۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار کتاب ==' به '== ساختار ==') |
جز (جایگزینی متن - 'ابى طالب' به 'ابىطالب') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
ايشان بعد از بيان توضيحاتى راجع به سر و برداشتى كه بزرگان از اين واژه درباره نماز داشتهاند، به روايت [[برقی، احمد بن محمد|ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقى]] از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] اشاره مىكند كه از [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] ادعيه وضو را نقل كرده و هر جملهاش داراى مضامين عالى و كم نظيرى مىباشد. | ايشان بعد از بيان توضيحاتى راجع به سر و برداشتى كه بزرگان از اين واژه درباره نماز داشتهاند، به روايت [[برقی، احمد بن محمد|ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقى]] از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] اشاره مىكند كه از [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] ادعيه وضو را نقل كرده و هر جملهاش داراى مضامين عالى و كم نظيرى مىباشد. | ||
مؤلف مىگويد: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مىشود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرندهاى مانند على بن | مؤلف مىگويد: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مىشود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرندهاى مانند على بن ابىطالب با آن زبان علوى كه دعاهاى علوى بخواند، باعث خلق ملك از قطره وضو مىگردد. | ||
ايشان، براى اثبات باطندار بودن وضو به روايتى ديگر استناد كردهاند كه موضوعش آمدن يك شخص يهودى به نزد رسول خدا(ص) و سؤالش از چند مسئله، از جمله وضو مىباشد؛ پيامبر(ص) نيز در جوابش سر وضو را در شستن تك تك اعضا بيان نمودند. اين حديث در جلد دوم وسائل آمده و مضمونش در رابطه با مكرى است كه شيطان لعين در مورد حضرت آدم(ع) به كار برد و حضرت با وضو از آن خلاص گرديد مىباشد. ايشان در ذيل احاديث مطرح شده، جملاتى را تحت عنوان فقه الحديث آوردهاند كه در راستاى بيان باطن و مفهوم احاديث است. | ايشان، براى اثبات باطندار بودن وضو به روايتى ديگر استناد كردهاند كه موضوعش آمدن يك شخص يهودى به نزد رسول خدا(ص) و سؤالش از چند مسئله، از جمله وضو مىباشد؛ پيامبر(ص) نيز در جوابش سر وضو را در شستن تك تك اعضا بيان نمودند. اين حديث در جلد دوم وسائل آمده و مضمونش در رابطه با مكرى است كه شيطان لعين در مورد حضرت آدم(ع) به كار برد و حضرت با وضو از آن خلاص گرديد مىباشد. ايشان در ذيل احاديث مطرح شده، جملاتى را تحت عنوان فقه الحديث آوردهاند كه در راستاى بيان باطن و مفهوم احاديث است. |
ویرایش