پرش به محتوا

الرسالة الكمالية في الحقائق الإلهية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سید حسن' به 'سیدحسن'
جز (جایگزینی متن - 'واجب الوجود' به 'واجب‌الوجود')
جز (جایگزینی متن - 'سید حسن' به 'سیدحسن')
خط ۵۹: خط ۵۹:
# یکی از موارد اختلاف بین منطق‎نگاران دوبخشی و نه‎بخشی، جایگاه بحث از مقولات است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ‎الرئیس]] برای نخستین بار طرح مبحث مقولات را در منطق مورد مناقشه قرار داده و آن را از مباحث فلسفه اولی دانسته است. پیروان دوبخشی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، مقولات را از منطق حذف کرده‎اند؛ درحالی‎که مدرسه نه‎بخشی که غالباً از شفای بوعلی تبعیت کرده‎اند و نیز منطق‎نگاران التقاطی، مقولات را از مباحث منطقی دانسته‎اند. نخستین پیروان منطق دوبخشی، مانند غزالی (450-505ق) در معيار العلم، اگرچه مقولات را در آغاز منطق نیاورده‎اند، ولکن آن را در انتهای کتاب آورده‎اند. غزالی در مقاصد الفلاسفة، علم به مقولات ده‎گانه را از مباحث الهیات می‎شمارد. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] متعصب‎ترین منطق‎نگار دوبخشی (541-606ق) هم در رساله کمالیه مانند معيار العلم [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، مقولات را خارج از منطق دانسته، ولکن آن را در پایان منطق و آغاز الهیات می‎نشاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص33؛ سلمان ماهینی، سکینه، ص38-36</ref>. ‎
# یکی از موارد اختلاف بین منطق‎نگاران دوبخشی و نه‎بخشی، جایگاه بحث از مقولات است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ‎الرئیس]] برای نخستین بار طرح مبحث مقولات را در منطق مورد مناقشه قرار داده و آن را از مباحث فلسفه اولی دانسته است. پیروان دوبخشی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، مقولات را از منطق حذف کرده‎اند؛ درحالی‎که مدرسه نه‎بخشی که غالباً از شفای بوعلی تبعیت کرده‎اند و نیز منطق‎نگاران التقاطی، مقولات را از مباحث منطقی دانسته‎اند. نخستین پیروان منطق دوبخشی، مانند غزالی (450-505ق) در معيار العلم، اگرچه مقولات را در آغاز منطق نیاورده‎اند، ولکن آن را در انتهای کتاب آورده‎اند. غزالی در مقاصد الفلاسفة، علم به مقولات ده‎گانه را از مباحث الهیات می‎شمارد. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] متعصب‎ترین منطق‎نگار دوبخشی (541-606ق) هم در رساله کمالیه مانند معيار العلم [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، مقولات را خارج از منطق دانسته، ولکن آن را در پایان منطق و آغاز الهیات می‎نشاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص33؛ سلمان ماهینی، سکینه، ص38-36</ref>. ‎
# [[سبزواری، هادی|حاجی سبزواری]]، شارح فلسفه‎ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]، بـرخی از مسائل [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] را به نقد کشیده و دیدگاهی مخالف او را‎ ارائه می‎دهد؛ مثلاً در «اثـبات اتحاد عاقل و معقول از طریق تضایف»، در شرح منظومه‎ می‎گوید‎: امّا‎ مسلک تضایفی را که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در [[المشاعر|کتاب‎ مشاعر]] و غیر‎ آن‎ مطرح‎ کرده‎ است، برای اثبات اتحاد عاقل و معقول کافی نیست؛ به دلیل آنچه که در حاشیه اسـفار بـیان کردیم که تضایف، عینیت را افاده نمی‎کند، بلکه اتحاد و عینیت دلیل‎ دیگری دارد. سپس می‎گوید: آنچه که سخن ما را تأیید می‎نماید این است که موجود در خارج و در ذهن، دوقلویی هستند که از یک شیر ارتضاع می‎نمایند؛ یعنی همان ‎طور‎ که‎ خـارج و شـیء مـوجود در آن عین یکدیگرند و مانند ظرف و مـظروف تـغایر نـدارند (بدین‎ معنا که وجود آن موجود عین خارج و مرتبه‎ای از مراتب آن است)، همین‎طور، معنای موجود‎ در‎ ذهن و ذهن که نفس ناطقه است دو وجود نیستند، بـلکه مـوجود در ذهـن، مرتبه‎ای از مراتب ذهن و نفس است<ref>ر.ک: بهروان، حسین، ص137</ref>. ‎
# [[سبزواری، هادی|حاجی سبزواری]]، شارح فلسفه‎ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]، بـرخی از مسائل [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] را به نقد کشیده و دیدگاهی مخالف او را‎ ارائه می‎دهد؛ مثلاً در «اثـبات اتحاد عاقل و معقول از طریق تضایف»، در شرح منظومه‎ می‎گوید‎: امّا‎ مسلک تضایفی را که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در [[المشاعر|کتاب‎ مشاعر]] و غیر‎ آن‎ مطرح‎ کرده‎ است، برای اثبات اتحاد عاقل و معقول کافی نیست؛ به دلیل آنچه که در حاشیه اسـفار بـیان کردیم که تضایف، عینیت را افاده نمی‎کند، بلکه اتحاد و عینیت دلیل‎ دیگری دارد. سپس می‎گوید: آنچه که سخن ما را تأیید می‎نماید این است که موجود در خارج و در ذهن، دوقلویی هستند که از یک شیر ارتضاع می‎نمایند؛ یعنی همان ‎طور‎ که‎ خـارج و شـیء مـوجود در آن عین یکدیگرند و مانند ظرف و مـظروف تـغایر نـدارند (بدین‎ معنا که وجود آن موجود عین خارج و مرتبه‎ای از مراتب آن است)، همین‎طور، معنای موجود‎ در‎ ذهن و ذهن که نفس ناطقه است دو وجود نیستند، بـلکه مـوجود در ذهـن، مرتبه‎ای از مراتب ذهن و نفس است<ref>ر.ک: بهروان، حسین، ص137</ref>. ‎
# از میان انبوه آثار‎ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صـدرالمتألهین‎ شـیرازی]]، رسـاله [[المشاعر|مشاعر]]، از دیرباز مورد توجه و اقبال خاص صاحب‎نظران بوده و از شرح‎ و حاشیه‎های بسیار برخوردار شـده است. شیخ‎ احمد احسائی، در مقام ابطال عقائد صدرا، شرحی بر مـشاعر نوشته است. آخوند ملا اسماعیل اصفهانی، پس از شرح احسائی‎، در مقام شـرح مـشاعر و رد شبهات‎ شیخ احسائی برآمد. مولی احمد اردکانی، دو بار بر [[المشاعر|مشاعر‎]] حاشیه‎ نگاشته است. ملا جعفر لاهیجانی نیز شرحی مفصل به نام‎ «شرح رساله مشاعر» نوشته که بـا تـعلیق و تـصحیح و مقدمه [[آشتیانی، جلال‌الدین|سید جلال‎الدین آشتیانی]] در‎ مشهد‎ به طبع‎ رسیده است<ref>ر.ک: امین، سید حسن، ص436-435</ref>. ‎
# از میان انبوه آثار‎ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صـدرالمتألهین‎ شـیرازی]]، رسـاله [[المشاعر|مشاعر]]، از دیرباز مورد توجه و اقبال خاص صاحب‎نظران بوده و از شرح‎ و حاشیه‎های بسیار برخوردار شـده است. شیخ‎ احمد احسائی، در مقام ابطال عقائد صدرا، شرحی بر مـشاعر نوشته است. آخوند ملا اسماعیل اصفهانی، پس از شرح احسائی‎، در مقام شـرح مـشاعر و رد شبهات‎ شیخ احسائی برآمد. مولی احمد اردکانی، دو بار بر [[المشاعر|مشاعر‎]] حاشیه‎ نگاشته است. ملا جعفر لاهیجانی نیز شرحی مفصل به نام‎ «شرح رساله مشاعر» نوشته که بـا تـعلیق و تـصحیح و مقدمه [[آشتیانی، جلال‌الدین|سید جلال‎الدین آشتیانی]] در‎ مشهد‎ به طبع‎ رسیده است<ref>ر.ک: امین، سیدحسن، ص436-435</ref>. ‎


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش