پرش به محتوا

فرهنگ داروها و واژه‌های دشوار: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'پزشك' به 'پزشک'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'پزشك' به 'پزشک')
خط ۷۵: خط ۷۵:
در مقدمات مؤلف، به تعريف كتاب «الأبنية عن حقائق الأدوية» و اقدامات تحقيقى صورت‌گرفته بر آن، پرداخته شده است<ref>مقدمه، ص نه - سى‌ودو</ref>
در مقدمات مؤلف، به تعريف كتاب «الأبنية عن حقائق الأدوية» و اقدامات تحقيقى صورت‌گرفته بر آن، پرداخته شده است<ref>مقدمه، ص نه - سى‌ودو</ref>


اين كتاب نخستين كتاب گياه داروشناسى و پزشكى است كه به‌طور كامل به دست ما رسيده و نثر علمى فارسى درى، با آن آغاز شده است. ارزش و اهميت اين كتاب را از جنبه علمى، ادبى، واژگانى و نيز سبك‌شناسى مى‌توان بررسى كرد.
اين كتاب نخستين كتاب گياه داروشناسى و پزشکى است كه به‌طور كامل به دست ما رسيده و نثر علمى فارسى درى، با آن آغاز شده است. ارزش و اهميت اين كتاب را از جنبه علمى، ادبى، واژگانى و نيز سبك‌شناسى مى‌توان بررسى كرد.


بايد گفت كه همه‌ى مواد فهرست‌شده در اين كتاب، گياهان دارويى نيستند و مى‌توان آن‌ها را به سه گروه گياهان (664 مورد)، مواد كانى و معدنى (57 مورد) و حيوانات (44 مورد) كه بخشى يا عضوى از آن‌ها كاربرد دارويى و درمانى دارند، بخش‌بندى و شمارش كرد. امّا اعلم، بر آن است كه عنوان‌هاى اصلى (موادى كه در كتاب آمده) 455 مورد است و 42 عنوان يا مدخل مترادف دارد، مانند ابهل (سرو كوهى)؛ ارجاع برخى واژه‌هاى ديگر، مانند: جلّنار به رمّان (انار) و روى‌هم‌رفته آن‌ها را حدود 975 مدخل مى‌دانند. بيشتر واژه‌ها و اصطلاحاتى كه از ديرزمان در فارسى و تازى براى داروها رايج شده بودند، در اين اثر و بعدها در ديگر كتاب‌هاى ادويه آمده‌اند<ref>اسماعيل‌نسب، عبدالحسين، 1389، ص106</ref>
بايد گفت كه همه‌ى مواد فهرست‌شده در اين كتاب، گياهان دارويى نيستند و مى‌توان آن‌ها را به سه گروه گياهان (664 مورد)، مواد كانى و معدنى (57 مورد) و حيوانات (44 مورد) كه بخشى يا عضوى از آن‌ها كاربرد دارويى و درمانى دارند، بخش‌بندى و شمارش كرد. امّا اعلم، بر آن است كه عنوان‌هاى اصلى (موادى كه در كتاب آمده) 455 مورد است و 42 عنوان يا مدخل مترادف دارد، مانند ابهل (سرو كوهى)؛ ارجاع برخى واژه‌هاى ديگر، مانند: جلّنار به رمّان (انار) و روى‌هم‌رفته آن‌ها را حدود 975 مدخل مى‌دانند. بيشتر واژه‌ها و اصطلاحاتى كه از ديرزمان در فارسى و تازى براى داروها رايج شده بودند، در اين اثر و بعدها در ديگر كتاب‌هاى ادويه آمده‌اند<ref>اسماعيل‌نسب، عبدالحسين، 1389، ص106</ref>


هروى در مقدمه كتاب خود، از پزشكان روم (حوزه پزشكى يونانى) انتقاد مى‌كند و مى‌گويد: «آنان به غلط افتاده‌اند و حكيمان سند بر صوابند و من راه حكيمان سند گرفته‌ام» و علتش را اين‌گونه بيان مى‌كند: «از آن جهت كه دارو آنجا بيشتر است و عقاقير (داروهاى گياهى) آنجا تيزتر و خوش‌تر و همت آن مردمان به استقصا، اندر حكمت بالغ‌تر است»<ref>همان</ref>
هروى در مقدمه كتاب خود، از پزشکان روم (حوزه پزشکى يونانى) انتقاد مى‌كند و مى‌گويد: «آنان به غلط افتاده‌اند و حكيمان سند بر صوابند و من راه حكيمان سند گرفته‌ام» و علتش را اين‌گونه بيان مى‌كند: «از آن جهت كه دارو آنجا بيشتر است و عقاقير (داروهاى گياهى) آنجا تيزتر و خوش‌تر و همت آن مردمان به استقصا، اندر حكمت بالغ‌تر است»<ref>همان</ref>


در «الأبنية» به شمارى «از اسامى اشخاص، داروها، نام‌هاى درمان‌ها و پزشكان هندى برمى‌خوريم كه يادآور تماس‌هاى دانشمندان هند با عالم اسلام است»<ref>همان، ص107</ref>
در «الأبنية» به شمارى «از اسامى اشخاص، داروها، نام‌هاى درمان‌ها و پزشکان هندى برمى‌خوريم كه يادآور تماس‌هاى دانشمندان هند با عالم اسلام است»<ref>همان، ص107</ref>


باآنكه هروى ادعا مى‌كند نظر پزشكان هندى درست است، در عمل بيشتر به پزشكان حوزه‌ى يونانى، ايرانى و ديگر پزشكان جهان اسلام استناد كرده است؛ مانند [[جالینوس]] (82 بار)، دسيقوريدس (61 بار)، محمد [[رازی، محمد بن زکریا‏|زكرياى رازى]] (9 بار)، يوحنا (91 بار) و ماسرجو (7 بار). اما تنها به پنج نفر از پزشكان هندى، به‌ويژه راطا سريفركوادت هريك (6 بار) استناد كرده است. ادعاى ديگر هروى اين است كه كتاب‌هاى پيشينيان و پزشكان معاصر خود را خوانده است. اما بايد گفت كه به برخى از آن‌ها هيچ اشاره‌اى نكرده است. از جمله به [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] و آثار او استنادى نجسته و «از على بن عباس مجوسى ذكرى نكرده... و به ابوماهر موسى بن يوسف سيار كه از همه متقدمان به او نزديك‌تر بوده، فقط دو بار استناد كرده است»<ref>همان</ref>
باآنكه هروى ادعا مى‌كند نظر پزشکان هندى درست است، در عمل بيشتر به پزشکان حوزه‌ى يونانى، ايرانى و ديگر پزشکان جهان اسلام استناد كرده است؛ مانند [[جالینوس]] (82 بار)، دسيقوريدس (61 بار)، محمد [[رازی، محمد بن زکریا‏|زكرياى رازى]] (9 بار)، يوحنا (91 بار) و ماسرجو (7 بار). اما تنها به پنج نفر از پزشکان هندى، به‌ويژه راطا سريفركوادت هريك (6 بار) استناد كرده است. ادعاى ديگر هروى اين است كه كتاب‌هاى پيشينيان و پزشکان معاصر خود را خوانده است. اما بايد گفت كه به برخى از آن‌ها هيچ اشاره‌اى نكرده است. از جمله به [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] و آثار او استنادى نجسته و «از على بن عباس مجوسى ذكرى نكرده... و به ابوماهر موسى بن يوسف سيار كه از همه متقدمان به او نزديك‌تر بوده، فقط دو بار استناد كرده است»<ref>همان</ref>


چنان‌كه پيش از اين آمد، نثر علمى فارسى با اين كتاب آغاز شده است؛ بنابراين داراى سادگى و روانى نثر فارسى در سده‌هاى آغازين است. [[صفا، ذبیح‌الله|ذبيح‌الله صفا]]، نثر آن را ساده و روان و گويا مى‌داند. معين نيز انشاى آن را ساده و داراى ويژگى‌هاى نثر كهن دانسته است... متن داراى جمله‌هاى كوتاه و فعل‌هاى ساده است و از واژه‌هاى دشوار فارسى و عربى تهى است و اصطلاحات فنى و سنگين عربى در آن نيست. نثر زيبا، روان و پاكيزه‌اى دارد و گاه به اوج سادگى مى‌گرايد<ref>ر.ك: همان</ref>
چنان‌كه پيش از اين آمد، نثر علمى فارسى با اين كتاب آغاز شده است؛ بنابراين داراى سادگى و روانى نثر فارسى در سده‌هاى آغازين است. [[صفا، ذبیح‌الله|ذبيح‌الله صفا]]، نثر آن را ساده و روان و گويا مى‌داند. معين نيز انشاى آن را ساده و داراى ويژگى‌هاى نثر كهن دانسته است... متن داراى جمله‌هاى كوتاه و فعل‌هاى ساده است و از واژه‌هاى دشوار فارسى و عربى تهى است و اصطلاحات فنى و سنگين عربى در آن نيست. نثر زيبا، روان و پاكيزه‌اى دارد و گاه به اوج سادگى مى‌گرايد<ref>ر.ك: همان</ref>
خط ۹۳: خط ۹۳:
از نظر واژگانى نيز ارزش اين كتاب بسيار بالاست؛ زيرا واژه‌ها و عبارت‌هاى فارسى كه شمارشان اندك هم نيست، فراوان در آن استفاده شده است<ref>همان</ref>
از نظر واژگانى نيز ارزش اين كتاب بسيار بالاست؛ زيرا واژه‌ها و عبارت‌هاى فارسى كه شمارشان اندك هم نيست، فراوان در آن استفاده شده است<ref>همان</ref>


در پايان مى‌توان چنين گفت كه اهميت «الأبنية»، به‌خصوص از نظر اشتمال آن، بر صدها واژه دارويى و اصطلاحات پزشكى و لغات ادبى است كه هريك از آن‌ها در اثر حاضر (فرهنگ داروها و واژه‌هاى دشوار)، به‌دقت و به‌تفصيل، مورد پژوهش واقع شده است. در واقع اين اثر، شرح و تفسير يا توضيحات و تعليقاتى است كه مؤلف بر «الأبنية» تصحيح‌شده خود، نوشته و چون به‌صورت فرهنگ تنظيم گشته است، دانش‌پژوهان، به‌خصوص اديبان، واژه‌جويان، زبان‌شناسان، پزشكان و داروسازان، مى‌توانند حتى بدون مراجعه به متن «الأبنية»، از آن بهره برگيرند<ref>مقدمه كتاب، ص ده</ref>
در پايان مى‌توان چنين گفت كه اهميت «الأبنية»، به‌خصوص از نظر اشتمال آن، بر صدها واژه دارويى و اصطلاحات پزشکى و لغات ادبى است كه هريك از آن‌ها در اثر حاضر (فرهنگ داروها و واژه‌هاى دشوار)، به‌دقت و به‌تفصيل، مورد پژوهش واقع شده است. در واقع اين اثر، شرح و تفسير يا توضيحات و تعليقاتى است كه مؤلف بر «الأبنية» تصحيح‌شده خود، نوشته و چون به‌صورت فرهنگ تنظيم گشته است، دانش‌پژوهان، به‌خصوص اديبان، واژه‌جويان، زبان‌شناسان، پزشکان و داروسازان، مى‌توانند حتى بدون مراجعه به متن «الأبنية»، از آن بهره برگيرند<ref>مقدمه كتاب، ص ده</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش