۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پزشك' به 'پزشک') |
|||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
شيوه ابوريحان در بيان داروها اين است كه نام داروها را در زبانها و لغات مختلف ذكر مىكند و از اشعار و ابيات شاهد مىآورد و چنانكه خود در مقدمه صيدنه گفته به اوصاف درمانى و خواص داروها نمىپردازد. از اين جهت كار ابوريحان در كتاب صيدنه با آنچه ابنسينا در بخش ادويه مفرده كتاب قانون انجام داده متفاوت است. | شيوه ابوريحان در بيان داروها اين است كه نام داروها را در زبانها و لغات مختلف ذكر مىكند و از اشعار و ابيات شاهد مىآورد و چنانكه خود در مقدمه صيدنه گفته به اوصاف درمانى و خواص داروها نمىپردازد. از اين جهت كار ابوريحان در كتاب صيدنه با آنچه ابنسينا در بخش ادويه مفرده كتاب قانون انجام داده متفاوت است. | ||
ابنسينا در قسمت ادويه مفرده قانون مانند يك | ابنسينا در قسمت ادويه مفرده قانون مانند يك پزشک و داروشناس بحث مىكند و ابوريحان همچون يك عالم طبيعى گياهشناس و جانورشناس و كانىشناس و زبانشناس.البته آنچه گفتيم به معنى اين نيست كه ابوريحان به طور كلى از ذكر خواص داروها اجتناب مىكند بلكه شيوه وى غالباً اينگونه است و الاّ در بسيارى از موارد به بعضى از منافع ادويه نيز اشاره مىكند. شاهد اين مدعا مطالبى است كه مؤلف در اباغلس <ref>الصيدنه، ص 19-20</ref>، ارطميسا <ref>همان، ص38</ref>، اروسا<ref>همان، ص39</ref>، اربيان <ref>همان، ص 39-40</ref>، اسنان الذئب <ref>همان، ص47</ref>، اصابع اللصوص <ref>همان، ص59</ref>، اقاقاليس <ref>همان، ص68</ref> آورده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مؤلف در مقدمه كتاب به ارزش مبحث دواشناسى و جايگاه علم آن در | مؤلف در مقدمه كتاب به ارزش مبحث دواشناسى و جايگاه علم آن در پزشکى مىپردازد و از سابقه تاريخى آن در ميان يونانيان و نصرانيان سخن مىگويد و گويا بر آن است با اين مقدمه انگيزه خود را از نگارش اين كتاب بيان كند. | ||
ابوريحان در تأليف اين اثر از كتابهاى فراوان داورسازى كه در زمان او در مشرق ايران موجود بوده استفاده كرده است. اين منابع شامل كتابهاى اطباى يونانى و سريانى (از روى ترجمههاى عربى) و اطباى جهان اسلام و نيز بعضى كتب هندى بوده است. البته شالوده اين اثر دو كتاب صيدنه و ابدال [[رازی، محمد بن زکریا|محمد بن زكرياى رازى]] بوده است كه ابوريحان تحقيقات خود را به آنها اضافه نموده است. وى دراينباره مىگويد: «من كتاب [[رازی، محمد بن زکریا|ابوبكر رازى]] را در صيدنه و ابدال مطالعه نمودم، ولى از آنجا كه آن را كافى ندانستم بعضى از آنچه را در صيدنه و ابدال جمعآورى نموده بودم بر اين اثر افزودم تا تذكره و يادداشتى باشد براى مراجعه و يادآورى مطالب كه هم براى من سودمند باشد و هم براى آنان كه به اين موضوع علاقهمندند.».<ref>الصيدنه، ص18</ref> | ابوريحان در تأليف اين اثر از كتابهاى فراوان داورسازى كه در زمان او در مشرق ايران موجود بوده استفاده كرده است. اين منابع شامل كتابهاى اطباى يونانى و سريانى (از روى ترجمههاى عربى) و اطباى جهان اسلام و نيز بعضى كتب هندى بوده است. البته شالوده اين اثر دو كتاب صيدنه و ابدال [[رازی، محمد بن زکریا|محمد بن زكرياى رازى]] بوده است كه ابوريحان تحقيقات خود را به آنها اضافه نموده است. وى دراينباره مىگويد: «من كتاب [[رازی، محمد بن زکریا|ابوبكر رازى]] را در صيدنه و ابدال مطالعه نمودم، ولى از آنجا كه آن را كافى ندانستم بعضى از آنچه را در صيدنه و ابدال جمعآورى نموده بودم بر اين اثر افزودم تا تذكره و يادداشتى باشد براى مراجعه و يادآورى مطالب كه هم براى من سودمند باشد و هم براى آنان كه به اين موضوع علاقهمندند.».<ref>الصيدنه، ص18</ref> |
ویرایش