پرش به محتوا

محاضرات في علوم القرآن (حسن عباس): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مهمي ' به 'مهمی '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مهمي ' به 'مهمی ')
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NUR12878J1.jpg
| تصویر =NUR12878J1.jpg
خط ۶: خط ۵:
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[عباس، فضل حسن]] (نويسنده)
[[عباس، فضل حسن]] (نویسنده)
|-
|-
|data-type='language'|عربي
|data-type='language'|عربي
خط ۲۱: خط ۲۰:
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE12878AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE12878AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12878
| کتابخوان همراه نور =12878
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۲۷: خط ۲۸:
}}
}}


 
'''محاضرات في علوم القرآن'''، نوشته [[عباس، فضل حسن|فضل حسن عباس]]، کتابی است به زبان عربی با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر به بیان مباحث متنوع علوم قرآنی پرداخته است.
 
'''محاضرات في علوم القرآن'''، نوشته فضل حسن عباس، کتابی است به زبان عربی با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر به بیان مباحث متنوع علوم قرآنی پرداخته است.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب دارای مقدمه، تمهید و محتوای مطالب در 20 فصل است. نویسنده در نگارش این اثر از 60 اثر عربی بهره برده که برخی از آنها عبارتند از: [[صحيح البخاري]]، [[صحیح مسلم]]، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد]]، [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|سنن ترمذی]]، [[فضائل القرآن|فضائل القرآن ابوعبید]]، [[مناهل العرفان في علوم القرآن]]، التبیان في مباحث علوم القرآن عبدالوهاب غزلان، [[الإتقان في علوم القرآن]] [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]]، [[البرهان في علوم القرآن]] زرکشی، [[أسباب النزول]] [[واحدی، علی بن احمد|واحدی]]، [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)]]، [[الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية|صحاح جوهری]]، [[النهاية في غريب الحديث و الأثر|النهاية في غريب الحديث ابن اثیر]] و...<ref>ر.ک: فهرست منابع، ص345-346</ref>.
کتاب دارای مقدمه، تمهید و محتوای مطالب در 20 فصل است. نویسنده در نگارش این اثر از 60 اثر عربی بهره برده که برخی از آنها عبارتند از: [[صحيح البخاري]]، [[صحیح مسلم]]، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد]]، [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|سنن ترمذی]]، [[فضائل القرآن|فضائل القرآن ابوعبید]]، [[مناهل العرفان في علوم القرآن]]، التبیان في مباحث علوم القرآن عبدالوهاب غزلان، [[الإتقان في علوم القرآن]] [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]]، [[البرهان في علوم القرآن]] زرکشی، [[أسباب النزول]] [[واحدی، علی بن احمد|واحدی]]، [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)]]، [[الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية|صحاح جوهری]]، [[النهاية في غريب الحديث و الأثر|النهاية في غريب الحديث ابن اثیر]] و..<ref>ر.ک: فهرست منابع، ص345-346</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۱: خط ۴۰:
نویسنده در فصل اول ضمن استناد به برخی آیات و روایات، قرآن را کتابی کامل و انسان‌ساز معرفی می‌کند که برای هدایت عموم بشر فرستاده شده است<ref>ر.ک: همان، ص13-16</ref>. او از شیوه قرائت قرآن به ترتیل صحبت کرده و آن را شرح می‌دهد؛ وی می‌نویسد: با استناد به آیات 1 تا 4 مزمل و 32 فرقان می‌توان ترتیل را به معنی خواندن دقیق و شمرده قرآن دانست<ref>ر.ک: همان، ص20-21</ref>. از نظر وی امر به قرائت قرآن با ترتیل به هدف تدبر در آیات قرآن است و تدبر به معنی فهمیدن مقصود و مفهوم آیه است<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>.
نویسنده در فصل اول ضمن استناد به برخی آیات و روایات، قرآن را کتابی کامل و انسان‌ساز معرفی می‌کند که برای هدایت عموم بشر فرستاده شده است<ref>ر.ک: همان، ص13-16</ref>. او از شیوه قرائت قرآن به ترتیل صحبت کرده و آن را شرح می‌دهد؛ وی می‌نویسد: با استناد به آیات 1 تا 4 مزمل و 32 فرقان می‌توان ترتیل را به معنی خواندن دقیق و شمرده قرآن دانست<ref>ر.ک: همان، ص20-21</ref>. از نظر وی امر به قرائت قرآن با ترتیل به هدف تدبر در آیات قرآن است و تدبر به معنی فهمیدن مقصود و مفهوم آیه است<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>.


وی در فصل دوم درباره معنی علوم قرآن توضیح می‌دهد. او می‌پرسد: چرا کلمه علوم را به صیغه جمع برای این علم به کار برده‌اند و مانند علم صرف و نحو و... به‌صورت مفرد به کار نرفته است؟ و این‌گونه پاسخ می‌دهد که قبل از تدوین مستقل و اصطلاحی این علم، هریک از علما درباره موضوعی از موضوعات آن مطالبی را نگاشته است؛ مثلا برخی درباره اسباب نزول نوشته‌اند، برخی درباره نسخ، برخی درباره مبهمات، دیگرانی درباره مثال‌های قرآنی و برخی دیگر درباره اعجاز قرآنی و... سپس، این موضوعات مختصر و به یکدیگر ضمیمه شدند و این علم، علوم قرآنی نام گرفت. البته این نام‌گذاری ممکن است به‌خاطر فخامت و اهمیت این علم هم باشد<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>.
وی در فصل دوم درباره معنی علوم قرآن توضیح می‌دهد. او می‌پرسد: چرا کلمه علوم را به صیغه جمع برای این علم به کار برده‌اند و مانند علم صرف و نحو و... به‌صورت مفرد به کار نرفته است؟ و این‌گونه پاسخ می‌دهد که قبل از تدوین مستقل و اصطلاحی این علم، هریک از علما درباره موضوعی از موضوعات آن مطالبی را نگاشته است؛ مثلاًبرخی درباره اسباب نزول نوشته‌اند، برخی درباره نسخ، برخی درباره مبهمات، دیگرانی درباره مثال‌های قرآنی و برخی دیگر درباره اعجاز قرآنی و... سپس، این موضوعات مختصر و به یکدیگر ضمیمه شدند و این علم، علوم قرآنی نام گرفت. البته این نام‌گذاری ممکن است به‌خاطر فخامت و اهمیت این علم هم باشد<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>.


او در این فصل به تعریف قرآن و اسامی آن نیز می‌پردازد. فضل حسن عباس، در فصل سوم درباره وحی صحبت می‌کند، تعریف لغوی و شرعی وحی را ارائه می‌دهد، انواع آن را بیان می‌کند و به برخی شبهات درباره آن پاسخ می‌گوید. او درباره انواع وحی، آیه 51 سوره شوری را ذکر کرده و سه نوع وحی مستقیم به قلب پیامبر(ص)، شنیدن وحی توسط او و فرستادن پیام الهی به‌وسیله جبرئیل را ذکر می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.
او در این فصل به تعریف قرآن و اسامی آن نیز می‌پردازد. فضل حسن عباس، در فصل سوم درباره وحی صحبت می‌کند، تعریف لغوی و شرعی وحی را ارائه می‌دهد، انواع آن را بیان می‌کند و به برخی شبهات درباره آن پاسخ می‌گوید. او درباره انواع وحی، آیه 51 سوره شوری را ذکر کرده و سه نوع وحی مستقیم به قلب پیامبر(ص)، شنیدن وحی توسط او و فرستادن پیام الهی به‌وسیله جبرئیل را ذکر می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.
خط ۶۰: خط ۵۹:


فصل یازدهم درباره رسم‌الخط است. نویسنده در این فصل برخی جهات تفاوت رسم‌الخط عثمانی با رسم‌الخط قیاسی را بیان می‌کند. اقوال علما درباره التزام به رسم‌الخط عثمانی را بیان کرده و فواید این رسم‌الخط را بیان می‌دارد.
فصل یازدهم درباره رسم‌الخط است. نویسنده در این فصل برخی جهات تفاوت رسم‌الخط عثمانی با رسم‌الخط قیاسی را بیان می‌کند. اقوال علما درباره التزام به رسم‌الخط عثمانی را بیان کرده و فواید این رسم‌الخط را بیان می‌دارد.
وادار شدن مردم به گرفتن قرآن از کسی که رسم‌الخط مصحف را می‌شناسد، دلالت بر اصل حرکت، افاده معانی مختلف با رسم‌الخط، دلالت بر برخی لغات فصیح (مانند نوشتن های تأنیث به‌صورت تاء در لغت طی) و حفظ آنچه در زمان پیامبر(ص) مرسوم بوده و صحابه بر آن اجماع کرده‌اند، از مزایای این رسم‌الخط است<ref>ر.ک: همان، ص187-188</ref>.
وادار شدن مردم به گرفتن قرآن از کسی که رسم‌الخط مصحف را می‌شناسد، دلالت بر اصل حرکت، افاده معانی مختلف با رسم‌الخط، دلالت بر برخی لغات فصیح (مانند نوشتن‌های تأنیث به‌صورت تاء در لغت طی) و حفظ آنچه در زمان پیامبر(ص) مرسوم بوده و صحابه بر آن اجماع کرده‌اند، از مزایای این رسم‌الخط است<ref>ر.ک: همان، ص187-188</ref>.


فصل دوازدهم درباره محکم و متشابه است. نویسنده پس از بیان معنی لغوی محکم و متشابه، به بیان اقسام متشابه و آرای علما در این ارتباط می‌پردازد. حکمت وجود متشابه در آیات قرآن ممکن است به علت امتحان بندگان باشد، یا بیان میزان فضل علما و تشویق و تحریک آنان برای به دست آوردن معنی مقصود از متشابه و...<ref>ر.ک: همان، ص199</ref>.
فصل دوازدهم درباره محکم و متشابه است. نویسنده پس از بیان معنی لغوی محکم و متشابه، به بیان اقسام متشابه و آرای علما در این ارتباط می‌پردازد. حکمت وجود متشابه در آیات قرآن ممکن است به علت امتحان بندگان باشد، یا بیان میزان فضل علما و تشویق و تحریک آنان برای به دست آوردن معنی مقصود از متشابه و..<ref>ر.ک: همان، ص199</ref>.


فصل سیزدهم، در بیان نسخ و روش شناخت آن، فرق بین تخصیص و نسخ، آیات منسوخه، نسخ قرآن با سنت و اقسام نسخ است. علما، نسخ را سه قسمت کرده‌اند: نسخ حکم با بقای تلاوت، نسخ تلاوت و بقای حکم، نسخ تلاوت و حکم باهم<ref>ر.ک: همان، ص212</ref>؛ از میان این سه قسم، فقط قسم اول است که در کتاب خدا روی داده است<ref>ر.ک: همان، ص213</ref>.
فصل سیزدهم، در بیان نسخ و روش شناخت آن، فرق بین تخصیص و نسخ، آیات منسوخه، نسخ قرآن با سنت و اقسام نسخ است. علما، نسخ را سه قسمت کرده‌اند: نسخ حکم با بقای تلاوت، نسخ تلاوت و بقای حکم، نسخ تلاوت و حکم باهم<ref>ر.ک: همان، ص212</ref>؛ از میان این سه قسم، فقط قسم اول است که در کتاب خدا روی داده است<ref>ر.ک: همان، ص213</ref>.


فصل چهاردهم درباره احرف سبعه‌ای است که قرآن بر اساس آن نازل شده. نویسنده در این فصل، روایات و آرای علما درباره احرف سبعه را ذکر می‌کند و می‌پرسد آیا مقصود از سبعه همان عددی است که در روایت آمده یا چیز دیگری مثلا کثرت، مورد نظر است؟ نویسنده نظر ابن جریر و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]] را درباره احرف سبعه می‌پذیرد؛ یعنی می‌گوید: احرف سبعه هفت لغت هستند که از لحاظ معنی متفق و از لحاظ لفظ مختلف می‌باشند<ref>ر.ک: همان، ص235</ref>.
فصل چهاردهم درباره احرف سبعه‌ای است که قرآن بر اساس آن نازل شده. نویسنده در این فصل، روایات و آرای علما درباره احرف سبعه را ذکر می‌کند و می‌پرسد آیا مقصود از سبعه همان عددی است که در روایت آمده یا چیز دیگری مثلاًکثرت، مورد نظر است؟ نویسنده نظر ابن جریر و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]] را درباره احرف سبعه می‌پذیرد؛ یعنی می‌گوید: احرف سبعه هفت لغت هستند که از لحاظ معنی متفق و از لحاظ لفظ مختلف می‌باشند<ref>ر.ک: همان، ص235</ref>.


فصل پانزدهم درباره قرائات عشر است و در آن علت تعدد قرائات و اقسام آن و راویان از هریک از قرّاء و ارکان قرائت مقبول بیان می‌شود. نویسنده در بیان اقسام قرائات، آنها را به شش قسم قرائات متواتر، مشهور مستفیض، مروی به خبر واحد، قرائاتی که سندشان صحیح نیست، قرائات جعلی و آنچه که به‌صورت تفسیر بر قرائات افزوده شده، تقسیم می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص254-256</ref>.
فصل پانزدهم درباره قرائات عشر است و در آن علت تعدد قرائات و اقسام آن و راویان از هریک از قرّاء و ارکان قرائت مقبول بیان می‌شود. نویسنده در بیان اقسام قرائات، آنها را به شش قسم قرائات متواتر، مشهور مستفیض، مروی به خبر واحد، قرائاتی که سندشان صحیح نیست، قرائات جعلی و آنچه که به‌صورت تفسیر بر قرائات افزوده شده، تقسیم می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص254-256</ref>.
خط ۷۲: خط ۷۱:
فصل‌های شانزدهم تا بیستم کتاب، حاوی مطالبی درباره ترجمه قرآن و اقسام و فواید ترجمه، تفسیر قرآن و مفسران و شروع تفسیر و نیاز به این امر، اهداف و خصوصیات ذاتی و فنی قصه‌های قرآنی و برخی شبهات درباره قصه‌های قرآن، مثال و معنی و انواع آن در قرآن و قَسَم در قرآن کریم است. نویسنده در ترجمه قرآن، آن را به دو نوع ترجمه حرفی و تفسیری تقسیم می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص259</ref>.
فصل‌های شانزدهم تا بیستم کتاب، حاوی مطالبی درباره ترجمه قرآن و اقسام و فواید ترجمه، تفسیر قرآن و مفسران و شروع تفسیر و نیاز به این امر، اهداف و خصوصیات ذاتی و فنی قصه‌های قرآنی و برخی شبهات درباره قصه‌های قرآن، مثال و معنی و انواع آن در قرآن و قَسَم در قرآن کریم است. نویسنده در ترجمه قرآن، آن را به دو نوع ترجمه حرفی و تفسیری تقسیم می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص259</ref>.


او بخش تفسیر را در دو مرحله قبل از تدوین و مرحله تدوین مطرح می‌کند؛ مثلا در مرحله قبل از تدوین مطرح می‌کند که همه صحابه در تفسیر کتاب خدا مساوی نبودند و ده نفر از آنان مشهور به تفسیر بودند: علی بن ابی‌طالب(ع)، ابوبکر، عمر، عثمان، ابن مسعود، ابن عباس، ابی بن کعب، زید بن ثابت، ابوموسی اشعری و عبدالله بن زبیر.
او بخش تفسیر را در دو مرحله قبل از تدوین و مرحله تدوین مطرح می‌کند؛ مثلاًدر مرحله قبل از تدوین مطرح می‌کند که همه صحابه در تفسیر کتاب خدا مساوی نبودند و ده نفر از آنان مشهور به تفسیر بودند: علی بن ابی‌طالب(ع)، ابوبکر، عمر، عثمان، ابن مسعود، ابن عباس، ابی بن کعب، زید بن ثابت، ابوموسی اشعری و عبدالله بن زبیر.
از میان این ده تن، پس از ابن عباس، ابن مسعود و علی(ع) بیشترین روایات را در تفسیر دارند<ref>ر.ک: همان، ص275</ref>.
از میان این ده تن، پس از ابن عباس، ابن مسعود و علی(ع) بیشترین روایات را در تفسیر دارند<ref>ر.ک: همان، ص275</ref>.


خط ۸۷: خط ۸۶:




== وابسته‌ها ==
{{الگو:علوم قرآنی}}
 
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
 
[[مباحث في إعجاز القرآن]]
 
[[مباحث في علم القراءات مع بيان أصول رواية حفص]]
 
[[مباحث في علوم القرآن]]
 
[[مباحث في علوم القرآن (حماده)]]
 
[[مباحث في علوم القرآن (قطان)]]
 
[[مباحثی در تاریخ و علوم قرآنی]]
 
[[متشابه القرآن]]
 
[[متشابه القرآن و مختلفه]]
 
[[مثالهای زیبای قرآن (امثال القرآن)]]
 
[[مجاز القرآن]]
 
[[مجاز القرآن؛ خصائصه الفنية و بلاغته العربية]]
 
[[مجموعه مهمی في التجويد و القراءات و الرسم و عد الآي]]
 
[[محاضرات في علوم القرآن (تسخیری)]]
 
[[في علوم القرآن دراسات و محاضرات]]


[[محاضرات في علوم القرآن (قدوری حمد)]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
خط ۹۸: خط ۱۲۸:
   
   
[[رده:علوم قرآنی]]
[[رده:علوم قرآنی]]
 
[[رده:تیر (1400)]]
[[رده:جدید 25 تیرالی 24 مرداد]]