پاسخ نامه: پاسخ به 21 سؤال اعتقادی و فلسفی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهج‌البلاغه'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهج‌البلاغه')
خط ۵۶: خط ۵۶:
[[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسى]] در «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار الأنوار]]» بابى را با عنوان «معرفتهم صلوات الله عليهم بالنورانية» قرار داده و در این باب تنها دو حدیث از طریق پدر خود از کتابى که در فضایل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] است، نقل کرده است که در روایت اول، [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] فرموده‎اند: «بر هر زن و مرد مسلمانى این واجب است و کسى ایمانش کامل نمى‏‌شود تاآنکه کنه معرفت مرا به نورانیت درک کند؛ معرفت من با نورانیت همان شناخت خداوند متعال است و شناخت خداوند متعال همان شناخت بالنورانیت من است».
[[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسى]] در «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار الأنوار]]» بابى را با عنوان «معرفتهم صلوات الله عليهم بالنورانية» قرار داده و در این باب تنها دو حدیث از طریق پدر خود از کتابى که در فضایل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] است، نقل کرده است که در روایت اول، [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] فرموده‎اند: «بر هر زن و مرد مسلمانى این واجب است و کسى ایمانش کامل نمى‏‌شود تاآنکه کنه معرفت مرا به نورانیت درک کند؛ معرفت من با نورانیت همان شناخت خداوند متعال است و شناخت خداوند متعال همان شناخت بالنورانیت من است».


نویسنده اصطلاح «معرفة بالنورانية» را از این حدیث شریف گرفته و روش خود را در این کتاب بر آن اساس قرار داده است. وی در پاسخ پرسش دوم مقصود از «معرفة بالنورانية» را توضیح داده و مى‎گوید: اولا، در معرفت بالنورانیه، جهاد با نفس و تهذیب و تزکیه لازم است؛ ثانیا، در چنین معرفتى سعى و تلاش و جدیت فراوان علاوه بر مجاهده با هواى نفس ضرورت دارد؛ ثالثا، معرفت بالنورانیه فیضى است الهى و نورى است معنوى که به قلب هرکس اشراق نماید، صاحب چنین معرفتى مى‏‌شود؛ رابعا، تأمل تام در آیات توحیدى و معارف بلند قرآنى و نیز دقت زیاد در روایات تفسیرى ائمه اطهار(ع)، از اسباب حصول معرفت بالنورانیه است؛ خامسا، در معرفت بالنورانیه یا نورانیت قلب توجه به نهج البلاغه و خطبه‏‌هاى توحیدى آن ضرورت زیاد دارد<ref>ر.ک: همان، ص24-‎25</ref>.
نویسنده اصطلاح «معرفة بالنورانية» را از این حدیث شریف گرفته و روش خود را در این کتاب بر آن اساس قرار داده است. وی در پاسخ پرسش دوم مقصود از «معرفة بالنورانية» را توضیح داده و مى‎گوید: اولا، در معرفت بالنورانیه، جهاد با نفس و تهذیب و تزکیه لازم است؛ ثانیا، در چنین معرفتى سعى و تلاش و جدیت فراوان علاوه بر مجاهده با هواى نفس ضرورت دارد؛ ثالثا، معرفت بالنورانیه فیضى است الهى و نورى است معنوى که به قلب هرکس اشراق نماید، صاحب چنین معرفتى مى‏‌شود؛ رابعا، تأمل تام در آیات توحیدى و معارف بلند قرآنى و نیز دقت زیاد در روایات تفسیرى ائمه اطهار(ع)، از اسباب حصول معرفت بالنورانیه است؛ خامسا، در معرفت بالنورانیه یا نورانیت قلب توجه به نهج‌البلاغه و خطبه‏‌هاى توحیدى آن ضرورت زیاد دارد<ref>ر.ک: همان، ص24-‎25</ref>.


بنابراین، مى‏‌توان ادعا کرد که روش نویسنده بر علمى است که نوعى کشف و شهود و الهام الهى در آن وجود داشته باشد؛ یعنى علمى که هم به تهذیب نفس نیاز دارد و هم به فکر و تأمل و استدلال و سیره عملى مؤلف نیز هنگام تألیف کتاب که در انزواى کامل بوده نیز همین است<ref>ر.ک: همان، ص25-26</ref>.
بنابراین، مى‏‌توان ادعا کرد که روش نویسنده بر علمى است که نوعى کشف و شهود و الهام الهى در آن وجود داشته باشد؛ یعنى علمى که هم به تهذیب نفس نیاز دارد و هم به فکر و تأمل و استدلال و سیره عملى مؤلف نیز هنگام تألیف کتاب که در انزواى کامل بوده نیز همین است<ref>ر.ک: همان، ص25-26</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش