۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «اين رساله در 10 فصل و در دهه سوم محرم 1361 قمرى در تبريز نوشته شده است. موضوع اين...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اين رساله در 10 فصل و در دهه سوم محرم 1361 قمرى در تبريز نوشته شده است. موضوع اين رساله افعال الله و توحيد افعالى است و به تناسب بحثى از قضا و قدر و بداء و جبر و تفويض مطرح شده است. | اين رساله در 10 فصل و در دهه سوم محرم 1361 قمرى در تبريز نوشته شده است. موضوع اين رساله افعال الله و توحيد افعالى است و به تناسب بحثى از قضا و قدر و بداء و جبر و تفويض مطرح شده است. | ||
مؤلف در اين رساله مثل دو رساله قبل كه ظهور توحيد را در ذات و اسما الله مورد بررسى قرار داده است، مظاهر توحيد را در افعال الهى مورد بحث قرار مىدهد. او اعتقاد دارد هيچ فعلى در دار وجود تحقق ندارد - البته با حذف جهات عدميه و نقص از آنها - مگر اينكه از خدا صادر شده باشد. و ادله نقليه اين مطلب را از قرآن و روايات ذكر مىكند. | مؤلف در اين رساله مثل دو رساله قبل كه ظهور توحيد را در ذات و اسما الله مورد بررسى قرار داده است، مظاهر توحيد را در افعال الهى مورد بحث قرار مىدهد. او اعتقاد دارد هيچ فعلى در دار وجود تحقق ندارد - البته با حذف جهات عدميه و نقص از آنها - مگر اينكه از خدا صادر شده باشد. و ادله نقليه اين مطلب را از قرآن و روايات ذكر مىكند.<ref>الرسائل التوحيدية، ص 57</ref> | ||
او با ادله عقلى و نقلى اثبات مىكند، هر آن چه كه در عالم پايين تحقق دارد، صورتى است از حقايق عالم بالا، لذا هيچ تبدل و تغيرى در امور عالم به وجود نخواهد آمد؛ اما تحولات و تغييرات عالم به وجود حقايق منتسب نمىباشد، بلكه همه آنها مربوط به ماده و استعدادهاى اجسام مىباشد كه از لوازم عالم دنياست. او در اين فصل از قضاء و قدر الهى نيز بحث مىكند. | او با ادله عقلى و نقلى اثبات مىكند، هر آن چه كه در عالم پايين تحقق دارد، صورتى است از حقايق عالم بالا، لذا هيچ تبدل و تغيرى در امور عالم به وجود نخواهد آمد؛ اما تحولات و تغييرات عالم به وجود حقايق منتسب نمىباشد، بلكه همه آنها مربوط به ماده و استعدادهاى اجسام مىباشد كه از لوازم عالم دنياست. او در اين فصل از قضاء و قدر الهى نيز بحث مىكند. | ||
يكى از مباحثى كه در اين رساله مورد بررسى قرار گرفته است، تجرد نفس انسانى است. علامه به تبع آخوند [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتالهين]] قائل است، نفس انسانى جسمانية الحدوث و روحانية البقاء مىباشد؛ يعنى به حدوث نفس كه امرى است، جسمانى حادث شده و با تطورات آن به تكامل رسيد و تجرد پيدا مىكند، لذا با زوال آن زايل نمىشود. او اين مساله را از اصول خاص حكمت اسلامى متاخر دانسته است و مىگويد: «فهذه الأنواع جميعا جسمانية الحدوث روحانية البقاء... خلافا لجميع الفلاسفة المتقدمين من حكماء مصر و يونان و غيرهم و قدماء حكماء الإسلام.» | يكى از مباحثى كه در اين رساله مورد بررسى قرار گرفته است، تجرد نفس انسانى است. علامه به تبع آخوند [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتالهين]] قائل است، نفس انسانى جسمانية الحدوث و روحانية البقاء مىباشد؛ يعنى به حدوث نفس كه امرى است، جسمانى حادث شده و با تطورات آن به تكامل رسيد و تجرد پيدا مىكند، لذا با زوال آن زايل نمىشود. او اين مساله را از اصول خاص حكمت اسلامى متاخر دانسته است و مىگويد: «فهذه الأنواع جميعا جسمانية الحدوث روحانية البقاء... خلافا لجميع الفلاسفة المتقدمين من حكماء مصر و يونان و غيرهم و قدماء حكماء الإسلام.»<ref>الرسائل التوحيدية، ص 71</ref> | ||
علامه در آخر شبهه مشهورى كه در تنافى بين جواز تكليف و قضا و قدر الهى وجود دارد را مورد بررسى قرار داده و تعارض حاصل از جريان قضا و قدر الهى در عالم و جائز بودن تكليف را ساخته وهم دانسته و از آن جواب مىدهد. | علامه در آخر شبهه مشهورى كه در تنافى بين جواز تكليف و قضا و قدر الهى وجود دارد را مورد بررسى قرار داده و تعارض حاصل از جريان قضا و قدر الهى در عالم و جائز بودن تكليف را ساخته وهم دانسته و از آن جواب مىدهد. | ||
== منابع == | |||
#متن كتاب. | |||
#فصلنامه قبسات، شماره 24. | |||
#عرفان علامه طباطبايى، على شيخ الاسلامى. | |||
==پانویس == | |||
<references /> |
ویرایش