۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فضل الله' به 'فضلالله') |
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
المعجم في آثار ملوك العجم، نوشته شرفالدين فضلالله حسينى قزوينى، به كوشش احمد فتوحى نسب. | المعجم في آثار ملوك العجم، نوشته شرفالدين فضلالله حسينى قزوينى، به كوشش احمد فتوحى نسب. | ||
اين اثر كه تاريخ ايران را از روزگار كيومرث تا انوشيروان ساسانى در بردارد، نمونهاى از عبارتپردازى و دشوارنويسى مُنشيانه و به گفته برخى از محققان، از تاريخ وصاف نيز مغلقتر است. شادروان بهار (ملكالشعرا) در سبكشناسى خود درباره اهميت اين كتاب مىگويد: المعجم همانند گلستان و ديگر كتابهاى ادبى، ديرى در مكتبها و مدرسههاى ايران تدريس مىشد. نويسنده نه تنها نام كتاب را از المعجم في معايير اشعار العجم برگزيد كه در نوشتن عبارتها و الفاظ كتابش نيز از نويسنده آن (شمسالدين محمد قيس رازى) پيروى كرد. با توجه به تاريخ تولد و مرگ نويسنده (660 - 740 ه.ق)، كتاب او را از آثار سده هفتم و هشتم هجرى بايد به شمار آورد كه به نام اتابك | اين اثر كه تاريخ ايران را از روزگار كيومرث تا انوشيروان ساسانى در بردارد، نمونهاى از عبارتپردازى و دشوارنويسى مُنشيانه و به گفته برخى از محققان، از تاريخ وصاف نيز مغلقتر است. شادروان بهار (ملكالشعرا) در سبكشناسى خود درباره اهميت اين كتاب مىگويد: المعجم همانند گلستان و ديگر كتابهاى ادبى، ديرى در مكتبها و مدرسههاى ايران تدريس مىشد. نويسنده نه تنها نام كتاب را از المعجم في معايير اشعار العجم برگزيد كه در نوشتن عبارتها و الفاظ كتابش نيز از نويسنده آن (شمسالدين محمد قيس رازى) پيروى كرد. با توجه به تاريخ تولد و مرگ نويسنده (660 - 740 ه.ق)، كتاب او را از آثار سده هفتم و هشتم هجرى بايد به شمار آورد كه به نام اتابك نصرتالدين احمد، پادشاه لرستان نوشته شده است. ناراستىهاى گزارشهاى اين كتاب از منابعى بر مىآيد كه نويسنده از آنها در ساماندهى اثر خود بهره برده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
نويسنده با «ذكر سبب تأليف كتاب» آغاز مىكند: او سالها در انديشه نوشتن كتابى بوده است كه اخبار و گزارشهايى درباره پادشاهان پيشين و امتهاى گذشته را در بر داشته باشد تا اينكه در روزگار | نويسنده با «ذكر سبب تأليف كتاب» آغاز مىكند: او سالها در انديشه نوشتن كتابى بوده است كه اخبار و گزارشهايى درباره پادشاهان پيشين و امتهاى گذشته را در بر داشته باشد تا اينكه در روزگار نصرتالدين زمينهاى فراهم آورد و او به نوشتن المعجم دست گشاد. درونمايه اصلى اين اثر با گزارش درباره روزگار پادشاهى كيومرث آغاز مىشود كه نخستين شاه «عجم» بود و به گفته نويسنده، برخى از محققان او را فرزند نوح و شمارى ديگر از آنان، از مغان و آتشپرستان دانستهاند. | ||
معناشناسى واژه كيومرث (زنده گويا) و چند و چون ولادت و فرمانفرمايى و توصيف عدل و احسان او و وضع و حال مردمان در آن دوران، محتواى گزارش نويسنده در اينباره است. نويسنده در ذكر پادشاهان ايرانى كمابيش بدين موضوعها مىپردازد: تبار و نياكان و همسر و فرزندان، شيوه حكومتدارى و روىدادهاى مهم دوران و گستره دانش و هنر آنان، نام وزيران و اميرانشان و شهرها و ساختمانهايى كه در روزگارشان بنياد يافت. | معناشناسى واژه كيومرث (زنده گويا) و چند و چون ولادت و فرمانفرمايى و توصيف عدل و احسان او و وضع و حال مردمان در آن دوران، محتواى گزارش نويسنده در اينباره است. نويسنده در ذكر پادشاهان ايرانى كمابيش بدين موضوعها مىپردازد: تبار و نياكان و همسر و فرزندان، شيوه حكومتدارى و روىدادهاى مهم دوران و گستره دانش و هنر آنان، نام وزيران و اميرانشان و شهرها و ساختمانهايى كه در روزگارشان بنياد يافت. |
ویرایش