پرش به محتوا

تفسير القرآن العظيم (ابن كثير): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ')ك' به ') ک'
جز (جایگزینی متن - 'سازي' به 'سازی')
جز (جایگزینی متن - ')ك' به ') ک')
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:
آنگاه براى اثبات اين سخن، كلامى از پيامبر نقل مى‌كند كه بى‌گمان از ساخته‌هاى ذهن بيماران و جيره‌خواران است. پس از اين، سئوال ديگرى مى‌آورد و آن اين كه، آيا حاكم مى‌تواند خود را از خلافت عزل كند و آن را به ديگرى وانهد؟ جواب مى‌دهد، كه اين اختلافى است. آنگاه به‌عنوان دليل صحت مى‌گويد: «حسن بن على خود را از حكومت عزل كرد و حاكميت را به معاويّه سپرد».
آنگاه براى اثبات اين سخن، كلامى از پيامبر نقل مى‌كند كه بى‌گمان از ساخته‌هاى ذهن بيماران و جيره‌خواران است. پس از اين، سئوال ديگرى مى‌آورد و آن اين كه، آيا حاكم مى‌تواند خود را از خلافت عزل كند و آن را به ديگرى وانهد؟ جواب مى‌دهد، كه اين اختلافى است. آنگاه به‌عنوان دليل صحت مى‌گويد: «حسن بن على خود را از حكومت عزل كرد و حاكميت را به معاويّه سپرد».


گو اين‌كه [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] اين را نمى‌پذيرد و مى‌گويد: «اين كار از سر اجبار بود» امّا روشن است كه اين نيز، به‌گونه‌اى ديگر، تحريف تاريخ است. و اينك براى روشن شدن حقيقت تنها به يك خطبه امام حسن(ع)كه بى‌درنگ پس از امضاء قرارداد «آتش بس» ايراد فرموده‌اند اشاره مى‌كنيم و مى‌گذريم:
گو اين‌كه [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] اين را نمى‌پذيرد و مى‌گويد: «اين كار از سر اجبار بود» امّا روشن است كه اين نيز، به‌گونه‌اى ديگر، تحريف تاريخ است. و اينك براى روشن شدن حقيقت تنها به يك خطبه امام حسن(ع) که بى‌درنگ پس از امضاء قرارداد «آتش بس» ايراد فرموده‌اند اشاره مى‌كنيم و مى‌گذريم:


«معاويه چنين مى‌پندارد، كه من او را شايسته خلافت ديدم و خود را شايسته حكومت نيافتم. معاويه دروغ مى‌گويد، به‌خداى سوگند؛من در كتاب خدا و كلام رسول خدا شايسته‌ترين كسى هستم كه بايد بر مردم حكومت كند.» با اين همه او ذيل آيه 59 از سوره نساء ''' «أطيعوا اللّه و أطيعوا الرّسول و أولي الأمر منكم...» ''' و ذيل آيه 124 سوره بقره ''' «... لا ينال عهدي الظالمين...» ''' روايات و اقوال مختلف را آورده و بالأخره عدم لزوم اطاعت از ظالمان را ترجيح مى‌دهد و در پايان تفسير آيه دوم، از يكى از عالمان نقل مى‌كند كه: «ظالم نمى‌تواند، خليفه، حاكم، مفتى، شاهد و راوى باشد».
«معاويه چنين مى‌پندارد، كه من او را شايسته خلافت ديدم و خود را شايسته حكومت نيافتم. معاويه دروغ مى‌گويد، به‌خداى سوگند؛من در كتاب خدا و كلام رسول خدا شايسته‌ترين كسى هستم كه بايد بر مردم حكومت كند.» با اين همه او ذيل آيه 59 از سوره نساء ''' «أطيعوا اللّه و أطيعوا الرّسول و أولي الأمر منكم...» ''' و ذيل آيه 124 سوره بقره ''' «... لا ينال عهدي الظالمين...» ''' روايات و اقوال مختلف را آورده و بالأخره عدم لزوم اطاعت از ظالمان را ترجيح مى‌دهد و در پايان تفسير آيه دوم، از يكى از عالمان نقل مى‌كند كه: «ظالم نمى‌تواند، خليفه، حاكم، مفتى، شاهد و راوى باشد».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش