۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الاصول - مباحث الالفاظ (بیروت)' به 'الأصول (شیرازی)') |
|||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
جزء سوم، پس از بررسى ثواب و عقاب در واجب غيرى، مقدمه موصله را توضيح داده و ضمن بحث پيرامون اين مطلب كه آيا اوامر و نواهى به طبايع تعلق مىگيرد يا به افراد، نسخ وجوب را توضيح داده و در ادامه، انواع واجب را در يك تقسيمبندى منطقى، دستهبندى كرده و بررسى نموده است با اين شرح: | جزء سوم، پس از بررسى ثواب و عقاب در واجب غيرى، مقدمه موصله را توضيح داده و ضمن بحث پيرامون اين مطلب كه آيا اوامر و نواهى به طبايع تعلق مىگيرد يا به افراد، نسخ وجوب را توضيح داده و در ادامه، انواع واجب را در يك تقسيمبندى منطقى، دستهبندى كرده و بررسى نموده است با اين شرح: | ||
#واجب تخييرى: نويسنده، اولين دليل بر امكان واجب تخييرى را وجود آن در شرع و عرف دانسته است. در اين قسمت، اشكال مرحوم اصفهانى بر كفايه، پيرامون توجه امر به جامع بين چند چيز، مورد نقد و بررسى قرار گرفته است؛ | |||
#واجب كفايى: در آن، وحدت غرض با تعدد مكلف، جمع شده است؛ | |||
#واجب موسع: ضمن تعريف، به اشكالات پيرامون آن، پاسخ داده شده است. | |||
در ادامه، تخيير عقلى و شرعى و اينكه آيا امر به امر به يك شىء، امر به آن شىء محسوب مىشود يا نه، توضيح داده شده است. | در ادامه، تخيير عقلى و شرعى و اينكه آيا امر به امر به يك شىء، امر به آن شىء محسوب مىشود يا نه، توضيح داده شده است. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۴: | ||
آخرين جزء، به ذكر تنبيهات استصحاب، اختصاص يافته است از جمله اينكه: | آخرين جزء، به ذكر تنبيهات استصحاب، اختصاص يافته است از جمله اينكه: | ||
#در جريان استصحاب، فرقى بين التفات يا عدم التفات مكلف، به اركان استحصاب، وجود ندارد؛ | |||
#همانگونه كه استصحاب در فرد جارى مىشود، در كلى نيز جريان دارد؛ | |||
#پس از اينكه اسلام تمام احكام را بهصورت نص و يا كلى بيان كرده، احتياجى به استصحاب شرايع و اديان سابق وجود ندارد و... | |||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش