پرش به محتوا

جامع الأفكار و ناقد الأنظار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'واجب الوجود' به 'واجب‌الوجود'
جز (جایگزینی متن - 'ربيع الاول' به 'ربيع‌الاول')
جز (جایگزینی متن - 'واجب الوجود' به 'واجب‌الوجود')
خط ۶۸: خط ۶۸:
مقدمۀ سوم: مؤلف در مقدمه سوم كه مفصل‌تر است، موجود شدن ممكن را بدون علت يا به اولويت ذاتى و يا خارجى مورد نقد قرار مى‌دهد و اثبات مى‌كند كه هر ممكن نياز به علتى دارد.
مقدمۀ سوم: مؤلف در مقدمه سوم كه مفصل‌تر است، موجود شدن ممكن را بدون علت يا به اولويت ذاتى و يا خارجى مورد نقد قرار مى‌دهد و اثبات مى‌كند كه هر ممكن نياز به علتى دارد.


مقالۀ اول: مؤلف در مقاله اول واجب الوجود لذاته را به سه مسلك كه مسلك حكماء، متكلمين و مسلك اهل كشف مى‌باشد، اثبات مى‌كند.
مقالۀ اول: مؤلف در مقاله اول واجب‌الوجود لذاته را به سه مسلك كه مسلك حكماء، متكلمين و مسلك اهل كشف مى‌باشد، اثبات مى‌كند.


مسلك حكماء: حكماء به چهار برهان واجب الوجود را اثبات مى‌كنند كه عبارتند از:
مسلك حكماء: حكماء به چهار برهان واجب‌الوجود را اثبات مى‌كنند كه عبارتند از:


1- برهان وجوب و امكان: مؤلف اين برهان را به 22 تقرير بيان كرده و از ايرادات و شبهات موجود در آن جواب مى‌دهند.
1- برهان وجوب و امكان: مؤلف اين برهان را به 22 تقرير بيان كرده و از ايرادات و شبهات موجود در آن جواب مى‌دهند.
خط ۷۶: خط ۷۶:
2- استدلال به مجرد امكان وقوعى: كه مؤلف اين برهان را قبول نمى‌كنند.
2- استدلال به مجرد امكان وقوعى: كه مؤلف اين برهان را قبول نمى‌كنند.


3- برهان حركت: مؤلف براى اثبات واجب الوجود، يك بار به مطلق حركت استدلال مى‌كند و بار ديگر به حركت افلاك كه اين طريق را به سه تقرير بيان و ايرادات آنها را ذكر و نقد مى‌كنند.
3- برهان حركت: مؤلف براى اثبات واجب‌الوجود، يك بار به مطلق حركت استدلال مى‌كند و بار ديگر به حركت افلاك كه اين طريق را به سه تقرير بيان و ايرادات آنها را ذكر و نقد مى‌كنند.


4- برهان انفسى: مؤلف به دو طريق، از نفس ناطقه براى اثبات واجب الوجود استدلال كرده و آنها را نقد مى‌كند.
4- برهان انفسى: مؤلف به دو طريق، از نفس ناطقه براى اثبات واجب‌الوجود استدلال كرده و آنها را نقد مى‌كند.


در مسلك دوم كه مسلك متكلمين مى‌باشد، براى اثبات واجب الوجود، از دو راه استدلال مى‌كنند. راه اول برهان حدوث است كه مؤلف ايرادها و تقريرى خالى از اشكال از اين برهان را بيان مى‌كنند. طريق دوم هم برهان امكان مى‌باشد.
در مسلك دوم كه مسلك متكلمين مى‌باشد، براى اثبات واجب‌الوجود، از دو راه استدلال مى‌كنند. راه اول برهان حدوث است كه مؤلف ايرادها و تقريرى خالى از اشكال از اين برهان را بيان مى‌كنند. طريق دوم هم برهان امكان مى‌باشد.


مؤلف در مسلك سوم كه همان مسلك اهل كشف است، براى اثبات واجب الوجود؛ مثل آنها به وجود صرف استدلال كرده و در آخر اين دليل را رد مى‌كند، زيرا قائل است نظر آنها مبتنى است بر وحدت وجود كه مخالف عقل است!
مؤلف در مسلك سوم كه همان مسلك اهل كشف است، براى اثبات واجب‌الوجود؛ مثل آنها به وجود صرف استدلال كرده و در آخر اين دليل را رد مى‌كند، زيرا قائل است نظر آنها مبتنى است بر وحدت وجود كه مخالف عقل است!


مقالۀ دوم: اين مقاله از دو باب تشكيل يافته است، يكى در مورد صفات ثبوتيه و ديگرى در مورد صفات سلبيه.
مقالۀ دوم: اين مقاله از دو باب تشكيل يافته است، يكى در مورد صفات ثبوتيه و ديگرى در مورد صفات سلبيه.
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
فصل اول: نفى تركيب از حضرت حق تعالى. مؤلف در اين فصل طى سه بحث تركيب حضرت حق از وجود و ماهيت، تركيب از ذات و صفات و تركيب از اجزاء خارجيه و عقليه را نفى مى‌كند و با براهين متعدد توحيد حضرت بارى تعالى را اثبات مى‌كند.
فصل اول: نفى تركيب از حضرت حق تعالى. مؤلف در اين فصل طى سه بحث تركيب حضرت حق از وجود و ماهيت، تركيب از ذات و صفات و تركيب از اجزاء خارجيه و عقليه را نفى مى‌كند و با براهين متعدد توحيد حضرت بارى تعالى را اثبات مى‌كند.


فصل دوم: نفى شريك از حضرت حق جل جلاله. در اين فصل براهين وحدت واجب الوجود را بيان كرده و به شبهات آن جواب مى‌دهد.
فصل دوم: نفى شريك از حضرت حق جل جلاله. در اين فصل براهين وحدت واجب‌الوجود را بيان كرده و به شبهات آن جواب مى‌دهد.


مؤلف براى اثبات وحدت واجب الوجود 22 برهان اقامه نموده است.
مؤلف براى اثبات وحدت واجب‌الوجود 22 برهان اقامه نموده است.


فصل سوم: نفى جوهريت حضرت حق. در اين فصل مؤلف اثبات مى‌كند كه حضرت حق جوهر نيست، گرچه نزد متكلمين اطلاق جوهر بر او شرعا جايز است.
فصل سوم: نفى جوهريت حضرت حق. در اين فصل مؤلف اثبات مى‌كند كه حضرت حق جوهر نيست، گرچه نزد متكلمين اطلاق جوهر بر او شرعا جايز است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش