۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابو الحسن' به 'ابوالحسن') |
جز (جایگزینی متن - 'پزشك' به 'پزشک') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
'''ابن بطلان، ابوالحسن مختار بن حسن بن عبدون بن سعدون بن بطلان'''، مشهور به ابن بطلان يا ابن عبدون از اطباء مسيحى بغداد در قرن پنجم بوده است. وى مدتى نزد ابوالفرج عبدالله بن طيب بغدادى طب و فلسفه خواند و بزرگترين شاگرد و مورد احترام فراوان او بود. ابن بطلان مدتى نيز ملازمت ابوالحسن ثابت بن ابراهيم بن زهرون طبيب را داشت و از وى در | '''ابن بطلان، ابوالحسن مختار بن حسن بن عبدون بن سعدون بن بطلان'''، مشهور به ابن بطلان يا ابن عبدون از اطباء مسيحى بغداد در قرن پنجم بوده است. وى مدتى نزد ابوالفرج عبدالله بن طيب بغدادى طب و فلسفه خواند و بزرگترين شاگرد و مورد احترام فراوان او بود. ابن بطلان مدتى نيز ملازمت ابوالحسن ثابت بن ابراهيم بن زهرون طبيب را داشت و از وى در پزشکى بهره گرفت و از ديگر استادان بغداد هم دانش آموخت. وى در علوم اوائل دست داشت و از راه پزشکى روزگار مىگذرانيد. | ||
ابن بطلان در 439ق از بغداد خارج شد و پس از عبور از رحبه و رصافه به حلب رسيد. معزالدوله ثمال بن صالح مرداسى حاكم حلب او را استقبال كرد و محترمش داشت. وى در آنجا اجازه يافت تا قواعد عبادات مسيحيان آن شهر را تنظيم كند و قوانينى به اين منظور وضع كرد، اما مسيحيان حلب قوانين او را نپذيرفتند. گذشته از آن، محسود | ابن بطلان در 439ق از بغداد خارج شد و پس از عبور از رحبه و رصافه به حلب رسيد. معزالدوله ثمال بن صالح مرداسى حاكم حلب او را استقبال كرد و محترمش داشت. وى در آنجا اجازه يافت تا قواعد عبادات مسيحيان آن شهر را تنظيم كند و قوانينى به اين منظور وضع كرد، اما مسيحيان حلب قوانين او را نپذيرفتند. گذشته از آن، محسود پزشک مسيحى ديگرى به نام ابوالخير ابن شراره واقع شد و از سوى او به فساد عقيده متهم گشت. ابن بطلان نتوانست بيش از اين در حلب بماند و از آن شهر خارج شد و در جمادى الاخر 441 به قسطاط مصر وارد گرديد و سه سال در اين ديار ماند. در اين زمان مستنصر بالله فاطمى خليفه مصر بود. سفر ابن بطلان را به مصر، عزم ديدار على بن رضوان طبيب و پزشک مشهور آن عصر دانستهاند. | ||
در مصر ميان آن دو مناظراتى طبى و فلسفى درگرفت كه سرانجام كار به دشمنى كشيد. ابن بطلان بسيارى از آنچه ميان او و ابن رضوان گذشت، پس از خروج از مصر، در کتابى گرد آورد و ابن رضوان نيز در رد او کتابى نوشت. هيچ يك از آن دو کتابى ننوشته و رأيى ابراز نكرده است كه ديگرى آن را رد نكرده باشد. گفتهاند كه ابن بطلان مردى شيرين سخن، ظريف طبع و در ادب و فروع آن ممتاز بود، ولى ابن رضوان در طب و علوم حكمت از او داناتر بود. | در مصر ميان آن دو مناظراتى طبى و فلسفى درگرفت كه سرانجام كار به دشمنى كشيد. ابن بطلان بسيارى از آنچه ميان او و ابن رضوان گذشت، پس از خروج از مصر، در کتابى گرد آورد و ابن رضوان نيز در رد او کتابى نوشت. هيچ يك از آن دو کتابى ننوشته و رأيى ابراز نكرده است كه ديگرى آن را رد نكرده باشد. گفتهاند كه ابن بطلان مردى شيرين سخن، ظريف طبع و در ادب و فروع آن ممتاز بود، ولى ابن رضوان در طب و علوم حكمت از او داناتر بود. |
ویرایش