۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'واجب الوجود' به 'واجبالوجود') |
جز (جایگزینی متن - 'سید حسن' به 'سیدحسن') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
# یکی از موارد اختلاف بین منطقنگاران دوبخشی و نهبخشی، جایگاه بحث از مقولات است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخالرئیس]] برای نخستین بار طرح مبحث مقولات را در منطق مورد مناقشه قرار داده و آن را از مباحث فلسفه اولی دانسته است. پیروان دوبخشی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، مقولات را از منطق حذف کردهاند؛ درحالیکه مدرسه نهبخشی که غالباً از شفای بوعلی تبعیت کردهاند و نیز منطقنگاران التقاطی، مقولات را از مباحث منطقی دانستهاند. نخستین پیروان منطق دوبخشی، مانند غزالی (450-505ق) در معيار العلم، اگرچه مقولات را در آغاز منطق نیاوردهاند، ولکن آن را در انتهای کتاب آوردهاند. غزالی در مقاصد الفلاسفة، علم به مقولات دهگانه را از مباحث الهیات میشمارد. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] متعصبترین منطقنگار دوبخشی (541-606ق) هم در رساله کمالیه مانند معيار العلم [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، مقولات را خارج از منطق دانسته، ولکن آن را در پایان منطق و آغاز الهیات مینشاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص33؛ سلمان ماهینی، سکینه، ص38-36</ref>. | # یکی از موارد اختلاف بین منطقنگاران دوبخشی و نهبخشی، جایگاه بحث از مقولات است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخالرئیس]] برای نخستین بار طرح مبحث مقولات را در منطق مورد مناقشه قرار داده و آن را از مباحث فلسفه اولی دانسته است. پیروان دوبخشی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، مقولات را از منطق حذف کردهاند؛ درحالیکه مدرسه نهبخشی که غالباً از شفای بوعلی تبعیت کردهاند و نیز منطقنگاران التقاطی، مقولات را از مباحث منطقی دانستهاند. نخستین پیروان منطق دوبخشی، مانند غزالی (450-505ق) در معيار العلم، اگرچه مقولات را در آغاز منطق نیاوردهاند، ولکن آن را در انتهای کتاب آوردهاند. غزالی در مقاصد الفلاسفة، علم به مقولات دهگانه را از مباحث الهیات میشمارد. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] متعصبترین منطقنگار دوبخشی (541-606ق) هم در رساله کمالیه مانند معيار العلم [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، مقولات را خارج از منطق دانسته، ولکن آن را در پایان منطق و آغاز الهیات مینشاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص33؛ سلمان ماهینی، سکینه، ص38-36</ref>. | ||
# [[سبزواری، هادی|حاجی سبزواری]]، شارح فلسفه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]، بـرخی از مسائل [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] را به نقد کشیده و دیدگاهی مخالف او را ارائه میدهد؛ مثلاً در «اثـبات اتحاد عاقل و معقول از طریق تضایف»، در شرح منظومه میگوید: امّا مسلک تضایفی را که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در [[المشاعر|کتاب مشاعر]] و غیر آن مطرح کرده است، برای اثبات اتحاد عاقل و معقول کافی نیست؛ به دلیل آنچه که در حاشیه اسـفار بـیان کردیم که تضایف، عینیت را افاده نمیکند، بلکه اتحاد و عینیت دلیل دیگری دارد. سپس میگوید: آنچه که سخن ما را تأیید مینماید این است که موجود در خارج و در ذهن، دوقلویی هستند که از یک شیر ارتضاع مینمایند؛ یعنی همان طور که خـارج و شـیء مـوجود در آن عین یکدیگرند و مانند ظرف و مـظروف تـغایر نـدارند (بدین معنا که وجود آن موجود عین خارج و مرتبهای از مراتب آن است)، همینطور، معنای موجود در ذهن و ذهن که نفس ناطقه است دو وجود نیستند، بـلکه مـوجود در ذهـن، مرتبهای از مراتب ذهن و نفس است<ref>ر.ک: بهروان، حسین، ص137</ref>. | # [[سبزواری، هادی|حاجی سبزواری]]، شارح فلسفه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]، بـرخی از مسائل [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] را به نقد کشیده و دیدگاهی مخالف او را ارائه میدهد؛ مثلاً در «اثـبات اتحاد عاقل و معقول از طریق تضایف»، در شرح منظومه میگوید: امّا مسلک تضایفی را که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در [[المشاعر|کتاب مشاعر]] و غیر آن مطرح کرده است، برای اثبات اتحاد عاقل و معقول کافی نیست؛ به دلیل آنچه که در حاشیه اسـفار بـیان کردیم که تضایف، عینیت را افاده نمیکند، بلکه اتحاد و عینیت دلیل دیگری دارد. سپس میگوید: آنچه که سخن ما را تأیید مینماید این است که موجود در خارج و در ذهن، دوقلویی هستند که از یک شیر ارتضاع مینمایند؛ یعنی همان طور که خـارج و شـیء مـوجود در آن عین یکدیگرند و مانند ظرف و مـظروف تـغایر نـدارند (بدین معنا که وجود آن موجود عین خارج و مرتبهای از مراتب آن است)، همینطور، معنای موجود در ذهن و ذهن که نفس ناطقه است دو وجود نیستند، بـلکه مـوجود در ذهـن، مرتبهای از مراتب ذهن و نفس است<ref>ر.ک: بهروان، حسین، ص137</ref>. | ||
# از میان انبوه آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صـدرالمتألهین شـیرازی]]، رسـاله [[المشاعر|مشاعر]]، از دیرباز مورد توجه و اقبال خاص صاحبنظران بوده و از شرح و حاشیههای بسیار برخوردار شـده است. شیخ احمد احسائی، در مقام ابطال عقائد صدرا، شرحی بر مـشاعر نوشته است. آخوند ملا اسماعیل اصفهانی، پس از شرح احسائی، در مقام شـرح مـشاعر و رد شبهات شیخ احسائی برآمد. مولی احمد اردکانی، دو بار بر [[المشاعر|مشاعر]] حاشیه نگاشته است. ملا جعفر لاهیجانی نیز شرحی مفصل به نام «شرح رساله مشاعر» نوشته که بـا تـعلیق و تـصحیح و مقدمه [[آشتیانی، جلالالدین|سید جلالالدین آشتیانی]] در مشهد به طبع رسیده است<ref>ر.ک: امین، | # از میان انبوه آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صـدرالمتألهین شـیرازی]]، رسـاله [[المشاعر|مشاعر]]، از دیرباز مورد توجه و اقبال خاص صاحبنظران بوده و از شرح و حاشیههای بسیار برخوردار شـده است. شیخ احمد احسائی، در مقام ابطال عقائد صدرا، شرحی بر مـشاعر نوشته است. آخوند ملا اسماعیل اصفهانی، پس از شرح احسائی، در مقام شـرح مـشاعر و رد شبهات شیخ احسائی برآمد. مولی احمد اردکانی، دو بار بر [[المشاعر|مشاعر]] حاشیه نگاشته است. ملا جعفر لاهیجانی نیز شرحی مفصل به نام «شرح رساله مشاعر» نوشته که بـا تـعلیق و تـصحیح و مقدمه [[آشتیانی، جلالالدین|سید جلالالدین آشتیانی]] در مشهد به طبع رسیده است<ref>ر.ک: امین، سیدحسن، ص436-435</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش