پرش به محتوا

حدیث دوات و قلم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عبارت‌اند' به 'عبارتند'
جز (جایگزینی متن - 'اسلامي' به 'اسلامی')
جز (جایگزینی متن - 'عبارت‌اند' به 'عبارتند')
خط ۵۱: خط ۵۱:


یکى از این نقاط سؤال برانگیز در تاریخ اسلام، داستان «دوات و قلم» است که گفتار نخست، اسناد این حدیث، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. داستان ازاین‌قرار است که در روزهاى پایانى عمر پیامبر(ص)، آن حضرت به جمعى از اصحاب که به عیادتش رفته بودند، فرمود: «قلم و دواتى برایم حاضر کنید تا براى شما نامه‌اى بنویسم که پس‌ازآن هرگز گمراه نشوید». ولى بعضى از صحابه به مخالفت برخاستند و مانع نوشتن این نامه شدند. این حدیث در شش مورد از [[صحيح البخاري]] و سه مورد از [[صحيح مسلم]] که هر دو از معتبرترین کتب روایی اهل سنت است آمده است<ref>همان، ص6-7</ref>
یکى از این نقاط سؤال برانگیز در تاریخ اسلام، داستان «دوات و قلم» است که گفتار نخست، اسناد این حدیث، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. داستان ازاین‌قرار است که در روزهاى پایانى عمر پیامبر(ص)، آن حضرت به جمعى از اصحاب که به عیادتش رفته بودند، فرمود: «قلم و دواتى برایم حاضر کنید تا براى شما نامه‌اى بنویسم که پس‌ازآن هرگز گمراه نشوید». ولى بعضى از صحابه به مخالفت برخاستند و مانع نوشتن این نامه شدند. این حدیث در شش مورد از [[صحيح البخاري]] و سه مورد از [[صحيح مسلم]] که هر دو از معتبرترین کتب روایی اهل سنت است آمده است<ref>همان، ص6-7</ref>
در گفتار دوم، به بیان تعبیرات مختلفی که در مخالفت با پیامبر(ص) گفته شد، همراه با تأکید بر این نکته که تمام این تعبیرات، در [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] و مسلم موجود است، پرداخته شده است که یکی از آن تعبیرات عبارت‌اند از: «فقال بعضهم: إنّ رسول اللّٰه قد غلبه الوجع، و عندكم القرآن، حسبنا كتاب اللّٰه»<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>
در گفتار دوم، به بیان تعبیرات مختلفی که در مخالفت با پیامبر(ص) گفته شد، همراه با تأکید بر این نکته که تمام این تعبیرات، در [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] و مسلم موجود است، پرداخته شده است که یکی از آن تعبیرات عبارتند از: «فقال بعضهم: إنّ رسول اللّٰه قد غلبه الوجع، و عندكم القرآن، حسبنا كتاب اللّٰه»<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>


نویسنده به این نکته اشاره دارد که مطابق این تعبیرات، عمر براى جلوگیرى از نوشتن نامه پیامبر(ص) گفته است: «بیمارى بر رسول خدا(ص) چیره شده (و نعوذ باللّٰه نمى‌داند چه مى‌گوید!) و قرآن که نزد شما هست، براى هدایت ما و شما کافى است». در پنج مورد واژه «هجر» (نعوذ بالله هذیان گفتن) به کار رفته است، البته در پاره‌اى موارد به‌صورت استفهامى و یک مورد به‌صورت اخبارى. اهل لغت «هجر» را وقتی‌که به بیمار نسبت داده شود، به معناى هذیان‌گویى دانسته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>
نویسنده به این نکته اشاره دارد که مطابق این تعبیرات، عمر براى جلوگیرى از نوشتن نامه پیامبر(ص) گفته است: «بیمارى بر رسول خدا(ص) چیره شده (و نعوذ باللّٰه نمى‌داند چه مى‌گوید!) و قرآن که نزد شما هست، براى هدایت ما و شما کافى است». در پنج مورد واژه «هجر» (نعوذ بالله هذیان گفتن) به کار رفته است، البته در پاره‌اى موارد به‌صورت استفهامى و یک مورد به‌صورت اخبارى. اهل لغت «هجر» را وقتی‌که به بیمار نسبت داده شود، به معناى هذیان‌گویى دانسته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش