۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یعليهالسلام' به 'ی عليهالسلام') |
جز (جایگزینی متن - 'اميرالمومنين' به 'امیرالمؤمنین') |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
#:* يكى از كليدىترين نظريات معتزله نظريه «المنزلة بين المنزلتين» است، اين نظريه از سوى واصل بن عطا پىريزى شد، مطابق اين اصل، مسلمان مرتكب كبيره، در اين دنيا نمىتواند در زمره «مؤمنان» باشد، چنانكه مرجئه قائلند و نمىتواند در زمره «كافران» قرار گيرد، چنانكه خوارج قائلند، بلكه به دسته سومى به نام «فاسقان» ملحق مىشوند و حال آنكه مؤلف اين كتاب قائل است، اين مساله از اصول نمىباشد، بلكه مسالهاى است شرعى و بايد بر اساس مسائل و اصول شرعى مورد بررسى قرار گيرد. | #:* يكى از كليدىترين نظريات معتزله نظريه «المنزلة بين المنزلتين» است، اين نظريه از سوى واصل بن عطا پىريزى شد، مطابق اين اصل، مسلمان مرتكب كبيره، در اين دنيا نمىتواند در زمره «مؤمنان» باشد، چنانكه مرجئه قائلند و نمىتواند در زمره «كافران» قرار گيرد، چنانكه خوارج قائلند، بلكه به دسته سومى به نام «فاسقان» ملحق مىشوند و حال آنكه مؤلف اين كتاب قائل است، اين مساله از اصول نمىباشد، بلكه مسالهاى است شرعى و بايد بر اساس مسائل و اصول شرعى مورد بررسى قرار گيرد. | ||
#:* يكى از اختلافات مبنايى اين كتاب با كتابهاى ديگر عبدالجبار مساله اثبات وجوب امامت مىباشد. مؤلف اين كتاب قائل است، زمين نمىتواند خالى از امام باشد. و حال آن كه همين نظر را قاضى عبدالجبار در المغنى مورد نقد قرار مىدهد و قايل است اين سخن به هيچ وجه قابل توجيه نمىباشد. | #:* يكى از اختلافات مبنايى اين كتاب با كتابهاى ديگر عبدالجبار مساله اثبات وجوب امامت مىباشد. مؤلف اين كتاب قائل است، زمين نمىتواند خالى از امام باشد. و حال آن كه همين نظر را قاضى عبدالجبار در المغنى مورد نقد قرار مىدهد و قايل است اين سخن به هيچ وجه قابل توجيه نمىباشد. | ||
#:* يكى از بنيادىترين موارد تعارض بين اين كتاب و ديگر كتب قاضى مساله تعيين امام بعد از پيامبر(ص) مىباشد. مؤلف در اين كتاب قائل شده است كه امام بلافصل بعد از پيامبر(ص)، [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول| | #:* يكى از بنيادىترين موارد تعارض بين اين كتاب و ديگر كتب قاضى مساله تعيين امام بعد از پيامبر(ص) مىباشد. مؤلف در اين كتاب قائل شده است كه امام بلافصل بعد از پيامبر(ص)، [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] و بعد از او امام حسن(ع) و بعد از ايشان امام حسين(ع) و بعد از ايشان زيد بن على است. اما در كتاب المغنى امام بلا فصل پيامبر را ابوبكر مىنامد و هر شبههاى را در اين زمينه مورد نقد قرار مىدهد. | ||
#تقابل مؤلف با معتزله: يكى از مواردى كه صحت انتساب اين كتاب را به قاضى عبدالجبار مورد ترديد قرار مىدهد. اين است كه مؤلف خود را از معتزله نمىشمارد، بلكه گاه نظر خود را در مقابل نظر معتزله بيان مىكند به عنوان نمونه: | #تقابل مؤلف با معتزله: يكى از مواردى كه صحت انتساب اين كتاب را به قاضى عبدالجبار مورد ترديد قرار مىدهد. اين است كه مؤلف خود را از معتزله نمىشمارد، بلكه گاه نظر خود را در مقابل نظر معتزله بيان مىكند به عنوان نمونه: | ||
#:* الكلام فى طرق الإمامة. فقد اختلف فيه، فعندنا: أنه النص فى الأئمة الثلاثة و الدعوة و الخروج فى الباقى، و عند المعتزلة: أنه العقد و الاختيار و إليه ذهبت المجبرة. | #:* الكلام فى طرق الإمامة. فقد اختلف فيه، فعندنا: أنه النص فى الأئمة الثلاثة و الدعوة و الخروج فى الباقى، و عند المعتزلة: أنه العقد و الاختيار و إليه ذهبت المجبرة. |
ویرایش