۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دائرة المعارف' به 'دائرةالمعارف') |
جز (جایگزینی متن - '؛ق' به '؛ ق') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
'''ابوجعفر محمد''' (د 245 ق859/ م)، مورّخ، نحوى و لغوى. وى در بغداد زاده شد و در سامرا درگذشت. او از باب ولاء به خاندان محمد بن عباس هاشمى، «هاشمى» نيز خوانده شده و از باب اشتهار به علم تاريخ، «اخبارى» و به سبب تأليف کتاب المحبّر، محبّرى لقب يافته بود. از زندگى او تقريبا هيچ نمىدانيم، حتى معلوم نيست پدرش كه بوده است. گويند حبيب نام مادر او بود (و به همين جهت آن كلمه را غير منصرف تلقى كردهاند) كه شايد پيش از ولادت محمد، بر اثر ملاعنه از شوى خود جدا شده بود (قس: ابوالطيب، | '''ابوجعفر محمد''' (د 245 ق859/ م)، مورّخ، نحوى و لغوى. وى در بغداد زاده شد و در سامرا درگذشت. او از باب ولاء به خاندان محمد بن عباس هاشمى، «هاشمى» نيز خوانده شده و از باب اشتهار به علم تاريخ، «اخبارى» و به سبب تأليف کتاب المحبّر، محبّرى لقب يافته بود. از زندگى او تقريبا هيچ نمىدانيم، حتى معلوم نيست پدرش كه بوده است. گويند حبيب نام مادر او بود (و به همين جهت آن كلمه را غير منصرف تلقى كردهاند) كه شايد پيش از ولادت محمد، بر اثر ملاعنه از شوى خود جدا شده بود (قس: ابوالطيب، 96؛ قفطى؛ 119/3؛[[خطيب بغدادى]]، 277/2؛ [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، 119؛سمعانى، 111/12؛ ياقوت، 112/18-113). برخى نيز حبيب را پدر او انگاشته و سلسلۀ نسب او را چنين نوشتهاند: محمد بن حبيب بن اميّة بن عمر ([[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، همانجا، چ اروپا: عمرو؛نيز قس: [[خطيب بغدادى]]، سمعانى، همانجاها). | ||
در نيمۀ اول سدۀ 3 ق9/ م، كار گردآورى آثار و اخبار و ادب عربى به اوج رسيده و كار تدوين نگارش و ابداع آغاز شده بود. ميان دو مرحلۀ گردآورى و تدوين، ابن حبيب و برخى از همعصران وى حلقۀ پيوند به شمار مىآيند. از فهرست کتابهاى او كه پس از اين خواهد آمد، چنين برمىآيد كه وى هم به جمع آورى اشعار و اخبار شعرا همت گماشته، هم به تاريخ و انساب پرداخته و هم خود به تأليف کتابهايى كه از نوآورى تهى نيست، دست زده است. همچنين ملاحظه مىكنيم كه وى در ميان بزرگترين راويان زمان خويش جاى دارد. او خود از ابن كلبى (د 206 ق821/ م)، ابن اعرابى (د 225 ق840/ م)، قطرب (د 306 ق918/ م)، ابوعبيده (د 211 ق826/ م) و ديگران روايت كرده و مردانى چون سكّرى (د 275 ق888/ م) و محمد بن احمد بن ابى عرابه از او روايت كردهاند (اين نامها در همۀ منابع كهن مذكورند، جز نام محمد بن احمد كه فقط [[خطيب بغدادى]] و سمعانى آوردهاند). وى همچنين با ثعلب (د 291 ق904/ م) روابط دوستى داشت. | در نيمۀ اول سدۀ 3 ق9/ م، كار گردآورى آثار و اخبار و ادب عربى به اوج رسيده و كار تدوين نگارش و ابداع آغاز شده بود. ميان دو مرحلۀ گردآورى و تدوين، ابن حبيب و برخى از همعصران وى حلقۀ پيوند به شمار مىآيند. از فهرست کتابهاى او كه پس از اين خواهد آمد، چنين برمىآيد كه وى هم به جمع آورى اشعار و اخبار شعرا همت گماشته، هم به تاريخ و انساب پرداخته و هم خود به تأليف کتابهايى كه از نوآورى تهى نيست، دست زده است. همچنين ملاحظه مىكنيم كه وى در ميان بزرگترين راويان زمان خويش جاى دارد. او خود از ابن كلبى (د 206 ق821/ م)، ابن اعرابى (د 225 ق840/ م)، قطرب (د 306 ق918/ م)، ابوعبيده (د 211 ق826/ م) و ديگران روايت كرده و مردانى چون سكّرى (د 275 ق888/ م) و محمد بن احمد بن ابى عرابه از او روايت كردهاند (اين نامها در همۀ منابع كهن مذكورند، جز نام محمد بن احمد كه فقط [[خطيب بغدادى]] و سمعانى آوردهاند). وى همچنين با ثعلب (د 291 ق904/ م) روابط دوستى داشت. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
حكايت اين روابط، يكى از نادر رواياتى است كه دربارۀ ابن حبيب به دست ما رسيده است و نشان مىدهد كه وى، با آنكه چندين سال از ثعلب بزرگتر بود، از حضور او در مجلس خويش بيمناك بود و از «املاء» خوددارى مىكرد، به خصوص كه يك بار وى در توضيح بيتى از حسّان فرو ماند و ثعلب به جاى او پاسخ گفت (ابوالطيب، 97؛ زبيدى، 153، 154؛ خطيب، 278/2). با اينهمه از اين روايات، هيچ بوى خصومت و رقابت به مشام نمىرسد و گويى هم حضور ثعلب در مجلس او و هم سكوت ابن حبيب، از باب احترام متقابل بوده است. اما نمىدانيم مجلس درس ابن حبيب چگونه بود. غالبا گفتهاند ([[خطيب بغدادى]]، [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، همانجاها؛سيوطى، بغيه، 73) وى آموزگار بود. | حكايت اين روابط، يكى از نادر رواياتى است كه دربارۀ ابن حبيب به دست ما رسيده است و نشان مىدهد كه وى، با آنكه چندين سال از ثعلب بزرگتر بود، از حضور او در مجلس خويش بيمناك بود و از «املاء» خوددارى مىكرد، به خصوص كه يك بار وى در توضيح بيتى از حسّان فرو ماند و ثعلب به جاى او پاسخ گفت (ابوالطيب، 97؛ زبيدى، 153، 154؛ خطيب، 278/2). با اينهمه از اين روايات، هيچ بوى خصومت و رقابت به مشام نمىرسد و گويى هم حضور ثعلب در مجلس او و هم سكوت ابن حبيب، از باب احترام متقابل بوده است. اما نمىدانيم مجلس درس ابن حبيب چگونه بود. غالبا گفتهاند ([[خطيب بغدادى]]، [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، همانجاها؛سيوطى، بغيه، 73) وى آموزگار بود. | ||
ياقوت از ابن ابى روبه نقل مىكند كه وى در مكتب خود فرزندان عباس بن محمّد را درس مىداده است و تنها شعرى كه از وى مىشناسیم دو بيت در بيان حال نابسامان «معلم» است كه بر اثر معاشرت با كودكان عقل خود را نيز از دست مىدهد (112/18). نكتۀ جالب توجه آنكه وى با پدر ابن رومى (د 283 ق896/ م) دوستى داشت و شاعر نيز در جوانى نزد او درس خوانده است (ياقوت، /18 | ياقوت از ابن ابى روبه نقل مىكند كه وى در مكتب خود فرزندان عباس بن محمّد را درس مىداده است و تنها شعرى كه از وى مىشناسیم دو بيت در بيان حال نابسامان «معلم» است كه بر اثر معاشرت با كودكان عقل خود را نيز از دست مىدهد (112/18). نكتۀ جالب توجه آنكه وى با پدر ابن رومى (د 283 ق896/ م) دوستى داشت و شاعر نيز در جوانى نزد او درس خوانده است (ياقوت، /18 114؛ قس: /585 II , SAG). | ||
همگان (قفطى، 119/3؛ خطيب، 277/2-278؛ [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، سمعانى، همانجاها؛[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، 325/2؛ ابن تغرى بردى، 321/2 و از همه مهمتر سيوطى، بغيه، همانجا)، وى را عالم به أنساب و اخبار و راوى مورد اعتمادى دانستهاند، امّا در اين ميان مرزبانى كه از تكريم و تمجيد او فروگذار نكرده است (ياقوت، 112/18)، روايت شگفتى آورده مبنى بر اينكه وى آثار ديگران را مىگرفت و به نام خود مىساخت و به عنوان نمونه از کتاب اسماعيل بن ابى عبدالله نام برده كه ابن حبيب آن را سراسر نقل كرده و سپس نام شعرايى را كه به بيتى از ابيات خود شهرت يافتهاند، به آن افزوده و آن مجموعه را متعلق به خود خوانده است (ياقوت، 113/18). اين داستان را اگر چه [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] (326/2) و ابن قاضى شهبة (ص 81) و [[سيوطى]] (بغيه، همانجا) به اختصار آوردهاند، اما گويى چندان مورد تأييد دانشمندان نيست، به خصوص كه مىبينيم غالب نويسندگان به روايات او استناد كردهاند، مثلا [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] (276/21-403) 17 روايت از روايات مربوط به فرزدق را از قول او نقل كرده است. قابل ذكر آنكه او خود اكثر اين روايات را از اصمعى (د 215 ق830/ م) كه در شمار استادان او ياد نكردهاند، اخذ كرده است. | همگان (قفطى، 119/3؛ خطيب، 277/2-278؛ [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، سمعانى، همانجاها؛[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، 325/2؛ ابن تغرى بردى، 321/2 و از همه مهمتر سيوطى، بغيه، همانجا)، وى را عالم به أنساب و اخبار و راوى مورد اعتمادى دانستهاند، امّا در اين ميان مرزبانى كه از تكريم و تمجيد او فروگذار نكرده است (ياقوت، 112/18)، روايت شگفتى آورده مبنى بر اينكه وى آثار ديگران را مىگرفت و به نام خود مىساخت و به عنوان نمونه از کتاب اسماعيل بن ابى عبدالله نام برده كه ابن حبيب آن را سراسر نقل كرده و سپس نام شعرايى را كه به بيتى از ابيات خود شهرت يافتهاند، به آن افزوده و آن مجموعه را متعلق به خود خوانده است (ياقوت، 113/18). اين داستان را اگر چه [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] (326/2) و ابن قاضى شهبة (ص 81) و [[سيوطى]] (بغيه، همانجا) به اختصار آوردهاند، اما گويى چندان مورد تأييد دانشمندان نيست، به خصوص كه مىبينيم غالب نويسندگان به روايات او استناد كردهاند، مثلا [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] (276/21-403) 17 روايت از روايات مربوط به فرزدق را از قول او نقل كرده است. قابل ذكر آنكه او خود اكثر اين روايات را از اصمعى (د 215 ق830/ م) كه در شمار استادان او ياد نكردهاند، اخذ كرده است. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
#ديوان الاخطل (اشاره به نسخه در سزگين، /2 (3) 10/). | #ديوان الاخطل (اشاره به نسخه در سزگين، /2 (3) 10/). | ||
ديوانهاى ديگرى كه او جمع كرده و در منابع ما به آنها اشاره شده است عبارتند از (به جهت اختصار، تنها به سزگين ترجمۀ عربى ارجاع مىدهيم): ديوانهاى منسوب به كثيّر همراه با شرح (2 (3) 154/ | ديوانهاى ديگرى كه او جمع كرده و در منابع ما به آنها اشاره شده است عبارتند از (به جهت اختصار، تنها به سزگين ترجمۀ عربى ارجاع مىدهيم): ديوانهاى منسوب به كثيّر همراه با شرح (2 (3) 154/؛ قس: /79 I , S , LAG)، محمد بن بشير خارجى (2 (3) 182/-183)، ابن الدمينة (2 (3) 22/)، اقيشر اسدى (2 (3) 22/)، سراقة بن مرداس (2 (3) 23/)، عجير سلولى (2 (3) 32/)، اعشى تغلبى (2 (3) 34/)، زفر بن حارث (2 (3) 40/)، نعمان بن بشير (2 (3) 63/)، ذو الرّمّة (2 (3) 131/)، عمرو بن شأس اسدى (2 (2) 209/)؛نيز ديوان حسّان را ثعلب از او نقل كرده و سكّرى شرح نموده است (2 (2) 314/)، ديوان حطيئة را نيز سكّرى از او روايت كرده (2 (2) 224/-225). علاوه بر اين، جمع نقائض جرير و عمر بن لجأ را نيز به او نسبت دادهاند (2 (1) 100/). | ||
فهرست آثار ابن حبيب به اين جا ختم نمىشود، زيرا در منابع ما، روى هم رفته به بيش از 45 اثر اشاره شده است. اينك آنچه را كه [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] (ص 119) آورده و قبلا نقل نكردهايم، بر مىشماريم: کتاب النسب، السعود و العمور، العمائر و الرّبائل في النسب، الموشح، المقتنى، غريب الحديث، الانواء، المشجر، الموشاء کتاب من استجيب دعوته، المفوف (المعفوف)، [[تاريخ الخلفاء]] (شايد همان المحبّر باشد)، کتاب من سمّى ببيت قاله، مقاتل الفرسان، العقل، السّماة (المسمّآة)، [ايام]جرير التى ذكرها في شعره، امهات اعيان بنى عبدالمطلب، المقتبس، امهات السّبعة (الشيعة) من قريش، الحيل (الخيل)، النبات، الارحام التى بين رسول الله(ص) و بين اصحابه سوى العصبة... و القاب اليمن (النّمر) و ربيعة و مضر. | فهرست آثار ابن حبيب به اين جا ختم نمىشود، زيرا در منابع ما، روى هم رفته به بيش از 45 اثر اشاره شده است. اينك آنچه را كه [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] (ص 119) آورده و قبلا نقل نكردهايم، بر مىشماريم: کتاب النسب، السعود و العمور، العمائر و الرّبائل في النسب، الموشح، المقتنى، غريب الحديث، الانواء، المشجر، الموشاء کتاب من استجيب دعوته، المفوف (المعفوف)، [[تاريخ الخلفاء]] (شايد همان المحبّر باشد)، کتاب من سمّى ببيت قاله، مقاتل الفرسان، العقل، السّماة (المسمّآة)، [ايام]جرير التى ذكرها في شعره، امهات اعيان بنى عبدالمطلب، المقتبس، امهات السّبعة (الشيعة) من قريش، الحيل (الخيل)، النبات، الارحام التى بين رسول الله(ص) و بين اصحابه سوى العصبة... و القاب اليمن (النّمر) و ربيعة و مضر. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
ابن تغرى بردى، يوسف، النّجوم؛ ابن قاضى شهبه، احمد بن محمد، طبقات النّحاة و اللغويين، نجف، 1393-1394 ق1973/-1974 م؛ [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، الفهرست؛همان، به كوشش گوستاو فلوگل، 1872 م؛ ابوالطيب حلبى، عبدالواحد بن على، مراتب النحويين، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، مكتبة نهضة؛[[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]]، على بن حسين، اغانى، دار الكتب، افست، بيروت؛حاجى خليفه، [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]، به كوشش فلوگل، 1837 م؛حميد الله، محمد، «رسالتان لابن حبيب»، مجلة المجمع العلمى العراقى (نك: مجلة المجمع...، در همين مآخذ)؛همو، «كلمة الختام»، المحبّر (نك: آثار ابن حبيب، در همين مقاله)؛[[خطيب بغدادى]]، احمد بن على، [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]، قاهره، 1349 ق/ 1930 م؛زبيدى، محمد بن حسن، طبقات النحويين و اللغويين، به كوشش محمّد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1373 ق1954/ م؛سزگين، فؤاد، تاريخ التراث العربى، ترجمۀ محمود فهمى حجازى، رياض، 1403 ق1983/ م؛سمعانى، عبدالكريم بن محمّد، الانساب، به كوشش سيد شرفالدين احمد، حيدر آباد دكن، 1401 ق1981/ م؛سيّد، فؤاد، فهرست المخطوطات، قاهره، 1382 ق1964/ م، همو، المزهر، به كوشش محمد احمد جاد المولى و ديگران، بيروت، 1406 ق1986/ م؛[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، خليل بن ايبك، الوافى بالوفيات، به كوشش هلموت ريتر، بيروت، 1381 ق1961/ م؛فانديك، ادوارد، اكتفاء القنوع، قاهره، 1896 | ابن تغرى بردى، يوسف، النّجوم؛ ابن قاضى شهبه، احمد بن محمد، طبقات النّحاة و اللغويين، نجف، 1393-1394 ق1973/-1974 م؛ [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، الفهرست؛همان، به كوشش گوستاو فلوگل، 1872 م؛ ابوالطيب حلبى، عبدالواحد بن على، مراتب النحويين، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، مكتبة نهضة؛[[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]]، على بن حسين، اغانى، دار الكتب، افست، بيروت؛حاجى خليفه، [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]، به كوشش فلوگل، 1837 م؛حميد الله، محمد، «رسالتان لابن حبيب»، مجلة المجمع العلمى العراقى (نك: مجلة المجمع...، در همين مآخذ)؛همو، «كلمة الختام»، المحبّر (نك: آثار ابن حبيب، در همين مقاله)؛[[خطيب بغدادى]]، احمد بن على، [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]، قاهره، 1349 ق/ 1930 م؛زبيدى، محمد بن حسن، طبقات النحويين و اللغويين، به كوشش محمّد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1373 ق1954/ م؛سزگين، فؤاد، تاريخ التراث العربى، ترجمۀ محمود فهمى حجازى، رياض، 1403 ق1983/ م؛سمعانى، عبدالكريم بن محمّد، الانساب، به كوشش سيد شرفالدين احمد، حيدر آباد دكن، 1401 ق1981/ م؛سيّد، فؤاد، فهرست المخطوطات، قاهره، 1382 ق1964/ م، همو، المزهر، به كوشش محمد احمد جاد المولى و ديگران، بيروت، 1406 ق1986/ م؛[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، خليل بن ايبك، الوافى بالوفيات، به كوشش هلموت ريتر، بيروت، 1381 ق1961/ م؛فانديك، ادوارد، اكتفاء القنوع، قاهره، 1896 م؛ قفطى، على بن يوسف، انباه الرواة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1374 ق1955/ م؛مجلة المجمع العلمى العراقى، جزء اول، بغداد، 1375 ق1959/ م؛منزوى، خطى؛ياقوت، ادبا، نيز:. SAG ; S , LAG , LAG | ||
ترجمۀ ابن حبيب بغدادى از دائرةالمعارف بزرگ اسلامى ج 1 | ترجمۀ ابن حبيب بغدادى از دائرةالمعارف بزرگ اسلامى ج 1 |
ویرایش