۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
|||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
ساختمان هندسی اندیشههای کلامی [[بزدوي، محمد بن محمد|بزدوی]] بر دوگانهانگاری جهان ذهن و جهان عین و مسلم داشتن جهان خارج، همچون یک واقعیت و حقیقت نفسالامری است. بدین قرار نخست با سوفسطاییان درگیر میشود؛ پس از آن به معرفی منابع معرفت کلامی میپردازد و آراء دیگران را در این زمینه نقد میکند و تعقل و استدلال را حجت میشمارد. وی سپس بحث جواهر و اعراض را پیش میکشد تا از رهگذر آن ـ برخلاف اندیشه فیلسوفان ـ به اثبات حدوث کل عالم بپردازد و آن را مقدمهای برای اثبات پدیدآورنده عالم قرار دهد؛ آنگاه در بحث توحید اثبات میکند که این پدیدآورنده، واحد است و اندیشههای دوگانه و سهگانهباوران را به نقد میکشد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ساختمان هندسی اندیشههای کلامی [[بزدوي، محمد بن محمد|بزدوی]] بر دوگانهانگاری جهان ذهن و جهان عین و مسلم داشتن جهان خارج، همچون یک واقعیت و حقیقت نفسالامری است. بدین قرار نخست با سوفسطاییان درگیر میشود؛ پس از آن به معرفی منابع معرفت کلامی میپردازد و آراء دیگران را در این زمینه نقد میکند و تعقل و استدلال را حجت میشمارد. وی سپس بحث جواهر و اعراض را پیش میکشد تا از رهگذر آن ـ برخلاف اندیشه فیلسوفان ـ به اثبات حدوث کل عالم بپردازد و آن را مقدمهای برای اثبات پدیدآورنده عالم قرار دهد؛ آنگاه در بحث توحید اثبات میکند که این پدیدآورنده، واحد است و اندیشههای دوگانه و سهگانهباوران را به نقد میکشد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در مبحث ذات الهی، عقیده او این است که خدا شبیه چیزی نیست و از این رهگذر با همه فرقههایی که به تجسیم یا تشبیه معتقدند، درگیر میشود و آیههای مورد استناد مشبهه را به نفع الهیات تنزیهی تأویل میکند. در مورد صفات خدا، تبیین وی از صفات به اندیشههای اشاعره در این باب نزدیک میشود. او برخلاف معتزله، برای صفات، به حقیقتی ورای ذات معتقد است و این صفات را قائم به ذات میداند<ref>ر.ک: همان</ref>. | در مبحث ذات الهی، عقیده او این است که خدا شبیه چیزی نیست و از این رهگذر با همه فرقههایی که به تجسیم یا تشبیه معتقدند، درگیر میشود و آیههای مورد استناد مشبهه را به نفع الهیات تنزیهی تأویل میکند. در مورد صفات خدا، تبیین وی از صفات به اندیشههای اشاعره در این باب نزدیک میشود. او برخلاف معتزله، برای صفات، به حقیقتی ورای ذات معتقد است و این صفات را قائم به ذات میداند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در باب اراده و مشیت الهی، با یکی دانستن این دو، از باور ابوحنیفه فاصله میگیرد. او همسو با اهل سنت و جماعت، کلام الهی را قدیم و غیر مخلوق میداند و دلایل مخالفان این باور را نقد میکند. او بر آن است که خدا قابل دیدهشدن است و معتقد است که شماری از مؤمنان در بهشت او را میبینند. در مبحث نبوت پس از اثبات نبوت عامه، به اثبات نبوت پیامبر(ص) از رهگذر معجزهای چون قرآن میپردازد<ref>ر.ک: همان</ref>. | در باب اراده و مشیت الهی، با یکی دانستن این دو، از باور ابوحنیفه فاصله میگیرد. او همسو با اهل سنت و جماعت، کلام الهی را قدیم و غیر مخلوق میداند و دلایل مخالفان این باور را نقد میکند. او بر آن است که خدا قابل دیدهشدن است و معتقد است که شماری از مؤمنان در بهشت او را میبینند. در مبحث نبوت پس از اثبات نبوت عامه، به اثبات نبوت پیامبر(ص) از رهگذر معجزهای چون قرآن میپردازد<ref>ر.ک: همان</ref>. |
ویرایش