۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امير المؤمنين' به 'اميرالمؤمنين') |
جز (جایگزینی متن - 'ابى طالب' به 'ابىطالب') |
||
| خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
ابوحيان، احاديث گرانسنگى را از اميرالمؤمنين، على(ع) و ديگر ائمه نقل كرده كه با تكريم متداول از آن حضرات، همراه است. او، براى پايدار بودن دوستى، توصيههاى بسيار مفيدى را از عالمان، دانشمندان و افراد صاحبنام نقل كرده كه هر كدام به نوبه خود، داراى ارزش فراوانى مىباشد؛ ايثار در حق دوستان، عدم حسادت نسبت به رفيق و بخشش گناهان دوستان از آن جمله مىباشد. | ابوحيان، احاديث گرانسنگى را از اميرالمؤمنين، على(ع) و ديگر ائمه نقل كرده كه با تكريم متداول از آن حضرات، همراه است. او، براى پايدار بودن دوستى، توصيههاى بسيار مفيدى را از عالمان، دانشمندان و افراد صاحبنام نقل كرده كه هر كدام به نوبه خود، داراى ارزش فراوانى مىباشد؛ ايثار در حق دوستان، عدم حسادت نسبت به رفيق و بخشش گناهان دوستان از آن جمله مىباشد. | ||
ابوحيان، در مورد بهترين رفيقان و بدترين آنها، اين حديث را از على بن | ابوحيان، در مورد بهترين رفيقان و بدترين آنها، اين حديث را از على بن ابىطالب(ع) نقل مىكند: «شر الأخوان من تكلف له و خيرهم من احدثت لك رؤيته ثقة به و اهدت اليك غيبته طمأنينة اليه». | ||
مؤلف، به خاطر ذوق فلسفى خود به آراء [[ارسطو]]، افلاطون، سقراط و... نيز اهميّت داده و از آنها نيز مطالبى را نقل مىكند؛ از ديوجانس نقل مىكند كه در جواب سؤال اسكندر كه پرسيد: «آدمى با چه چيزى دوستان خود را مىشناسد؟»، گفت: «با سختىها، چون در حال راحتى و آسايش، هر كسى دوست انسان خواهد بود». | مؤلف، به خاطر ذوق فلسفى خود به آراء [[ارسطو]]، افلاطون، سقراط و... نيز اهميّت داده و از آنها نيز مطالبى را نقل مىكند؛ از ديوجانس نقل مىكند كه در جواب سؤال اسكندر كه پرسيد: «آدمى با چه چيزى دوستان خود را مىشناسد؟»، گفت: «با سختىها، چون در حال راحتى و آسايش، هر كسى دوست انسان خواهد بود». | ||
ویرایش