۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR34838J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type='automationCode'| | |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE34838AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''درسنامه دراية الحديث''' از آثار [[سيد رضا مؤدّب]] (متولد 1341ش) است كه در آن، اصطلاحات فراوان حديث و طبقهبندىهاى گوناگون آن را به صورت علمى و مستند شرح داده است. نويسنده اين اثر را به صورت متن آموزشى براى دانشجويان دوره كارشناسى رشته علوم قرآن و حديث تنظيم كرده و از ذكر مباحث اختلافى و جنجالى پرهيز كرده است. | |||
هدف از ارائه اين دروس، آگاهى و آشنايى با اصطلاحات حديثى از منظر عالمان شيعه بوده است | هدف از ارائه اين دروس، آگاهى و آشنايى با اصطلاحات حديثى از منظر عالمان شيعه بوده است <ref>مقدمه كتاب، ص17</ref>. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
درباره محتواى اين اثر به چند نكته اشاره مىشود: | درباره محتواى اين اثر به چند نكته اشاره مىشود: | ||
1. نويسنده با بيان اينكه علم الدراية از شاخههاى علم الحديث است؛ افزوده است: علم الدراية يا دراية الحديث كه موضوع اين پژوهش است، دانشى است كه در آن از سند و متن حديث و حالات آنها بحث و گفتگو مىشود. موضوع علم الدراية، سند و متن حديث مىباشد زيرا در اين علم بحث از عوارض و حالات سند و متن است نه راوى و مروى كه آنها بر عهده علم رجال و فقه الحديث است. در علم الدراية، از راويان از اين جهت كه ساماندهنده زنجيره حديث و طريق تحمّل آن، و از متن به عنوان كلامى كه قوام حديث بر آن است و داراى حالات و عوارضى است، گفتگو مىشود | 1. نويسنده با بيان اينكه علم الدراية از شاخههاى علم الحديث است؛ افزوده است: علم الدراية يا دراية الحديث كه موضوع اين پژوهش است، دانشى است كه در آن از سند و متن حديث و حالات آنها بحث و گفتگو مىشود. موضوع علم الدراية، سند و متن حديث مىباشد زيرا در اين علم بحث از عوارض و حالات سند و متن است نه راوى و مروى كه آنها بر عهده علم رجال و فقه الحديث است. در علم الدراية، از راويان از اين جهت كه ساماندهنده زنجيره حديث و طريق تحمّل آن، و از متن به عنوان كلامى كه قوام حديث بر آن است و داراى حالات و عوارضى است، گفتگو مىشود <ref>همان، ص21- 23</ref>. | ||
2. نويسنده، تدليس در روايت را بهاينصورت تعريف كرده است: اگر راوى به هنگام روايت، بهگونهاى روايت كند كه ظاهر حديث معتبر شود، ولى واقعيت را در مورد سند و اسناد، مخفى كند، آن را | 2. نويسنده، تدليس در روايت را بهاينصورت تعريف كرده است: اگر راوى به هنگام روايت، بهگونهاى روايت كند كه ظاهر حديث معتبر شود، ولى واقعيت را در مورد سند و اسناد، مخفى كند، آن را «مُدَلَّس» و راوى را "مُدَلِّس" گويند. تدليس از ريشه ظلمت مىباشد؛ يعنى راوى ، با نقل روايت تزيين شده، ديگران را در ظلمت وارد مىكند. تدليس غالباً يا در اسناد يا در شيوخ حديث مىباشد <ref>متن كتاب، ص164- 165</ref>. | ||
3. نويسنده در مورد اصحاب اجماع چنين نوشته است: اصطلاح «اصحاب اجماع» مربوط به آن گروه از راويان حديث است كه روايات آنها تلقى به قبول شده و نزد | 3. نويسنده در مورد اصحاب اجماع چنين نوشته است: اصطلاح «اصحاب اجماع» مربوط به آن گروه از راويان حديث است كه روايات آنها تلقى به قبول شده و نزد [[كشّى]]، [[شيخ طوسى]] و [[نجاشى]] و ... از علماى متأخران، اجماع حاصل شده كه روايات آنها قابل قبول است. اصحاب اجماع هجده نفرند كه در سه طبقه به شرح ذيل مىباشند: الف- اصحاب امام باقر(ع) و [[امام صادق(ع)]]: زرارة بن اعين، محمد بن مسلم، معروف بن خَرّبوذ، بريد، ابوبصير اسدى، فضيل بن يسار. ب- اصحاب امام صادق(ع): جميل بن دُرّاج، عبدالله بن مسكان، عبدالله بن بُكَير، حَمّاد بن عيسى، ابان بن عثمان، حَمّاد بن عثمان. ج- اصحاب امام كاظم(ع) و امام رضا(ع): يونس بن عبدالرحمن، صفوان بن يحيى، محمد بن ابىعمير، عبدالله بن مغيره، حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابىنصر بزنطى <ref>همان، ص195- 196</ref>. | ||
4. نويسنده، تأكيد كرده است كه اگر راوى، آگاه به تمام الفاظ حديث نيست ولى از محتواى حديث مطلع است و مىتواند معنا و مفاد حديث را با الفاظ خود برساند، مىتواند حديث را نقل به معنا كند و براى او نقل به معنا مجاز مىباشد، امّا كسى كه بر مدلول الفاظ معصوم(ع) آگاهى ندارد و نمىتواند محتوا را برساند، براى او جايز نيست تا روايت به معنا كند و مىبايد بر همان الفاظ كه از معصوم(ع) شنيده اكتفا كند | 4. نويسنده، تأكيد كرده است كه اگر راوى، آگاه به تمام الفاظ حديث نيست ولى از محتواى حديث مطلع است و مىتواند معنا و مفاد حديث را با الفاظ خود برساند، مىتواند حديث را نقل به معنا كند و براى او نقل به معنا مجاز مىباشد، امّا كسى كه بر مدلول الفاظ معصوم(ع) آگاهى ندارد و نمىتواند محتوا را برساند، براى او جايز نيست تا روايت به معنا كند و مىبايد بر همان الفاظ كه از معصوم(ع) شنيده اكتفا كند <ref>همان، ص226</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
براى كتاب حاضر، تنها فهرست تفصيلى مطالب و فهرست منابع فراهم شده است. اين كتاب مستند است و نويسنده ارجاعاتش را به صورت پاورقى آورده است. بيشتر پاورقىها استنادى است و نويسنده منابع مورد نظرش را با ذكر نام كتاب و جلد و صفحه مشخص كرده و البته گاهى پاورقى توضيحى نيز آورده است. | براى كتاب حاضر، تنها فهرست تفصيلى مطالب و فهرست منابع فراهم شده است. اين كتاب مستند است و نويسنده ارجاعاتش را به صورت پاورقى آورده است. بيشتر پاورقىها استنادى است و نويسنده منابع مورد نظرش را با ذكر نام كتاب و جلد و صفحه مشخص كرده و البته گاهى پاورقى توضيحى نيز آورده است. | ||
==پانویس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
خط ۸۵: | خط ۸۹: | ||
[[رده:علم الحدیث]] | [[رده:علم الحدیث]] | ||
[[رده:آثار کلی علم الحدیث]] | [[رده:آثار کلی علم الحدیث]] | ||
ویرایش