۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
جز (جایگزینی متن - '==منابع==' به '==منابع مقاله==') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
نويسنده، بدايع الوقايع با قلمى زيبا و اديبانه وقايع روزگار دوره تيمورى را به تصوير كشانده و با چاشنى طنز، بر دلنشين بودن اثر افزوده است. نويسنده در تلاش بوده تا با سخن پردازى و لطافت طبع، وقايع را به گونهاى بىطرفانه توصيف كند. اثر وى در نگاه اول پيشتر ادبى است تا تاريخى. اما در آن مىتوان اطلاعاتى بدست آورد كه در نوع خود بكر و بديع است. واصفى در پروراندن فضاى حاكم بر زمانه خود زيركانه عمل كرده و با بازى الفاظ و گاه ركاكت كلمه - كه در مواقعى باعث تو ذوق خوردن خواننده مىگردد - مناسبات سياسى و جنجالهاى دو نهاد وزرات و امارت را به خوبى ترسيم مىكند. توصيف او از برخى افراد نظير امير عليشيرنوايى حكايت يكى به نعل و ديگر به ميخ زدن است. حكايتهايى كه واصفى آنها را شرح مىدهد، همانند صحنه نمايش نامهاى است كه بازيگران آن در دو قطب وزرا و امرا ايفاى نقش مىكنند. | نويسنده، بدايع الوقايع با قلمى زيبا و اديبانه وقايع روزگار دوره تيمورى را به تصوير كشانده و با چاشنى طنز، بر دلنشين بودن اثر افزوده است. نويسنده در تلاش بوده تا با سخن پردازى و لطافت طبع، وقايع را به گونهاى بىطرفانه توصيف كند. اثر وى در نگاه اول پيشتر ادبى است تا تاريخى. اما در آن مىتوان اطلاعاتى بدست آورد كه در نوع خود بكر و بديع است. واصفى در پروراندن فضاى حاكم بر زمانه خود زيركانه عمل كرده و با بازى الفاظ و گاه ركاكت كلمه - كه در مواقعى باعث تو ذوق خوردن خواننده مىگردد - مناسبات سياسى و جنجالهاى دو نهاد وزرات و امارت را به خوبى ترسيم مىكند. توصيف او از برخى افراد نظير امير عليشيرنوايى حكايت يكى به نعل و ديگر به ميخ زدن است. حكايتهايى كه واصفى آنها را شرح مىدهد، همانند صحنه نمايش نامهاى است كه بازيگران آن در دو قطب وزرا و امرا ايفاى نقش مىكنند. | ||
==منابع== | ==منابع مقاله== | ||
ویرایش