۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شهابالديني' به 'شهابالدين ی') |
جز (جایگزینی متن - 'پزشك' به 'پزشک') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
سال تولد و وفات او بهدرستى معلوم نيست؛ تنها نكته روشن اين است كه وى معاصر سلطان سنجر سلجوقى (511 - 552ق) بوده و يكى از کتابهاى خود، «الرسالة السنجرية في الكائنات العنصرية» را به نام او كرده است. منابع متأخر، بىآنكه به مأخذى استناد كنند، سال وفات او را 540ق / 1145م نوشتهاند، اما بيهقى كه خود با او دوستى و مراوده داشته و در 565ق، وفات يافته است، اشارهاى به تاريخ درگذشت وى نمىكند و فقط مىگويد با او رفت و آمد داشتم و او را درياى مواجى از دانشها يافتم. به نوشته بيهقى - كه قديمترين مأخذ درباره اوست - پس از مرگ ابن سهلان، در مراسم سوگوارى او در ساوه، کتابخانهاش آتش گرفت و در اين آتشسوزى برخى از مصنفات خود وى نيز از ميان رفت. | سال تولد و وفات او بهدرستى معلوم نيست؛ تنها نكته روشن اين است كه وى معاصر سلطان سنجر سلجوقى (511 - 552ق) بوده و يكى از کتابهاى خود، «الرسالة السنجرية في الكائنات العنصرية» را به نام او كرده است. منابع متأخر، بىآنكه به مأخذى استناد كنند، سال وفات او را 540ق / 1145م نوشتهاند، اما بيهقى كه خود با او دوستى و مراوده داشته و در 565ق، وفات يافته است، اشارهاى به تاريخ درگذشت وى نمىكند و فقط مىگويد با او رفت و آمد داشتم و او را درياى مواجى از دانشها يافتم. به نوشته بيهقى - كه قديمترين مأخذ درباره اوست - پس از مرگ ابن سهلان، در مراسم سوگوارى او در ساوه، کتابخانهاش آتش گرفت و در اين آتشسوزى برخى از مصنفات خود وى نيز از ميان رفت. | ||
از استادان و شاگردان ابن سهلان، اطلاع دقيقى در دست نيست. از استادان او فقط شرف الزمان سيد محمد بن يوسف ايلاقى (536ق)، فيلسوف و | از استادان و شاگردان ابن سهلان، اطلاع دقيقى در دست نيست. از استادان او فقط شرف الزمان سيد محمد بن يوسف ايلاقى (536ق)، فيلسوف و پزشک معروف را نام بردهاند كه ظاهراً ابن سهلان نزد او طب و فلسفه آموخته است. | ||
ابن سهلان از دانشمندان مشهور زمان خود بوده است و در شهرت علمى او همين بس كه شهرستانى، مؤلف «[[الملل و النحل]]»، پاسخ مشكلات و ايرادات خود را بر کتاب «نجات» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] از او خواسته است. افزون بر اين، دانشمندان ديگرى نيز مانند ابوالفتح اسعد بن ابونصر بن ابوالفضل ميهنى (د 527ق)، مدرس نظاميه بغداد و از شاگردان ابوالعباس لوكرى و همچنين حكيم ابوالحسن اثردى، | ابن سهلان از دانشمندان مشهور زمان خود بوده است و در شهرت علمى او همين بس كه شهرستانى، مؤلف «[[الملل و النحل]]»، پاسخ مشكلات و ايرادات خود را بر کتاب «نجات» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] از او خواسته است. افزون بر اين، دانشمندان ديگرى نيز مانند ابوالفتح اسعد بن ابونصر بن ابوالفضل ميهنى (د 527ق)، مدرس نظاميه بغداد و از شاگردان ابوالعباس لوكرى و همچنين حكيم ابوالحسن اثردى، پزشک سلطان مسعود بن محمد بن ملكشاه سلجوقى (527 - 547ق)، از شاگردان لوكرى، با ابن سهلان مكاتبات علمى داشتهاند. قاضى ساوى، طبع شعر نيز داشت. نمونههايى از اشعار عربى او را مىتوان در مقدمه دانشپژوه بر «تبصره» به نقل از نسخه خطى «الرسالة الملحقة بکتاب تتمة صوان الحكمة» ملاحظه كرد. | ||
ابن سهلان درباره برخى از مسائل فلسفى و منطقى نظريات خاصى داشته است كه در کتابهاى فلاسفه پس از او منعكس شده است. مهمترين آنها عقيده وى درباره شمار مقولات است كه همواره يكى از موارد اختلاف ميان متفكران اسلامى بوده است. با اينكه جمهور فلاسفه مسلمان، به تبع [[ارسطو]]، شماره مقولات را ده دانستهاند، ولى گروهى از دانشمندان، حصر مقولات را در اين تعداد نپذيرفته و در تقليل و يا افزايش شمار آنها سخن گفتهاند... از آن جمله، ابن سهلان است كه به روايت شهابالدين یحيى سهروردى، برخلاف نظر مشهور فلاسفه مشايى، شمار مقولات عرضى را از نه مقوله به سه مقوله كم و كيف و نسبت تقليل داده است. | ابن سهلان درباره برخى از مسائل فلسفى و منطقى نظريات خاصى داشته است كه در کتابهاى فلاسفه پس از او منعكس شده است. مهمترين آنها عقيده وى درباره شمار مقولات است كه همواره يكى از موارد اختلاف ميان متفكران اسلامى بوده است. با اينكه جمهور فلاسفه مسلمان، به تبع [[ارسطو]]، شماره مقولات را ده دانستهاند، ولى گروهى از دانشمندان، حصر مقولات را در اين تعداد نپذيرفته و در تقليل و يا افزايش شمار آنها سخن گفتهاند... از آن جمله، ابن سهلان است كه به روايت شهابالدين یحيى سهروردى، برخلاف نظر مشهور فلاسفه مشايى، شمار مقولات عرضى را از نه مقوله به سه مقوله كم و كيف و نسبت تقليل داده است. |
ویرایش