۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR15760J1.jpg|بندانگشتی|ما هو علم الكلام]] | [[پرونده:NUR15760J1.jpg|بندانگشتی|ما هو علم الكلام]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |ما هو علم الكلام | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" | | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[ربانی گلپایگانی، علی]] (نويسنده) | ||
[[مولوي، محمدحسين]] (محقق) | [[مولوي، محمدحسين]] (محقق) | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" |عربي | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |BP 203 /ر2م2 | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |کلام - تاريخ | ||
کلام شيعه - تاريخ | کلام شيعه - تاريخ | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، مرکز انتشارات | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" | ايران - قم | ||
|- | |- | ||
||سال نشر | ||سال نشر | ||
|ata-type= | | ata-type="publishYear" |مجلد1: 1376ش , 1418ق , | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE15760AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''ما هو علم الكلام'''، اثر علی ربانی | '''ما هو علم الكلام'''، اثر [[ربانی گلپایگانی، علی|علی ربانی گلپایگانی]]، کتابی است جهت آشنایی با مبادی و مباحث کلی مربوط به ماهیت و چیستی علم کلام که توسط محمدحسین مولوی مورد تحقیق قرار گرفته است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نامگذاری علم کلام، موضوع و تعریف آن، هدفها، روشهای بحث در علم کلام، رابطه بین علم کلام و دانشهای دیگر، تاریخچه، تطور علم کلام، نقش عقل در الهیات در پرتو کتاب و سنت، نقد نظریه مخالفان روش عقلی در الهیات، علم کلام نزد قاضی ایجی، جرجانی، تفتازانی و حکیم | نامگذاری علم کلام، موضوع و تعریف آن، هدفها، روشهای بحث در علم کلام، رابطه بین علم کلام و دانشهای دیگر، تاریخچه، تطور علم کلام، نقش عقل در الهیات در پرتو کتاب و سنت، نقد نظریه مخالفان روش عقلی در الهیات، علم کلام نزد قاضی ایجی، [[جرجانی، ضیاءالدین بن سدیدالدین|جرجانی]]، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] و [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|حکیم لاهیجی]]، از فصول و مباحث این کتاب است. | ||
برای علم کلام، نامهای دیگری هم ذکر شده است که «اصول دین»، «الهیات»، «علم عقاید» و «فقه اکبر» از جمله آنهاست. برخی معتقدند که دانش کلام را ازآنرو کلام گویند که نخستین اختلاف و بحث اعتقادی که در میان مسلمانان بهصورت گسترده درگرفت، اختلاف درباره کلام الهی بود که آیا قدیم است یا حادث؟. این اختلافات چنان بالا گرفت که پای پادشاهان حکومت عباسی را نیز به این وادی باز کرد؛ مأمون، معتصم و واثق، همچون معتزله قائل به حدوث کلام الهی شدند و متوکل خود را با اهل حدیث همراه کرد و قائل به قدم آن شد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17</ref>. | برای علم کلام، نامهای دیگری هم ذکر شده است که «اصول دین»، «الهیات»، «علم عقاید» و «فقه اکبر» از جمله آنهاست. برخی معتقدند که دانش کلام را ازآنرو کلام گویند که نخستین اختلاف و بحث اعتقادی که در میان مسلمانان بهصورت گسترده درگرفت، اختلاف درباره کلام الهی بود که آیا قدیم است یا حادث؟. این اختلافات چنان بالا گرفت که پای پادشاهان حکومت عباسی را نیز به این وادی باز کرد؛ مأمون، معتصم و واثق، همچون معتزله قائل به حدوث کلام الهی شدند و متوکل خود را با اهل حدیث همراه کرد و قائل به قدم آن شد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17</ref>. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
نویسنده، نظریه آخر را پسندیده است و میگوید: با توجه به اینکه این نظریه بر عنصر مناظره متمرکز است و مناظره عنصری اساسی در این دانش است و معمولا مناظره جز از راه تکلم و بحث میسر نیست، میتوان آن را معتبرتر از نظریات دیگر دانست<ref>ر.ک: همان، ص18-20</ref>. | نویسنده، نظریه آخر را پسندیده است و میگوید: با توجه به اینکه این نظریه بر عنصر مناظره متمرکز است و مناظره عنصری اساسی در این دانش است و معمولا مناظره جز از راه تکلم و بحث میسر نیست، میتوان آن را معتبرتر از نظریات دیگر دانست<ref>ر.ک: همان، ص18-20</ref>. | ||
اصطلاح علم کلام در قرن دوم هجری رایج بوده است؛ زیرا کلینی روایتی نقل میکند که ابن ابیالعوجاء به نزد امام صادق(ع) آمد که با او درباره عقاید دینی مناظره کند. شخصیت علمی و معنوی امام باعث شد که او سخن را آغاز نکند. امام از او سؤال کرد: چرا آغاز نمیکنی؟ او در جواب گفت: «إني شاهدت العلماء و ناظرت المتكلمين، فما تداخلني هيبة قط مثل ما تداخلني من هيبتك»؛ «من دانشمندان بسیاری دیده و با متکلمان مناظره نمودهام، ولی هرگز آنچنان هیبتی که از شما در من جای گرفته از دیگران بر من عارض نگردیده است»<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | اصطلاح علم کلام در قرن دوم هجری رایج بوده است؛ زیرا [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] روایتی نقل میکند که ابن ابیالعوجاء به نزد [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] آمد که با او درباره عقاید دینی مناظره کند. شخصیت علمی و معنوی امام باعث شد که او سخن را آغاز نکند. امام از او سؤال کرد: چرا آغاز نمیکنی؟ او در جواب گفت: «إني شاهدت العلماء و ناظرت المتكلمين، فما تداخلني هيبة قط مثل ما تداخلني من هيبتك»؛ «من دانشمندان بسیاری دیده و با متکلمان مناظره نمودهام، ولی هرگز آنچنان هیبتی که از شما در من جای گرفته از دیگران بر من عارض نگردیده است»<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
برای علم کلام موضوعهای متعددی ذکر کردهاند؛ موضوعاتی همچون «موجود بما هو موجود»، «معلومات از جنبه خاص»، «وجود خداوند و وجود ممکنات»، «ذات و صفات خداوند» و «عقاید دینی یا اوضاع شریعت». | برای علم کلام موضوعهای متعددی ذکر کردهاند؛ موضوعاتی همچون «موجود بما هو موجود»، «معلومات از جنبه خاص»، «وجود خداوند و وجود ممکنات»، «ذات و صفات خداوند» و «عقاید دینی یا اوضاع شریعت». | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
ارشاد و هدایت جاهلان و منحرفان و پاسداری از عقاید دینی از دیگر اهداف و فواید علم کلام شناخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص38-40</ref>. | ارشاد و هدایت جاهلان و منحرفان و پاسداری از عقاید دینی از دیگر اهداف و فواید علم کلام شناخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص38-40</ref>. | ||
شیخ طوسی درباره جایگاه علم کلام و نیازمندی برخی از علوم به علم کلام، میگوید: اساس همه علوم دینی، علم اصول دین است که مسائلش بر محور یقین میگردد و بدون آن ورود در مباحث علوم دینی دیگر، مانند اصول فقه و فروع آن ممکن نیست؛ زیرا شروع در آنها بدون آگاهی بر مسائل مربوط به اصول دین، مانند سقف بدون پایه است<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>. | [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] درباره جایگاه علم کلام و نیازمندی برخی از علوم به علم کلام، میگوید: اساس همه علوم دینی، علم اصول دین است که مسائلش بر محور یقین میگردد و بدون آن ورود در مباحث علوم دینی دیگر، مانند اصول فقه و فروع آن ممکن نیست؛ زیرا شروع در آنها بدون آگاهی بر مسائل مربوط به اصول دین، مانند سقف بدون پایه است<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>. | ||
روشهای استدلال منطقی، بر دو گونه است: منطق صوری و منطق مادی و برای هرکدام اقسامی است. روش استدلال منطقی صوری، دارای دو گونه کلی است: | روشهای استدلال منطقی، بر دو گونه است: منطق صوری و منطق مادی و برای هرکدام اقسامی است. روش استدلال منطقی صوری، دارای دو گونه کلی است: | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
درباره ارتباط معرفتشناسی و علم کلام نیز میتوان گفت که معرفتشناسی، از علم در جهات مختلف، از جمله ماهیت و حقیقت علم، ابزارهای معرفت و شروط آن و توانایی انسان بر شناخت واقعیت بحث میکند. بدیهی است که اینگونه مباحث راه را برای دخول در مباحث کلامی هموار میکند؛ لذا میبینیم متکلمان مباحث آغازین کلامی خود را در موضوعاتی همچون فکر، نظر و شناخت مطرح میکنند<ref>ر.ک: همان، ص60</ref>. | درباره ارتباط معرفتشناسی و علم کلام نیز میتوان گفت که معرفتشناسی، از علم در جهات مختلف، از جمله ماهیت و حقیقت علم، ابزارهای معرفت و شروط آن و توانایی انسان بر شناخت واقعیت بحث میکند. بدیهی است که اینگونه مباحث راه را برای دخول در مباحث کلامی هموار میکند؛ لذا میبینیم متکلمان مباحث آغازین کلامی خود را در موضوعاتی همچون فکر، نظر و شناخت مطرح میکنند<ref>ر.ک: همان، ص60</ref>. | ||
نویسنده درباره تاریخ پیدایش علم کلام میگوید: اگر مقصود، طرح مباحثات عقیدتی بهصورت سؤال و جواب و تعلیم باشد، تاریخ پیدایش علم کلام، مقارن با تاریخ ظهور اسلام است و اینگونه مباحث با اشکال مختلفش پس از رحلت پیامبر(ص) تا زمان شهادت حضرت امیر(ع) ادامه یافت، ولی سخنی از مذاهب کلامی در میان نبود... و اگر مقصود از کلام اسلامی، ظهور مذاهب کلامی و تألیف و تدوین در اینباره باشد، تاریخ پیدایش آن، به پس از نیمه اول قرن اول هجری و اوایل قرن دوم هجری بازمیگردد<ref>ر.ک: همان، ص70-71</ref>. | نویسنده درباره تاریخ پیدایش علم کلام میگوید: اگر مقصود، طرح مباحثات عقیدتی بهصورت سؤال و جواب و تعلیم باشد، تاریخ پیدایش علم کلام، مقارن با تاریخ ظهور اسلام است و اینگونه مباحث با اشکال مختلفش پس از رحلت پیامبر(ص) تا زمان شهادت [[امام على(ع)|حضرت امیر(ع)]] ادامه یافت، ولی سخنی از مذاهب کلامی در میان نبود... و اگر مقصود از کلام اسلامی، ظهور مذاهب کلامی و تألیف و تدوین در اینباره باشد، تاریخ پیدایش آن، به پس از نیمه اول قرن اول هجری و اوایل قرن دوم هجری بازمیگردد<ref>ر.ک: همان، ص70-71</ref>. | ||
نویسنده در ادامه این فصل به علل و اسباب پیدایش علم کلام در عصر رسالت، عصر وفات پیامبر تا شهادت امام علی(ع) و عصر بعد از حضرت علی(ع) پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص72-80</ref>. | نویسنده در ادامه این فصل به علل و اسباب پیدایش علم کلام در عصر رسالت، عصر وفات پیامبر تا شهادت [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] و عصر بعد از [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص72-80</ref>. | ||
ایشان با مراجعه به تاریخ علم کلام، هشت دلیل برای تکامل این علم برمیشمرد؛ عواملی چون: تحولات اجتماعی، مواجهه شدن فرهنگ اسلامی با دیگر فرهنگها، تحولات علمی، تأثیرات فلسفه بر علم کلام، اغراض شخصی و سیاسی و... <ref>ر.ک: همان، ص86</ref>. | ایشان با مراجعه به تاریخ علم کلام، هشت دلیل برای تکامل این علم برمیشمرد؛ عواملی چون: تحولات اجتماعی، مواجهه شدن فرهنگ اسلامی با دیگر فرهنگها، تحولات علمی، تأثیرات فلسفه بر علم کلام، اغراض شخصی و سیاسی و... <ref>ر.ک: همان، ص86</ref>. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
گروه اول میگویند: اخبار سماوی و ماورایی را باید از جانب آسمان اخذ کرد و باید از آسمان شنید. حکمای الهی در پاسخ میگویند قوه عقل یک هدیه آسمانی از جانب خداوند به بشر است؛ هرچند این هدیه الهی بینیاز از وحی نیست، ولی بهکلی هم عاجز از فهم مسائل آسمانی نیست. بر همین اساس است که تقلید در اصول دین جایز نیست. از طرف دیگر در قرآن و احادیث اسلامی، مسائل دقیقی از الهیات، همچون احدیت و بسیط بودن ذات خداوند آمده است که قطعا هدف از القای آنها تدبر و خردورزی است، نه عرضه مطالبی دشوار و غیر قابل فهم برای بشر...<ref>ر.ک: همان، ص110-112</ref>. | گروه اول میگویند: اخبار سماوی و ماورایی را باید از جانب آسمان اخذ کرد و باید از آسمان شنید. حکمای الهی در پاسخ میگویند قوه عقل یک هدیه آسمانی از جانب خداوند به بشر است؛ هرچند این هدیه الهی بینیاز از وحی نیست، ولی بهکلی هم عاجز از فهم مسائل آسمانی نیست. بر همین اساس است که تقلید در اصول دین جایز نیست. از طرف دیگر در قرآن و احادیث اسلامی، مسائل دقیقی از الهیات، همچون احدیت و بسیط بودن ذات خداوند آمده است که قطعا هدف از القای آنها تدبر و خردورزی است، نه عرضه مطالبی دشوار و غیر قابل فهم برای بشر...<ref>ر.ک: همان، ص110-112</ref>. | ||
از فصل دهم تا پایان کتاب به نظرات برخی از علما همچون عضدالدین ایجی (قرن هشتم)، ضیاءالدین | از فصل دهم تا پایان کتاب به نظرات برخی از علما همچون عضدالدین ایجی (قرن هشتم)، [[جرجانی، ضیاءالدین بن سدیدالدین|ضیاءالدین جرجانی]]، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|سعدالدین تفتازانی]] (722-792ق)، [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|حکیم عبدالرزاق لاهیجی]] (متوفی 1072ق)، درباره تعریف، موضوع، مسائل، هدف علم کلام و... مورد بحث و بررسی قرار گرفته شده است. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش