريخى مربوط به ايران باستان استفاده نموده است (چون مىگويند ذوالقرنين كوروش يا داريوش است)، همچنين از منابع تاريخى مربوط به روم بهره برده، زيرا نويسندگان رومى مىگويند ذوالقرنين اسكندر است. وى همه اينها را بررسى نموده، روايات را مشاهده كرده و با اين كه بناى وى در تفسير كوثر بر اختصار بوده است، در اين جا بيست، سى صفحه درباره ذوالقرنين و اين كه ذوالقرنين كيست؟ ياجوج و ماجوج چه قومى هستند؟ و سدّ ذوالقرنين كجا بود، بحث كرده است.<ref>نشريه آيينه پژوهش، شماره 7، ص15</ref> | ||
جلد ششم از تفسير كوثرشامل جزء چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم است كه اين مباحث را دربردارد: مصونيت قرآن از تحريف؛ تعبير «سبعا من المثانى»؛ زنده به گور كردن دختران در عصر جاهلى؛ جامعيت قرآن؛ سه روش تربيتى؛ كنايه در قرآن؛ حتمى بودن سقوط | جلد ششم از تفسير كوثرشامل جزء چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم است كه اين مباحث را دربردارد: مصونيت قرآن از تحريف؛ تعبير «سبعا من المثانى»؛ زنده به گور كردن دختران در عصر جاهلى؛ جامعيت قرآن؛ سه روش تربيتى؛ كنايه در قرآن؛ حتمى بودن سقوط جامعهها؛ اوقات نماز؛ ذوالقرنين و قوم ياجوج و ماجوج و بحثى درباره استعاره در قرآن.<ref>نشريه آيينه پژوهش، شماره 82، ص128</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش