۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''كتاب الأربعين في دلائل التوحيد'''، اثر [[انصاری، عبدالله بن محمد|ابواسماعیل عبدالله بن محمد هروی]] (396-481ق)، کتابی است به زبان عربی، دربردارنده چهل حدیث درباره اسماء و صفات خداوند. به دنبال این اثر، رسالة في الذب عن أبيالحسن الأشعري، تألیف ابوالقاسم عبدالمالک بن عیسی بن درباس (576-659ق)، در دفاع از ابوالحسن اشعری(260-324ق) در کتاب | '''كتاب الأربعين في دلائل التوحيد'''، اثر [[انصاری، عبدالله بن محمد|ابواسماعیل عبدالله بن محمد هروی]] (396-481ق)، کتابی است به زبان عربی، دربردارنده چهل حدیث درباره اسماء و صفات خداوند. به دنبال این اثر، رسالة في الذب عن أبيالحسن الأشعري، تألیف ابوالقاسم عبدالمالک بن عیسی بن درباس (576-659ق)، در دفاع از [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]](260-324ق) در کتاب «[[الإبانة عن أصول الديانة]]» آورده شده است. | ||
این دو اثر توسط علی بن محمد بن ناصر فقیهی مورد تحقیق و تصحیح قرار گرفته و منتشر شده است. | این دو اثر توسط علی بن محمد بن ناصر فقیهی مورد تحقیق و تصحیح قرار گرفته و منتشر شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب از دو بخش مجزا تشکیل شده است که در بخش اول بعد از مقدمه محقق و زندگینامه ابواسماعیل | کتاب از دو بخش مجزا تشکیل شده است که در بخش اول بعد از مقدمه محقق و زندگینامه [[انصاری، عبدالله بن محمد|ابواسماعیل هروی]]، چهل حدیث آمده که هرکدام از این احادیث در یک باب جای گرفتهاند. | ||
در بخش دوم، متن رساله دوم، بعد از مقدمه محقق آمده است. | در بخش دوم، متن رساله دوم، بعد از مقدمه محقق آمده است. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
محقق در این رساله علائمی اختصاری برای برخی از کتابها در نظر گرفته که عبارت است از: | محقق در این رساله علائمی اختصاری برای برخی از کتابها در نظر گرفته که عبارت است از: | ||
# «خ»، برای صحیح | # «خ»، برای [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]]؛ | ||
# «م»، برای صحیح | # «م»، برای [[صحيح مسلم|صحیح مسلم]]؛ | ||
# «حم»، برای مسند | # «حم»، برای [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد]]؛ | ||
# «ت»، برای صحیح | # «ت»، برای [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|صحیح ترمذی]]؛ | ||
# «د»، برای سنن ابوداود؛ | # «د»، برای [[سنن أبيداود|سنن ابوداود؛]] | ||
# «جه»، برای سنن ابن ماجه<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص35</ref>. | # «جه»، برای [[سنن ابن ماجة|سنن ابن ماجه]]<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص35</ref>. | ||
===رسالة في الذب عن أبيالحسن الأشعري=== | ===رسالة في الذب عن أبيالحسن الأشعري=== | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
محقق در مقدمه این رساله به معتزله تاخته و میگوید: آنها کسانی هستند که نصوص قرآنی و روایی را مورد تحریف قرار دادهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص97</ref>. | محقق در مقدمه این رساله به معتزله تاخته و میگوید: آنها کسانی هستند که نصوص قرآنی و روایی را مورد تحریف قرار دادهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص97</ref>. | ||
وی مینویسد: هرچند ابوالحسن اشعری در ابتدا شاگرد ابوعلی جبائی معتزلی و معتقد به مسلک اعتزال بود، لکن بعد از مدتی با تمسک به قرآن و حدیث از اعتزال دست کشید و تفکر آنها را مورد نقد قرار داد و تفکر صحیح خود را در کتاب | وی مینویسد: هرچند [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] در ابتدا شاگرد ابوعلی جبائی معتزلی و معتقد به مسلک اعتزال بود، لکن بعد از مدتی با تمسک به قرآن و حدیث از اعتزال دست کشید و تفکر آنها را مورد نقد قرار داد و تفکر صحیح خود را در کتاب «[[الإبانه عن أصول الديانة]]» به معرض نمایش گذاشت<ref>ر.ک: همان، ص98</ref>. برخی، درباره او گفتهاند: اعتقاد [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] با آنچه در این کتابش آورده، منافات دارد؛ زیرا او در این اثرش راه تقیه را پیش گرفته است. برخی دیگر در دفاع از وی گفتهاند: اینکه گفته شود او در این اثر تقیه نموده است، افترائی بیش نیست؛ زیرا او از عالمانی است که به علم و تقوا معروف بوده و از چنین کسی بعید است که در وادی نفاق و تقیه بیفتد<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>. | ||
نویسنده در این رساله، نظریات برخی از علماء را آورده که در تعریف و تمجید از کتاب «الإبانة» ابوالحسن | نویسنده در این رساله، نظریات برخی از علماء را آورده که در تعریف و تمجید از کتاب «الإبانة» [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، مطالبی را بیان نمودهاند و گفتهاند که این اثر او بهدور از تقیه نوشته شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
این اثر، رد بر کلام کوثری نیز هست. او در حاشیه خویش نوشته است: اشعری، کتاب ابانه را بر روش مفوضه نوشته است و مقصود او بیرون کشیدن کسانی است که در ورطه تشبیه افتادهاند. او سعی نموده قدمبهقدم آنها را به سمت اعتقاد صحیح هدایت کند... ابوالحسن اشعری به بغداد رفت و با تمام حکمتش سعی نمود بهوسیله کتاب ابانه، بهتدریج تفکر معتقدان و زاهدان حشویه (حشویه قائل به تجسیم بودند) را به اعتقاد مطابق با سنت تبدیل نماید؛ لذا بهمحض وارد شدن به آنجا این اثر را نوشت<ref>ر.ک: همان، ص99-100</ref>. | این اثر، رد بر کلام کوثری نیز هست. او در حاشیه خویش نوشته است: اشعری، کتاب ابانه را بر روش مفوضه نوشته است و مقصود او بیرون کشیدن کسانی است که در ورطه تشبیه افتادهاند. او سعی نموده قدمبهقدم آنها را به سمت اعتقاد صحیح هدایت کند... [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] به بغداد رفت و با تمام حکمتش سعی نمود بهوسیله کتاب ابانه، بهتدریج تفکر معتقدان و زاهدان حشویه (حشویه قائل به تجسیم بودند) را به اعتقاد مطابق با سنت تبدیل نماید؛ لذا بهمحض وارد شدن به آنجا این اثر را نوشت<ref>ر.ک: همان، ص99-100</ref>. | ||
نویسنده در این رساله، نظرات برخی از علما درباره کتاب و نویسنده «الإبانة» را ذکر کرده است؛ از جمله نظر احمد بن ثابت طرقی در بیان مسئله «استقرار (استواء) خداوند» است که میگوید: جهمیه را دیدم که مسئله عرش را منکر میشدند و استوا را طبق نظر ابوالحسن اشعری تأویل میبردند و من دیدم که این نوع تأویل و انتساب آن به ابوالحسن اشعری باطل است؛ زیرا در کتاب الإبانة عن أصول الديانة، ادلهای را دیدهام که استقرار و استوا را اثبات نموده است و در آن تأویل نیست<ref>ر.ک: همان، ص111-112</ref>. | نویسنده در این رساله، نظرات برخی از علما درباره کتاب و نویسنده «الإبانة» را ذکر کرده است؛ از جمله نظر احمد بن ثابت طرقی در بیان مسئله «استقرار (استواء) خداوند» است که میگوید: جهمیه را دیدم که مسئله عرش را منکر میشدند و استوا را طبق نظر [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] تأویل میبردند و من دیدم که این نوع تأویل و انتساب آن به ابوالحسن اشعری باطل است؛ زیرا در کتاب الإبانة عن أصول الديانة، ادلهای را دیدهام که استقرار و استوا را اثبات نموده است و در آن تأویل نیست<ref>ر.ک: همان، ص111-112</ref>. | ||
یکی دیگر از عالمانی که به این اثر اهتمام ورزیده، اسماعیل بن عبدالرحمن بن احمد صابونی نیشابوری (متوفی 449ق) است. او همواره درحالیکه کتاب «ابانه» اشعری را در دست داشت، به مجلس درسش میرفت... <ref>ر.ک: همان، ص113</ref>. | یکی دیگر از عالمانی که به این اثر اهتمام ورزیده، اسماعیل بن عبدالرحمن بن احمد صابونی نیشابوری (متوفی 449ق) است. او همواره درحالیکه کتاب «ابانه» اشعری را در دست داشت، به مجلس درسش میرفت... <ref>ر.ک: همان، ص113</ref>. |
ویرایش