پرش به محتوا

میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
(لینک درون متنی)
(لینک درون متنی)
خط ۳۷: خط ۳۷:
</div>
</div>


'''ميرزا ابوالقاسم بن محمدحسن بن نظر على جيلانى شفتى رشتى قمى'''، معروف به '''ميرزاى قمى'''، بين سال‌هاى 1150 تا 1153 در روستاى «دره باغ» از منطقۀ جابلاق (جاپلق) در اطراف شهرستان ازنا (استان لرستان) به دنيا آمد.
'''ميرزا ابوالقاسم بن محمدحسن بن نظر على جيلانى شفتى رشتى قمى'''، معروف به '''ميرزاى قمى''' (۱۱۵۰-۱۲۳۱ق.)، فقیه، اصولی، از مراجع تقلید قرن دوازدهم و سیزدهم صاحب کتاب مشهور [[قوانين الأصول (طبع قديم)|قوانین]]
 
او بين سال‌هاى 1150 تا 1153 در روستاى «دره باغ» از منطقۀ جابلاق (جاپلق) در اطراف شهرستان ازنا (استان لرستان) به دنيا آمد.


(در رجال شيخ و نظاير آن [[ابن قولویه، جعفر بن محمد|ابن قولويه]] نيز به [[ابوالقاسم قمى (ابهام زدایی)|ابوالقاسم القمى]] كنيه آورده شده كه نبايد با ميرزاى قمى اشتباه شود.)
(در رجال شيخ و نظاير آن [[ابن قولویه، جعفر بن محمد|ابن قولويه]] نيز به [[ابوالقاسم قمى (ابهام زدایی)|ابوالقاسم القمى]] كنيه آورده شده كه نبايد با ميرزاى قمى اشتباه شود.)
خط ۵۰: خط ۵۲:
او با خواهر سيد حسين خوانسارى ازدواج كرده و در سال 1174 قمرى به عراق مهاجرت كرد.
او با خواهر سيد حسين خوانسارى ازدواج كرده و در سال 1174 قمرى به عراق مهاجرت كرد.


ميرزا پس از ورود به كربلا نزد آیت‌الله محمدباقربهبهانى ([[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]]) كه از مراجع عاليقدر جهان تشيع بود ادامۀ تحصيل داد تا اينكه پس از گرفتن اجازۀ نقل روايت از ايشان، به سوى وطنش روستاى «دره باغ» در حوالى شهرستان ازنا رفت.
ميرزا پس از ورود به كربلا نزد [[وحید بهبهانی، محمدباقر|آیت‌الله محمدباقربهبهانى]] ([[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]]) كه از مراجع عاليقدر جهان تشيع بود ادامۀ تحصيل داد تا اينكه پس از گرفتن اجازۀ نقل روايت از ايشان، به سوى وطنش روستاى «دره باغ» در حوالى شهرستان ازنا رفت.


در اين روستاى كوچك، گذراندن زندگى براى ميرزا مشكل بود، بنابراين به خواهش يكى از متدينين سرشناس و ثروتمند منطقۀ جاپلق به نام محمد سلطان، كه به او علاقۀ وافرى داشت به روستاى «قلعه بابو» رفته و با حمايت‌هاى او در آن منطقه به تدريس و تبليغ مشغول شد.
در اين روستاى كوچك، گذراندن زندگى براى ميرزا مشكل بود، بنابراين به خواهش يكى از متدينين سرشناس و ثروتمند منطقۀ جاپلق به نام محمد سلطان، كه به او علاقۀ وافرى داشت به روستاى «قلعه بابو» رفته و با حمايت‌هاى او در آن منطقه به تدريس و تبليغ مشغول شد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش