۶٬۵۹۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
تاريخ گواهى مىدهد كه بشر از سالهاى نخستين زندگى، گرفتار حكومتهاى فاسد و ظلم و بىعدالتى آنها بوده و پيشرفتهاى حاصل نيز نتوانسته است به اين نابسامانىها پايان بدهد. از سوى ديگر عقل و شريعتهاى آسمانى، هر گونه ظلم و نابهنجارى را محكوم مىكنند ولذا وضع موجود، نه خواست وجدان و فطرت آدمى بوده و نه به امضاى شرع و عقل رسيده است. | تاريخ گواهى مىدهد كه بشر از سالهاى نخستين زندگى، گرفتار حكومتهاى فاسد و ظلم و بىعدالتى آنها بوده و پيشرفتهاى حاصل نيز نتوانسته است به اين نابسامانىها پايان بدهد. از سوى ديگر عقل و شريعتهاى آسمانى، هر گونه ظلم و نابهنجارى را محكوم مىكنند ولذا وضع موجود، نه خواست وجدان و فطرت آدمى بوده و نه به امضاى شرع و عقل رسيده است. | ||
حال سؤال اساسى اين است كه در چنين اوضاعى، چاره چيست. نويسنده در دوم، با بررسى برخى مكاتب و كتب آسمانى، به دنبال يافتن اين پاسخ بوده و به دنبال اثبات آن است كه سرانجام از آن با تقوايان خواهد بود؛ همانها كه با حمايت و عنايت الهى بر سراسر زمين، حكومت خواهند كرد. | حال سؤال اساسى اين است كه در چنين اوضاعى، چاره چيست. نويسنده در درس دوم، با بررسى برخى مكاتب و كتب آسمانى، به دنبال يافتن اين پاسخ بوده و به دنبال اثبات آن است كه سرانجام از آن با تقوايان خواهد بود؛ همانها كه با حمايت و عنايت الهى بر سراسر زمين، حكومت خواهند كرد. | ||
در درس سوم، پس از تعريف واژه انتظار، آن را اصل راهبردى دانسته و معتقد است، اولين كسى كه موضوع مهدويت و انتظار فرج را مطرح كرد، شخص پيامبر(ص) بود. | |||
وى پس از انتقاد از كسانى كه از روى كجانديشى يا اغراض مادى، به ترويج انتظارى پرداخته كه با انتظار حقيقى هيچ سنخيتى ندارد، آنان را به چهار گروه زير تقسيم كرده است: | وى پس از انتقاد از كسانى كه از روى كجانديشى يا اغراض مادى، به ترويج انتظارى پرداخته كه با انتظار حقيقى هيچ سنخيتى ندارد، آنان را به چهار گروه زير تقسيم كرده است: | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
پيامبر اسلام(ص) نيز پس از ورود به مدينه، به تأسيس حكومت اسلامى پرداخت و همه مسلمانان به حكومت ايشان، گردن نهادند. | پيامبر اسلام(ص) نيز پس از ورود به مدينه، به تأسيس حكومت اسلامى پرداخت و همه مسلمانان به حكومت ايشان، گردن نهادند. | ||
نويسنده معتقد است، تمام مسلمانان بر استمرار حكومت اسلامى، اتفاق نظر داشته و تنها اختلافى كه در ميان آنان بروز كرده، بر سر شكل حكومت و تعيين حاكم آن بود و لذا در چهارم، ديدگاه شيعه در مورد حكومت اسلامى در عصر انتظار، مورد بررسى قرار گرفته است. | نويسنده معتقد است، تمام مسلمانان بر استمرار حكومت اسلامى، اتفاق نظر داشته و تنها اختلافى كه در ميان آنان بروز كرده، بر سر شكل حكومت و تعيين حاكم آن بود و لذا در درس چهارم، ديدگاه شيعه در مورد حكومت اسلامى در عصر انتظار، مورد بررسى قرار گرفته است. | ||
در اين ديدگاه، كسى بايد در زمان غيبت عهدهدار منصب حكومت شود كه از نظر شرايط رهبرى، نزديكترين كس به امام معصوم(ص) باشد؛ اين شرايط عبارتند از: دانش اسلامى، عدالت، تقوا، تدبير و مديريت. | در اين ديدگاه، كسى بايد در زمان غيبت عهدهدار منصب حكومت شود كه از نظر شرايط رهبرى، نزديكترين كس به امام معصوم(ص) باشد؛ اين شرايط عبارتند از: دانش اسلامى، عدالت، تقوا، تدبير و مديريت. |
ویرایش